نجیب کابلی؛ رییس «حزب» مشارکت ملی که هم‌اکنون به اتهام آدم‌ربایی در بازداشت پولیس به سر می‌برد، اخیرا مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان را با داعش و طالبان مقایسه کرده و آن را متهم به حمایت از «تروریزم» کرده است.
به‌دنبال این اتهام‌زنی‌ها، شماری از رسانه‌های همسو و همفکر نجیب کابلی، به این شایعات و اتهامات مضحک و واهی، دامن زدند و آن را برجسته کردند.
مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در همین رابطه، بیانیه‌ای صادر کرد که متن کامل آن به شرح زیر است:
نجیب کابلی؛ یکی از پیشاهنگان و کارگزاران استعمار خارجی که پیشتر با پایه گذاری تلویزیون منحط و مبتذل «امروز» بنیادی ترین باورها و اعتقادات دینی و اسلامی و ارزش های ملی مردم افغانستان را با پخش ۲۴ ساعته رقص و اشاعه فحشا و ابتذال و فساد و انحطاط از طریق این شبکه و نیز تفرجگاه «بوستان کابل»، تیشه به ریشه آخرین بقایای فرهنگ و سرمایه های فرهنگی و ارزشی مردم افغانستان می زد و در همان زمان، با تشکیل «حزب» مشارکت ملی، سعی کرد با ایجاد فاصله ای معنادار مورد نظر قدرت های استعماری میان شیعه و سنی، آخرین میخ را بر تابوت سرمایه های فرهنگی و معنوی این ملت مظلوم بکوبد، اینک با متهم کردن مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان به فعالیت های «تروریستی»، بار دیگر تلاش می کند تا چهره ضد دینی و ضد ملی خود را به عنوان یک عنصر نفاق افکن، پشت نقاب اتهام های واهی و پوپولیستی که کیان وحدت و حریم همبستگی تاریخی مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی را نشانه رفته، پنهان کند و ژست کاذب میهن پرستانه بگیرد.
آگاهان منصف و بی طرف اما می دانند که چه کسی «تروریست» است و چه کسی با طالبان و داعش، قابل مقایسه می باشد.
تبیان هیچگاه توان، ظرفیت و امکانات خود را صرف ایجاد نفاق و نفرت و تفرقه و دوگانگی و فتنه و شکاف و اختلاف میان اقوام و مذاهب افغانستان نکرده است.
تبیان هرگز، تریبون های رسانه ای و امکانات و قدرت فرهنگی و تبلیغاتی خود را همانند نجیب کابلی، به اشاعه فساد و فحشا و انحراف و بی اخلاقی در جامعه مسلمان افغانستان، اختصاص نداده است.
تبیان نه تروریست است و نه مانند چهره ها و بنگاه های رسانه ای مزدور و وابسته، تریبون های رسانه ای اش را در خدمت دستگاه های جاسوسی امریکا و اسراییل و انگلیس و تروریست های منفور داعش و... قرار داده است.
تبیان نه برای فاطمیون در سوریه و عراق، سربازگیری می کند و نه وظیفه ای در قبال این امر، احساس می کند.
این مسأله ای است که از مجاری رسمی دیپلماتیک میان دو کشور باید حل و فصل شود و تبیان در این خصوص، هیچ مسؤولیتی بر عهده ندارد.
با این حال، هرگز مانند نجیب کابلی، قایل به «تروریست» بودن لشکر فاطمیون نیست؛ زیرا باور دارد که هزاران جوان حاضر در صفوف فاطمیون، تنها بر پایه اعتقادات مذهبی و با انتخاب خود، تصمیم گرفته اند در برابر وحشی ترین و نفرت انگیزترین دشمن تکفیری و تروریستی مسلمانان یعنی داعش و همگنانش، مبارزه کنند.
با این حال، روند استخدام و اعزام این نیروها، موضوعی است که بین افغانستان و کشورهای همسایه باید حل و فصل شود.
نجیب کابلی، خواب نیست، او خود را به خواب زده است و این چیزی است که مانع از بیداری او می شود و الا همه شهروندان افغانستان می دانند که تبیان به دلیل همین صداقت، تعهد، وفاداری و مبارزه هدفمند و مؤثر خود در راستای منافع ملی، قانون اساسی، تقویت نظام و استقلال ملی و حاکمیت سیاسی کشور، در کنار دفاع از اسلام راستین و نخستین و عاری و بری از هرگونه انحراف و دستبرد و تفسیرهای غلط و انحرافی مورد نظر سازمان های استخباراتی خارجی، دشمنان اسلام و اتاق های فکر صهیونیسم و مزدوران منطقه ای آنها، چه هزینه سنگینی را متحمل شد و دشمن تکفیری و تروریستی داعش، ده ها تن از مسؤلین، کادرها و اعضای این مجموعه بزرگ و ریشه دار فرهنگی و ارزشی را به شهادت رساند و بیش از ۹۰ نفر از آنها را زخمی کرد.
