تاریخ انتشار :دوشنبه ۳۱ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۸
کد مطلب : 110260
نه به آن شوری شور و نه ...!
بزرگان عقل و اندیشه گفته اند که حکومت ها عصاره و طرز دید و تلقی مردم آن سرزمین است. اگر کسی را گمان باشد که مردمی را بشناسد و یا طرز دید و تلقی آن را از جهان و انسان و غیره بداند که چگونه است هیچ نباید به خود زحمت فراهم کند و به مطالعه میدانی دست ببرد و پای بگشاید، همین که حکومت یا فرمان روایان و شهریاران آن دیار را مطالعه کند به نیکی در خواهند یافت که مردم آن سرزمین چگونه است. گرچه برخی ها در این دریافت تردید کرده اند اما بی گمان اگر این دیدگاه مطلقا مورد تائید نباشد چندان بی حکمت هم گفته نشده است.

حکومت و مجلس افغانستان بیانگر همین دیدگاه نامتعادل است. گاهی چون تابستان می سوزاند و گاهی چون زمستان یخ می بندد. در گذشته عملکرد مجلس نمایندگان افغانستان را همه شاهد بوده اند که چگونه در برابر معرفی نامزد وزیران کابینه از چنان سماجت استفاده کردند و از ریزبینی های کار گرفتند و چنان موی از ماست جدا کردند که از مجموع نامزد وزیران معرفی شده تنها هشت نفر توانستند رای اعتماد بگیرند و به کابینه حکومت راه پیدا کنند.

این بار نیز گمان برده می شد که تاریخ یک بار دیگر تکرار شود چنین حادثه ای بار دیگر رخ دهد و کابینه حکومت شکل نگیرد و دیگربار حکومت نامزد وزیر معرفی کند با برخوردهای گاها سلیقه ای و یا ریز بینی مجلس مواجه شوند؛ اما گویا این بار وضعیت تغییر پیدا کرد، نه تنها دقت ورزی گذشته وجود نداشت که برخی نامزد وزرا با تقلب از مجلس نمایندگان رای گرفت و به صورت عجیب و غیر منتظره بر کرسی وزارت خواهد نشست.

عبدالباری جهانی یکی از همین وزیرانی است که در صف برندگان قرار دارد، ظاهرا به سمت و صفت وزیر تعیین شده است .لیکن کاربران صفحات اجتماعی اکنون این پرسش را مطرح کرده اند که وی چگونه و با چه ضابطه ای از مجلس نمایندگان صاحب رای شده است که نه مجموع رای ها، او را در مسند وزارت می نشاند و نه هم اسناد تابعیت او مورد تائید وزارت خارجه افغانستان قرار گرفته است.

آن گونه که پیدا است برخی گمان می برند که نمایندگان مردم این بار آگاهانه و با تعمد، ذهن از ریزبینی ها به دور ساخته و بدون دقت ورزی های لازم به وزیران پیشنهادی رای داده اند . گرچه این عمل مورد تحسین سران حکومت قرار گرفته اما بی گمان مورد تائید نهادهای مدنی افغانستان قرار نخواهد گرفت.

ممکن است در مسند وزارت خانه ها کسی به عنوان وزیر قرار گیرد اما هیچ گاه مشکلات کشور کاهش نیابد وزیران پیشنهادی مصدر خدمت نتواند شد. آنچه وکلای مردم را واداشته است که چنین فله ای رای دهند، تکیه بر اضطرار و بیم از اتهام بوده است. اضطرار از این جهت که در روزها و هفته های اخیر بیلانس ناامنی به شدت افزایش پیدا کرده و تقریبا تمام نقاط کشور را در خود فرو برده است.

سربریده شدن و ناپدید شدن سربازان ارتش ملی در بدخشان، حمله انتحاری در دادستانی ولایت بلخ، حمله انتحاری در جلال آباد و کشته و زخمی شدن بیش از صد نفر نشان از وخامت اوضاع امنیتی در کشور می دهد و گفته شده است که یکی از علت های بروز این همه ناامنی و ناایمنی جای خالی وزیران کابینه است و کسانی بر جای وزیران نشسته اند نه چنان وزیران احساس مسؤولیت می کنند و نه در برابر زیر دستان خود جهد و جدیت لازم را به کار می بندند از این جهت نه کار نیکویی صورت می گیرد و نه منعی از فساد می شود.

از این روی وکلا در بیم افتاده اند که مبادا آتش انتقادها بر دامن نمایندگان مردم بیافتد آنها را بسوزاند. در شش ماه گذشته اداره های حکومتی رکوردار فساد، بی بند و باری و سر گشتگی نیز بوده اند. فسادی که در برخی وزارت خانه ها گفته می شد، موی در تن آدم راست می کند، که آن وزارت خانه ها نه وزارت که به قصر دلخواه شخص وزیر تبدیل گشته بوده که هر کاری خواسته است انجام دهد. در وزارت کار و امور اجتماعی گفته شده است که یکی از معاونان آن وزارت دستور داده است که حمامی به سبک اروپای غربی در آن وزارت بسازند که او را به یاد سونای بخار اروپا و امریکای شمالی بیاندازد!! این ها مشت نمونه خروار است می توان در این پیوست بسیار نوشت و سخن گفت.

بی دقتی نمایندگان مردم در انتخاب وزرای کابینه نیز به مراتب عوارض و پی آمدهای منفی و نامیمون فراوانی بر جای خواهد گذاشت از جمله مورد مشخصی که می توان بر آن انگشت نهاد وزارت اطلاعات و فرهنگ است که نامزد وزیر این وزارت گفته بوده که اگر او در این سمت برگزیده شود متون فارسی را به زبان دری برخواهد گردانید یعنی ترجمه خواهد کرد!! این گفته افزون بر آن که تعصب غیر منطقی شخص را بر آفتاب می افگند، عمق بی مایگی و تهی مغزی او را نیز به نمایش می گذارد. کسی که از اندوخته های فرهنگی گذشته کشور خود هیچ چیز نداند لابد چنین اندیشه ای خواهد داشت و بر چنین نهجی نیز عمل خواهد کرد.

این آدم هنوز نمی داند که برای کشورها می توان مرز جغرافیایی تعیین کرد اما نمی توان میان فرهنگ ها مرزی به وجود آورد برای آن نقطه صفری در نظر گرفت و گفت تا این جای می توان فارسی سخن گفت، از این جای و از این نقطه به بعد می توان زبان دیگری را برگزید.

زبان فرهنگ زبان زبان دیگر است. برای فرهنگی بودن و فرهنگی زیستن باید از زبان فرهنگ سود جست و خود را با آن عیار کرد. نباید زبان سیاست و قدرت به همه جای و نقاط ریز و درشت عالم تسری داد. در این مجال فقط در این نقطه می توان تاکید کرد که اگر دنیای گذشته این گونه خط کشی ها چندان ممکن و میسر بود چون رسانه ها جهانی نشده بودند، در دنیای کنونی اما فرهنگ ها و زبان ها چنان در هم تنیده است که مرز کشیدن میان فرهنگ ها و زبان جز بلاهت فرد را نشان نمی دهد. وزیری که این گونه بیاندیشد لاجرم عمل او نیز بر این مبنا استوار خواهد بود و این عمل به درد دنیای کنونی و برای توسعه و پیشرفت کشور چندان بیگانه با خردمندی و عقلانیت است که هیچ حد و مرزی نمی توان برای او تعیین گرد.

به هر صورت دید سهل انگارانه و دادن رای فله ای بی گمان مشکلات زیادی را برای کشور به وجود خواهد آورد. اگر وکلای مردم احساس مسؤولیت کنند و درباره عملکرد حکومت بخواهند نظارت داشته باشند باز هم مشکلات گریبان آنها را خواهد فشرد!
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.com/vdch-vnzv23nzid.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما