شهید مصباح، از بطن مردم بود

در ادامه‌ی سلسه مصاحبه های پیشین در رابطه با شخصیت شهید سیدعلی اکبر مصباح مزاری که ناجوانمردانه در عصر روز نهم دلو ۱۳۷۳ در نزدیک منزلش آماج گلوله های منافقین قرار گرفت، این بار صحبت های یکی از بستگان وی را در قالب گزارشی منعکس کرده ایم.

سید انور حسینی، خواهر زاده شهید سید علی اکبر مصباح مزاری، که سالیان متمادی مامای خود را در جهاد و مبارزه علیه دشمنان اسلام در افغانستان همراهی کرده است، در رابطه با شخصیت این شهید چنین گفت: ایشان یک مبارز واقعی و پیرو ائمه اطهار بود، و در تمام دوران زندگی و جهاد، مدافع مظلومان و دشمن ظالمان بود، چنانکه درِ خانه اش در تمام اوقات شبانه روز به روی مردم باز بود و با رویی گشاده با آنها برخورد می کرد و در حل مشکلاتشان تلاش می نمود. 

وی افزود: ایشان بسیار مهربان، بخشنده، بذله گو و شوخ طبع بود و در همه حال لبخند بر لب داشت و با بچه ها و اطفال بسیار دوستانه برخورد می کرد. 

حسینی در رابطه با روش تربیتی و خانواده شهید مصباح گفت: پدر آقای مصباح فردی روحانی و مادرش زنی مومن، باخدا و مذهبی بود، وی در سایه پدر و مادر در محیطی مذهبی پرورش یافت. 

خواهرزاده شهید در ادامه، حاکمیت حکومت اسلامی در افغانستان را از مهمترین اهداف وی عنوان  نمود و اذعان داشت: شهید مصباح همیشه به ما توصیه می کرد که برای رضای خداوند در راستای اهداف جامعه اسلامی و سعادت مملکت خویش گام بر داریم، و در این راه به فکر منافع شخصی نباشیم . 

وی در ادامه‎ی گفتگو با خبرگزاری آوا، با بیان اینکه شهید مصباح، بخش بزرگی از زندگی خویش را وقف جبهه و جهاد کرد، اظهار داشت: شهید مصباح همیشه در صحنه مبارزات حاضر بود، هیچگاه خود را از همرزمانش برتر ندانست و در راه رسیدن به آرمانهایش که همان جهاد در راه خدا و گرفتن حق مظلوم از ستمگران و جاهلان کمونیست بود، از هیچ تلاشی دریغ نورزید. 

این همراه شهید مصباح در عرصه جنگ و جهاد در تکمیل مطلب فوق، افزود: دشمنان کوردل و کسانی که هدفشان جاه و مقام و قدرت بود، افکار و اندیشه شهید مصباح را سد راه خود می دانستند، از این رو نتوانستند وجود ایشان را تحمل کنند و سر انجام تصمیم به ترور آقای مصباح گرفتند. 

وی در خصوص چگونگی ترور شهید مصباح گفت: یک روزقبل از شهادت ایشان، فردی از مخالفانش با لباس روحانیت با قرآن وارد منزل شهید شد و گفت، که این قرآن بین ما و شما حکم کند که ما به شما کاری نداریم و روز بعد که ایشان به فاتحه رفتند، برنامه‌ی ترورش را طرح ریزی کردند و سرانجام در مسیر بازگشت از مراسم فاتحه از ولسوالی نهر شاهی ولایت بلخ، ایشان را به همراه هفت تن از همسنگرانش به شهادت رساندند. 

خواهرزاده شهید مصباح در رابطه با احساس دورنی اش در هنگام شنیدن خبر شهادت شهید گفت: همه ما( خواهر، بردار، همسر و...)خود را برای چنین روزی آماده کرده بودیم و می دانستیم که این راه به شهادت ختم می شود، اگر چه در ابتدا همگی منقلب شده بودیم، اما همانطور امام خمینی فرمودند: شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند، بر خود می بالیدیم و ابراز خرسندی می کردیم. 

سید انور حسینی در پایان تاکید کرد: اگر چه به ظاهر جسم فیزیکی شهید مصباح درمیان ما نیست، اما استکبار جهانی، منافقین و خوارج کوردل باید بدانند و آگاه باشند که روح عدالت طلبی، ظلم ستیزی و خداخواهی شهید سید علی اکبر مصباح مزاری در وجود مجاهدین نستوهی، همچون برادر بزرگوارحجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری و دیگر برادران و یاران مومنش باقی مانده و خواهد ماند، چه کوته نگرند، دشمنانی که گمان می کنند با گلوله می توان این حرکت مجاهدانه را متوقف کرد. آری! علی اکبرها نمی میرند.