علیرغم این تاوان سنگین و خونین اما، تبیان همچنان به فعالیت های خود به عنوان یک مجموعه فعال و قدرتمند ادامه می دهد تا به اهداف تعیین شده خود در خدمت به جامعه افغانستان و نجات نسل جوان کشور از دام ها و درام هایی که امثال نجیب کابلی و شبکه همفکران او به کمک دشمنان مسلمانان و حلقات و سازمان های ضد اسلامی، در مسیر آنها قرار داده اند، دست پیدا کند.
تبیان، قربانی همان تروریزمی شد که اکنون نجیب کابلی و دیروز همفکران و همکاران او در تلویزیون طلوع و دیگر شبکه های مزدور بیگانه، تمام توان شان را صرف توجیه آن می کردند و می کنند تا جنایت هولناک داعش بر علیه یک مجموعه فرهنگی بی دفاع و غیر نظامی را بی اهمیت و درجه دوم، جلوه دهند و با ایجاد شائبه هایی که از سوی حلقات و تریبون های تبلیغاتی همدست داعش به خورد آنها داده می شود، مسایل حاشیه ای، اتهام های واهی و ادعاهای مضحک را به جای جنایت اصلی، برجسته سازند.
با این حال، نه بمب های مرگبار داعش و مدافعان و حامیان و همدستانش و نه اتهام های واهی و بی پایه و مضحک و بی مصرف طلوع و نجیب کابلی و... هیچکدام نمی توانند تبیان را از راهی که برگزیده است برگردانند.
تبیان یک مجموعه افغانستانی و اسلامی در خدمت مردم مسلمان افغانستان است و در این مسیر، آماده پرداخت هر هزینه ای خواهد بود.
بعد از رویداد فاجعه بار هفتم جدی نیز تبیان نشان داد که بیش از آنچه دشمنانش تصور می کردند، قدرت و توان بقا و پایداری و حضور در جبهه دفاع از اسلام و افغانستان را دارد و حمایت های گسترده مردمی، پایگاه نیرومند اجتماعی و روحیه فعال و خدشه ناپذیر مسؤلین، کادرها و اعضای این مجموعه عظیم فرهنگی و ارزشی، به آن این توان را اعطا می کند که علیرغم بمب گذاری های داعش و همدستانش و سنگ اندازی های نجیب کابلی و جبهه جنگ نرم همسو با او، بیش از هر زمان دیگری در صحنه حضور پیدا کند و همه امکانات و ظرفیت هایش را برای خدمت به اسلام و افغانستان به کار ببندد.
تبیان، تلویزیون امروز یا «حزب» مشارکت نیست که با حاشیه سازی و شایعه پراکنی و نفاق افکنی میان اقوام و مذاهب و اتهام زدن های واهی به شخصیت ها و جریان های بزرگ ملی مانند آیت الله العظمی آصف محسنی و مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و... به حیات و حضورش ادامه دهد و از این مجاری، تغذیه کند.
تبیان بدون نیاز به پوپولیسم، عوام گرایی، موج سواری های کاذب و نفرت انگیز و طرح ادعاها و اتهام های واهی و بی بنیاد، با قدرت در صحنه خواهد ماند.
تبیان طی ۳۰ سال فعالیت و حضورش در عرصه فرهنگ و جامعه افغانستان، صدها کادر نخبه و متخصص، تحویل جامعه داده که هم اکنون در نهادها، سازمان ها، دولت، رسانه ها و... حضور فعال و اثرگذار دارند و فعالیت می‌کنند؛ اما کارنامه سیاسی و فرهنگی «حزب» مشارکت چیست؟ این حزب با داشتن افراد بسیار اندک، جز راه اندازی هیاهو و ایجاد بحران و گل آلود کردن آب و مسموم کردن فضای همفکری و تعامل بین اقوام و مذاهب و جریان های سیاسی و قومی و مذهبی در کشور، چه کارنامه ی درخشان و قابل ارائه ای دارد؟
نجیب کابلی که این جریان را به اصطلاح «رهبری» می‌کند هم از نظر سلامت اخلاق و روان و هم از حیث تعهدات دینی و باور به منافع ملی، عنصری معلوم الحال و برای مردم افغانستان، شناخته شده است.
بنابراین، در زمینه اتهام های مضحک و بی پایه اخیر او، بهترین داور، مردم افغانستان هستند؛ همان مردمی که توانستند تلویزیون مبتذل و بی مخاطب امروز را از صحنه برانند و نجیب کابلی را به انزوا ببرند.
به‌دنبال این اتهام‌زنی‌ها، شماری از رسانه‌های همسو و همفکر نجیب کابلی، به این شایعات و اتهامات مضحک و واهی، دامن زدند و آن را برجسته کردند.
مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در همین رابطه، بیانیه‌ای صادر کرد که متن کامل آن به شرح زیر است:
نجیب کابلی؛ یکی از پیشاهنگان و کارگزاران استعمار خارجی که پیشتر با پایه گذاری تلویزیون منحط و مبتذل «امروز» بنیادی ترین باورها و اعتقادات دینی و اسلامی و ارزش های ملی مردم افغانستان را با پخش ۲۴ ساعته رقص و اشاعه فحشا و ابتذال و فساد و انحطاط از طریق این شبکه و نیز تفرجگاه «بوستان کابل»، تیشه به ریشه آخرین بقایای فرهنگ و سرمایه های فرهنگی و ارزشی مردم افغانستان می زد و در همان زمان، با تشکیل «حزب» مشارکت ملی، سعی کرد با ایجاد فاصله ای معنادار مورد نظر قدرت های استعماری میان شیعه و سنی، آخرین میخ را بر تابوت سرمایه های فرهنگی و معنوی این ملت مظلوم بکوبد، اینک با متهم کردن مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان به فعالیت های «تروریستی»، بار دیگر تلاش می کند تا چهره ضد دینی و ضد ملی خود را به عنوان یک عنصر نفاق افکن، پشت نقاب اتهام های واهی و پوپولیستی که کیان وحدت و حریم همبستگی تاریخی مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی را نشانه رفته، پنهان کند و ژست کاذب میهن پرستانه بگیرد.
آگاهان منصف و بی طرف اما می دانند که چه کسی «تروریست» است و چه کسی با طالبان و داعش، قابل مقایسه می باشد.
تبیان هیچگاه توان، ظرفیت و امکانات خود را صرف ایجاد نفاق و نفرت و تفرقه و دوگانگی و فتنه و شکاف و اختلاف میان اقوام و مذاهب افغانستان نکرده است.
تبیان هرگز، تریبون های رسانه ای و امکانات و قدرت فرهنگی و تبلیغاتی خود را همانند نجیب کابلی، به اشاعه فساد و فحشا و انحراف و بی اخلاقی در جامعه مسلمان افغانستان، اختصاص نداده است.
تبیان نه تروریست است و نه مانند چهره ها و بنگاه های رسانه ای مزدور و وابسته، تریبون های رسانه ای اش را در خدمت دستگاه های جاسوسی امریکا و اسراییل و انگلیس و تروریست های منفور داعش و... قرار داده است.
تبیان نه برای فاطمیون در سوریه و عراق، سربازگیری می کند و نه وظیفه ای در قبال این امر، احساس می کند.
این مسأله ای است که از مجاری رسمی دیپلماتیک میان دو کشور باید حل و فصل شود و تبیان در این خصوص، هیچ مسؤولیتی بر عهده ندارد.
با این حال، هرگز مانند نجیب کابلی، قایل به «تروریست» بودن لشکر فاطمیون نیست؛ زیرا باور دارد که هزاران جوان حاضر در صفوف فاطمیون، تنها بر پایه اعتقادات مذهبی و با انتخاب خود، تصمیم گرفته اند در برابر وحشی ترین و نفرت انگیزترین دشمن تکفیری و تروریستی مسلمانان یعنی داعش و همگنانش، مبارزه کنند.
با این حال، روند استخدام و اعزام این نیروها، موضوعی است که بین افغانستان و کشورهای همسایه باید حل و فصل شود.
نجیب کابلی، خواب نیست، او خود را به خواب زده است و این چیزی است که مانع از بیداری او می شود و الا همه شهروندان افغانستان می دانند که تبیان به دلیل همین صداقت، تعهد، وفاداری و مبارزه هدفمند و مؤثر خود در راستای منافع ملی، قانون اساسی، تقویت نظام و استقلال ملی و حاکمیت سیاسی کشور، در کنار دفاع از اسلام راستین و نخستین و عاری و بری از هرگونه انحراف و دستبرد و تفسیرهای غلط و انحرافی مورد نظر سازمان های استخباراتی خارجی، دشمنان اسلام و اتاق های فکر صهیونیسم و مزدوران منطقه ای آنها، چه هزینه سنگینی را متحمل شد و دشمن تکفیری و تروریستی داعش، ده ها تن از مسؤلین، کادرها و اعضای این مجموعه بزرگ و ریشه دار فرهنگی و ارزشی را به شهادت رساند و بیش از ۹۰ نفر از آنها را زخمی کرد.
علیرغم این تاوان سنگین و خونین اما، تبیان همچنان به فعالیت های خود به عنوان یک مجموعه فعال و قدرتمند ادامه می دهد تا به اهداف تعیین شده خود در خدمت به جامعه افغانستان و نجات نسل جوان کشور از دام ها و درام هایی که امثال نجیب کابلی و شبکه همفکران او به کمک دشمنان مسلمانان و حلقات و سازمان های ضد اسلامی، در مسیر آنها قرار داده اند، دست پیدا کند.
تبیان، قربانی همان تروریزمی شد که اکنون نجیب کابلی و دیروز همفکران و همکاران او در تلویزیون طلوع و دیگر شبکه های مزدور بیگانه، تمام توان شان را صرف توجیه آن می کردند و می کنند تا جنایت هولناک داعش بر علیه یک مجموعه فرهنگی بی دفاع و غیر نظامی را بی اهمیت و درجه دوم، جلوه دهند و با ایجاد شائبه هایی که از سوی حلقات و تریبون های تبلیغاتی همدست داعش به خورد آنها داده می شود، مسایل حاشیه ای، اتهام های واهی و ادعاهای مضحک را به جای جنایت اصلی، برجسته سازند.
با این حال، نه بمب های مرگبار داعش و مدافعان و حامیان و همدستانش و نه اتهام های واهی و بی پایه و مضحک و بی مصرف طلوع و نجیب کابلی و... هیچکدام نمی توانند تبیان را از راهی که برگزیده است برگردانند.
تبیان یک مجموعه افغانستانی و اسلامی در خدمت مردم مسلمان افغانستان است و در این مسیر، آماده پرداخت هر هزینه ای خواهد بود.
بعد از رویداد فاجعه بار هفتم جدی نیز تبیان نشان داد که بیش از آنچه دشمنانش تصور می کردند، قدرت و توان بقا و پایداری و حضور در جبهه دفاع از اسلام و افغانستان را دارد و حمایت های گسترده مردمی، پایگاه نیرومند اجتماعی و روحیه فعال و خدشه ناپذیر مسؤلین، کادرها و اعضای این مجموعه عظیم فرهنگی و ارزشی، به آن این توان را اعطا می کند که علیرغم بمب گذاری های داعش و همدستانش و سنگ اندازی های نجیب کابلی و جبهه جنگ نرم همسو با او، بیش از هر زمان دیگری در صحنه حضور پیدا کند و همه امکانات و ظرفیت هایش را برای خدمت به اسلام و افغانستان به کار ببندد.
تبیان، تلویزیون امروز یا «حزب» مشارکت نیست که با حاشیه سازی و شایعه پراکنی و نفاق افکنی میان اقوام و مذاهب و اتهام زدن های واهی به شخصیت ها و جریان های بزرگ ملی مانند آیت الله العظمی آصف محسنی و مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و... به حیات و حضورش ادامه دهد و از این مجاری، تغذیه کند.
تبیان بدون نیاز به پوپولیسم، عوام گرایی، موج سواری های کاذب و نفرت انگیز و طرح ادعاها و اتهام های واهی و بی بنیاد، با قدرت در صحنه خواهد ماند.
تبیان طی ۳۰ سال فعالیت و حضورش در عرصه فرهنگ و جامعه افغانستان، صدها کادر نخبه و متخصص، تحویل جامعه داده که هم اکنون در نهادها، سازمان ها، دولت، رسانه ها و... حضور فعال و اثرگذار دارند و فعالیت می‌کنند؛ اما کارنامه سیاسی و فرهنگی «حزب» مشارکت چیست؟ این حزب با داشتن افراد بسیار اندک، جز راه اندازی هیاهو و ایجاد بحران و گل آلود کردن آب و مسموم کردن فضای همفکری و تعامل بین اقوام و مذاهب و جریان های سیاسی و قومی و مذهبی در کشور، چه کارنامه ی درخشان و قابل ارائه ای دارد؟
نجیب کابلی که این جریان را به اصطلاح «رهبری» می‌کند هم از نظر سلامت اخلاق و روان و هم از حیث تعهدات دینی و باور به منافع ملی، عنصری معلوم الحال و برای مردم افغانستان، شناخته شده است.
بنابراین، در زمینه اتهام های مضحک و بی پایه اخیر او، بهترین داور، مردم افغانستان هستند؛ همان مردمی که توانستند تلویزیون مبتذل و بی مخاطب امروز را از صحنه برانند و نجیب کابلی را به انزوا ببرند.
