تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ جوزا ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۰۵
کد مطلب : 41873
نشست شیکاگو، نقطه عطفی برای افغانستان یا ناتو؟
نشست شیکاگو که براساس تبلیغات و پروپاگندای معمول سیاسی و رسانه ای به مثابه یک نقطه عطفی تاریخی برای افغانستان عنوان می شد سرانجام برگزار شد و از رهگذر برگزاری آن،‌ آنچه به دست آمد، به نظر می رسد که تنها برای ناتو و شرکایش در ماموریت افغانستان، حایز اهمیتی اساسی و حیاتی است.
اعضای ناتو در حالی که به سختی با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند و دامنه و گستره سیاست ریاضت اقتصادی در اروپا هر روز گسترده می شود، سرخوردگی ها و اعتراض های عمومی و مردمی در سراسر این کشورها به صورت یک تهدید جدی درآمده است،‌ احزاب حاکم در کشورهای اروپایی و اعضای ناتو معمولا در اثر ناتوانی در مهار و جلوگیری از گسترش بحران اقتصادی، در انتخابات جای خود را به احزابی با گرایش های سوسیالیستی می دهند، فشار افکار عمومی بر دولت ها به منظور خروج زودهنگام نیروهای نظامی از افغانستان هر روز بیشتر می شود و... باید در تدارک یک اقدامی می شدند که بتواند همه این نگرانی ها و فشارها را پاسخی درخور، مناسب و قناعت بخش دهند.
نشست شیکاگو مصرف دوگانه داشت؛ یعنی به همان اندازه که در غرب رسانه ها و دستگاه های دست اندرکار مهندسی و توجیه افکار عمومی در تلاش مهم و حیاتی جلوه دادن آن برای جامعه، حکومت و مردم آن کشورها بودند، در افغانستان نیز رسانه ها و مقامات داخلی و خارجی در تلاش بودند تا همه شکست ها، ناکامی ها، ناکارآمدی ها، ابهام ها و انتظارات مردم را موکول به نشست شیکاگو کنند و آن را نقطه عطفی تاریخی به شمار آورند.
در مورد افغانستان سقف انتظارات مردم از نشست شیکاگو به حدی افزایش یافته بود که حتا طیف های اجتماعی مختلفی، انتظارات و چشمداشت های خود را از این نشست به صورت ریز و جزئی مطرح می کردند و از نماینده افغانستان در آن نشست، مصرانه انتظار داشتند که به این مهم توجه کرده، آن را مطرح کند و تعهد لازم در آن زمینه را از اعضای ناتو به دست آورد.
به عنوان نمونه شماری از سازمان های حقوق بشری و فعالان حقوق زن نیز درخواستی را مبنی بر الزام اعضای ناتو به تعهد نسبت به حمایت از حقوق زنان مطرح کرده بودند؛ مساله ای که به لحاظ تخصصی از دایره کار ناتو و در این مورد مشخص، نشست شیکاگو خارج بود و اصولا آنها نمی توانستند در این مورد تعهدی بسپارند؛ ولی این نشان می دهد که رسانه و تبلیغات رسانه ای تا چه حد و مرزی قادر است افکار عمومی را مهندسی و دست‌کاری کند و سقف انتظارات مردم را کاهش یا افزایش دهد.
برخلاف انتظار اما آنچه رقم خورد درست همان چیزی نبود که مردم، رسانه ها و افکار عمومی افغانستان انتظارش را می بردند.
نشست شیکاگو بیشتر بر انتظارات ملت های عضو ناتو تکیه داشت و تا حدود زیادی نیز توانست این مامول را برآورده سازد.
توجه به بحران اقتصادی و فشار افکار عمومی و همچنین قطعی شدن زمان بندی خروج، خواست های ملت ها و افکار عمومی کشورهای عضو ناتو بود که بایستی در این نشست مطرح می شد و پاسخ های روشنی نیز دریافت می کرد.
مساله ای که با توجه به فیصله های این نشست،‌ به صورت روشن از سوی شرکت کنندگان لحاظ و رعایت شد.
زمان بندی خروج که قرار است تا پایان سال 2014 میلادی تکمیل شود، "غیرقابل تغییر" خوانده شد و با این حساب، دغدغه های افکار عمومی کشورهای عضو ناتو، پاسخ خود را دریافت کرد، تعهدات اقتصادی به نیروهای امنیتی افغان که خواسته دولت افغانستان بود بسیار کمرنگ بود و به جز امریکا مابقی اعضای ناتو کمک قابل توجهی را به دولت افغانستان بعد از 2014 تعهد نکردند و این همان چیزی بود که بحران اقتصادی و سیاست ریاضت اقتصادی در اروپا می توانست آن را به اجبار بر دولت های عضو تحمیل کند.
پس نشست شیکاگو تنها برای اعضای ناتو یک نقطه عطف بود که طی آن نخستین ماموریت خارج از اروپای این پیمان، پس از 14 سال حضور بی ثمر، پایان می یافت؛‌ اما آیا برای افغانستان نیز چنین بود؟
پاسخ قاطع به این پرسش، دشوار است؛ زیرا آنچه به دست آمد چیزی نبود که انتظار برده می شد؛ مساله ای که حتا انتقاد مجلس سنا را نیز برانگیخت و این مجلس تعهدات ناتو در قبال افغانستان را "غیرشفاف" عنوان کرده و غربی‌ها را متهم کرد که در کشور ما به دنبال اهداف و منافع خود هستند و بس.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) – سرویس تحلیل وپژوهش اخبار
https://avapress.com/vdcc14q0.2bqsm8laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما