روز دھم ماه محرّم الحرام، روز عاشورا:
۱. شھادت امام حسین علیه السلام
در این روز در سال ۶۱ "ه" که روز شنبه یا دوشنبه بوده، آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن ۵۸ سالگی (و یا ۵۶ و یا ۵۷ سالگی)بعد از نماز ظھر، مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی در زمین کربلا به شھادت رسیدند."۱" این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی که شھادت اھل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام در آن به وقوع پیوسته است."۲"
چھار ھزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نیافتند تا ظھور حضرت مھدی علیه السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در این روز ترک خوردن و آشامیدن به خصوص از غذاھای لذیذ مناسب است."۳"
۲. شھادت حبیب بن مظاھر اسدی کوفی.
۳. شھادت مسلم بن عوسجه.
۴. شھادت حربن یزید ریاحی.
۵. شھادت جون مولی ابی ذرالغفاری.
۶. شھادت ھمسر وھب، به دست رستم غلام شمر."۴"
۷. شھادت شبیه ترین مردم به رسول خداصلی الله علیه وآله و سلم، علی اکبر علیه السلام فرزند بزرگ سیدالشھداءعلیه السلام عموی والا مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام .
۸. شھادت قاسم بن الحسن علیه السلام.
۹. شھادت عبدالله بن الحسن علیه السلام.
۱۰. شھادت قمر منیر بنی ھاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام.
۱۱. شھادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغر علیه السلام.
۱۲. آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شھادت آن حضرت.
۱۳. ماتم و ناله پردگیان حرم برسید الشھداء علیه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت.
۱۴. غارت اموال از خیام امام حسین علیه السلام.
۱۵. فرار فاطمیات وعلویات در بیابان ھا بعد از شھادت آقا و سرورشان اباعبدالله علیه السلام .
۱۶. غارت کردن لباس وزره و ..از بدن مطھر شھدای کربلا.
۱۷. جدا شدن سر ھای مطھر امام حسین علیه السلام واھل بیت و اصحاب آن حضرت.
۱۸. به آتش کشیدن خیمه ھای آل الله، فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زھرا علیھم السلام.
۱۹. شھادت دختران کوچک در کنار خیمه ھا.
۲۰. گریه وماتم بر سید الشھداء علیه السلام و عزای زمین و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.
در این روز ملکی ندا کرد: ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر و قربان نفرماید."۵"
۲۱. رأس مطھر امام حسین علیه السلام در کوفه عصر عاشورا رأس مطھر و نورانی امام حسین علیه السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون
وحمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند.۶
۲۲. خونین شدن ریشه ھر گیاھی که از زمین می کشیدند،از مصیبت عظمای آن روز.
۲۳. قتل ابن زیاد
ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ "ه" به فرمان مختار به جزای ظاھری اعمالش رسید و کشته شد"۷".حصیر بن نمیر و جمعی از قتله امام حسین علیه السلام نیز ھمراه ابن زیاد به قتل رسیدند."۸"
ابن زیاد ملعون به دست ابراھیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند. مختار ھم سر او را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد. ھنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند. لذا سجده شکر به جا آورده فرمودند:"روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا می خورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاھده کنم، ھمچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد. خداوند به مختار جزای خیر دھد که خونخواھی مارا نمود".سپس حضرت به اصحاب خود فرمودند: ھمه شکر کنید.
۲۴. قیام حضرت مھدی علیه السلام
به روایتی حضرت بقیةالله اعظم حجة بن الحسن العسکری ارواحنا فداه در این روز قیام خواھند کرد."۹"
۲۵. وفات ام سلمه
در این روز در سال ۶۳-۶۲ "ه" ام سلمه ھمسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رحلت فرمود."۱۰" نام او ھند پدرش ابی امیة، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوھر اول او پسر خاله اش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغیرة بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با ھمسرش ام سلمه به حبشه ھجرت کردند و پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود، بعد از مدتی شھید شد.
سلمه، عمر، زینب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگ ھای امیر المؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود. بعد از اینکه عّده ام سلمه در وفات شوھرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی ام سلمه اجابت نکرد. در سال چھارم ھجری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از او خواستگاری کرد و ام سلمه قبول کرد، و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت: عقد را جاری کن .
عایشه وقتی دید پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ام سلمه را به عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه اینکه ام سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفضه گفت:ام سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکه ام سلمه را دید. از ھمین جھت حسادت این دو با ام سلمه بسیار بود.
ام سلمه فضایلی دارد که او را از دیگر ھمسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم- به جز خدیجه کبری علیھا السلام – ممتاز کرده است:
۱. بار ھا ام سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضایل و مناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد، تا اینکه پسرش عمر بن ابی سلمه را با نامه ای خدمت امیر المؤمنین علیه السلام فرستاد ودر آن خبر داد که عایشه به سوی بصره حرکت کرده است...
۲. ام سلمه شھادت داد که عایشه دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام است.
۳. ام سلمه شنید که یکی از آزاد شده ھایش امیرالمؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام که از پیامبر شنیده بود برای آن شخص باز گو کرد ، تا او توبه نمود.
۴.ام سلمه حدیث "نحن معاشر النبیاء لانورث .."را -که یکی از صحابه آنرا به دروغ به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نسبت داد- تکذیب کرد.
۵. ھنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد:"اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ھمسرانش را به ملازمت خانه ھا امر نفرموده بود می آمدم و در نصرت و یاری شما کوتاھی نمی کردم.
۶. بعد از رحلت خدیجه کبری سلام الله علیھا مراقبت حضرت زھرا سلام الله علیھا با فاطمه بنت اسد علیھا السلام بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مھم از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به ام سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود. ام سلمه می گفت:"مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه سلام الله علیھا ھستم! به خدا سوگند آن حضرت آموزگار من است."
۷. روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنین علیه السلام نوشتند. بعد آن پوست را به ام سلمه دادند و فرمودند:"ھر کس بعد از من فلان و فلان نشانه را به تو داد، این پوست را به او تقدیم کن ". آن سه نفر آن نشانه را نداشتند، و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاھری امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت – که ھمه نشانه ھا را دارا بود – تسلیم نمود.
۸. ھنگام حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه ام سلمه آمد و خبر شھادت آن حضرت را که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود با اندوھی فراوان بازگو کرد. امام حسین علیه السلام محل شھادت و موضع دفن خود واصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از آن خاک بقعه طیبه را به ام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که ام سلمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با حالتی گرد آلود و ژولیده مو در خواب دید، وعرض کرد:"یا رسول الله، این چه حالت است که در شما می نگرم؟"فرمودند:"ای ام سلمه، حسین مرا کشتند و دیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم". وقتی از خواب بیدار شد دید خاکی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسین علیه السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است."۱۱"
۱. ارشاد: ج۲ ص۱۳۳.اعلام الوری: ج۱ص۴۲۰. کشف الغمة: ج۲ص۴۰. توضیح المقاصد: ص۳. مسار الشیعه: ص۲۵.کافی ج۲ص۴۸۴.تھذیب شیخ طوسی: ج۶ص۴۲. زاد المعاد: ص۳۰۶. معالی السبطین: ج۲ص۵.مصباح کفعمی: ج۲ص۵۹۴.مصباح المھتجد: ص۷۱۲. مقتال الطالبیین:ص۷۸.
۲. زاد المعاد: ص-۳۰۶-۳۰۷.
۳. توضیح المقاصد: ص۳..مسار الشیعه:ص۲۵.
۴. منتخب التواریخ: ص۲۲۸.
۵. بحار الانوار: ج۴۵ص۲۱۸. وسائل الشیعة: ج۴ص۲۱۳.
۶. اعلام الوری: ج۱ص۴۷۰. منتھی الآمال: ج۱ص۴۰۱. فیض العلام: ص۱۵۵.
۷. تتمة المنتھی: ص۹۰.قلائد النحور: ج ذی الحجة، ص۴۲۴. استیعاب: ج۱ص۳۹۶. البدایة و النھایة: ج۸ص۳۱۰.
۸. مستدرک سفینة البحار:ج۵ص۲۱۵.
۹. اعلام الوری : ج۲ص.بحار النوار:ج۹۵ص۱۹۰
۱۰. مستدرک سفینة البحار: ج۵ص۲۱۵.
۱۱. ریاحین الشزیعة: ج۲ص۳۰۵-۲۸۳.
وقایع شب یازدھم ماه محرم:
۱. شام غریبان کربلا
نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از شھادت سید الشھداء علیه السلام است. شبی تیره تر از سیاھی! شبی جانسوز که در آن تلخ ترین لحظات بر خاندان امام حسین علیه السلام گذشت. آیا می شود رنج و سوز و مصیبت باز ماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد و یا حتی تصور نمود؟ آیا کسی درک می کند که دیدگان خونفشان عمه امام زمان علیه السلام و اھل بیت چقدر و چگونه برآن حضرت گریستند؟ آیا می تواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟
با چه زبانی و با چه لفظی می توان دل ھای شکسته، قلبھای جریحه دار، ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟ شام غریبان است! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بی سرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند؛امشب با آشیانه سوخته و دلھای داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبدالله
الحسین علیه السلام چه می کنند؟ تفاوت بین این دو شب چقدر است: شب عاشورا و شب یازدھم؟ دیشب چه سالاری داشتند؟ دیشب چه کسی از خیمه ھا محافظت می کرد؟ دیشب چه کسانی در خیمه ھا بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عھده داشت؟ زینب کبری سلام الله علیھا آن شب چه حالی داشت؟ از یک سو مراقبت از حجت خدا زین العابدین علیه السلام و ھمسران و یتیمان برادر، واز سوی دیگر به دنبال دختران گمشده!! ھمه اینھا در سرزمینی که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند! آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام . "سلام علی قلب زینب الصبور و لسانھا الشکور."۱"
۲. سر امام حسین علیه السلام در تنور خولی
شب یازدھم شبی است که سر مطھر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالیث
که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود."۲"
۱. از زیارت حضرت زینب سلام الله علیھا.
۲. فیض العلام:ص۱۵۶-۱۵۵
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
ویرایش مجدد از خبرگزاری صدای افغان(آوا)
۱. شھادت امام حسین علیه السلام
در این روز در سال ۶۱ "ه" که روز شنبه یا دوشنبه بوده، آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن ۵۸ سالگی (و یا ۵۶ و یا ۵۷ سالگی)بعد از نماز ظھر، مظلومانه و با حالت تشنگی و گرسنگی در زمین کربلا به شھادت رسیدند."۱" این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی که شھادت اھل بیت و اصحاب امام حسین علیه السلام در آن به وقوع پیوسته است."۲"
چھار ھزار ملک در این روز به زمین کربلا برای نصرت آن حضرت آمدند، و چون اجازه نیافتند تا ظھور حضرت مھدی علیه السلام گریه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند. در این روز ترک خوردن و آشامیدن به خصوص از غذاھای لذیذ مناسب است."۳"
۲. شھادت حبیب بن مظاھر اسدی کوفی.
۳. شھادت مسلم بن عوسجه.
۴. شھادت حربن یزید ریاحی.
۵. شھادت جون مولی ابی ذرالغفاری.
۶. شھادت ھمسر وھب، به دست رستم غلام شمر."۴"
۷. شھادت شبیه ترین مردم به رسول خداصلی الله علیه وآله و سلم، علی اکبر علیه السلام فرزند بزرگ سیدالشھداءعلیه السلام عموی والا مقام حضرت صاحب الامر علیه السلام .
۸. شھادت قاسم بن الحسن علیه السلام.
۹. شھادت عبدالله بن الحسن علیه السلام.
۱۰. شھادت قمر منیر بنی ھاشم حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیه السلام.
۱۱. شھادت مولانا الرضیع باب الحوائج علی اصغر علیه السلام.
۱۲. آمدن ذوالجناح با یال و کاکل خونین به سوی خیمه فاطمیات برای آوردن خبر شھادت آن حضرت.
۱۳. ماتم و ناله پردگیان حرم برسید الشھداء علیه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت.
۱۴. غارت اموال از خیام امام حسین علیه السلام.
۱۵. فرار فاطمیات وعلویات در بیابان ھا بعد از شھادت آقا و سرورشان اباعبدالله علیه السلام .
۱۶. غارت کردن لباس وزره و ..از بدن مطھر شھدای کربلا.
۱۷. جدا شدن سر ھای مطھر امام حسین علیه السلام واھل بیت و اصحاب آن حضرت.
۱۸. به آتش کشیدن خیمه ھای آل الله، فرزندان رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زھرا علیھم السلام.
۱۹. شھادت دختران کوچک در کنار خیمه ھا.
۲۰. گریه وماتم بر سید الشھداء علیه السلام و عزای زمین و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت.
در این روز ملکی ندا کرد: ای امت ظالمی که عترت پیامبر خود را کشتید، خداوند شما را موفق به درک عید فطر و قربان نفرماید."۵"
۲۱. رأس مطھر امام حسین علیه السلام در کوفه عصر عاشورا رأس مطھر و نورانی امام حسین علیه السلام را توسط خولی بن یزید اصبحی ملعون
وحمید بن مسلم ازدی به کوفه فرستادند.۶
۲۲. خونین شدن ریشه ھر گیاھی که از زمین می کشیدند،از مصیبت عظمای آن روز.
۲۳. قتل ابن زیاد
ابن زیاد در روز عاشورای سال ۶۷ "ه" به فرمان مختار به جزای ظاھری اعمالش رسید و کشته شد"۷".حصیر بن نمیر و جمعی از قتله امام حسین علیه السلام نیز ھمراه ابن زیاد به قتل رسیدند."۸"
ابن زیاد ملعون به دست ابراھیم پسر مالک اشتر نخعی کشته شد، و سر نحسش را برای مختار فرستادند. مختار ھم سر او را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد. ھنگام وارد کردن سر ابن زیاد حضرت مشغول غذا خوردن بودند. لذا سجده شکر به جا آورده فرمودند:"روزی که ما را بر ابن زیاد وارد کردند غذا می خورد. من از خدا خواستم که از دنیا نروم تا سر او را در مجلس غذای خود مشاھده کنم، ھمچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا می خورد. خداوند به مختار جزای خیر دھد که خونخواھی مارا نمود".سپس حضرت به اصحاب خود فرمودند: ھمه شکر کنید.
۲۴. قیام حضرت مھدی علیه السلام
به روایتی حضرت بقیةالله اعظم حجة بن الحسن العسکری ارواحنا فداه در این روز قیام خواھند کرد."۹"
۲۵. وفات ام سلمه
در این روز در سال ۶۳-۶۲ "ه" ام سلمه ھمسر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دنیا رحلت فرمود."۱۰" نام او ھند پدرش ابی امیة، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوھر اول او پسر خاله اش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغیرة بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با ھمسرش ام سلمه به حبشه ھجرت کردند و پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی که در جنگ احد بر او وارد شده بود، بعد از مدتی شھید شد.
سلمه، عمر، زینب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگ ھای امیر المؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود. بعد از اینکه عّده ام سلمه در وفات شوھرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی ام سلمه اجابت نکرد. در سال چھارم ھجری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از او خواستگاری کرد و ام سلمه قبول کرد، و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت: عقد را جاری کن .
عایشه وقتی دید پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ام سلمه را به عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه اینکه ام سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفضه گفت:ام سلمه چقدر زیباست! او باور نکرد تا اینکه ام سلمه را دید. از ھمین جھت حسادت این دو با ام سلمه بسیار بود.
ام سلمه فضایلی دارد که او را از دیگر ھمسران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم- به جز خدیجه کبری علیھا السلام – ممتاز کرده است:
۱. بار ھا ام سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام ، ولی او نمی پذیرفت. فضایل و مناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد، تا اینکه پسرش عمر بن ابی سلمه را با نامه ای خدمت امیر المؤمنین علیه السلام فرستاد ودر آن خبر داد که عایشه به سوی بصره حرکت کرده است...
۲. ام سلمه شھادت داد که عایشه دشمن امیرالمؤمنین علیه السلام است.
۳. ام سلمه شنید که یکی از آزاد شده ھایش امیرالمؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام که از پیامبر شنیده بود برای آن شخص باز گو کرد ، تا او توبه نمود.
۴.ام سلمه حدیث "نحن معاشر النبیاء لانورث .."را -که یکی از صحابه آنرا به دروغ به رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نسبت داد- تکذیب کرد.
۵. ھنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد:"اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ھمسرانش را به ملازمت خانه ھا امر نفرموده بود می آمدم و در نصرت و یاری شما کوتاھی نمی کردم.
۶. بعد از رحلت خدیجه کبری سلام الله علیھا مراقبت حضرت زھرا سلام الله علیھا با فاطمه بنت اسد علیھا السلام بود. بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مھم از طرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به ام سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود. ام سلمه می گفت:"مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه سلام الله علیھا ھستم! به خدا سوگند آن حضرت آموزگار من است."
۷. روزی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پوست گوسفندی را طلبیدند و مطالبی را فرمودند و امیر المؤمنین علیه السلام نوشتند. بعد آن پوست را به ام سلمه دادند و فرمودند:"ھر کس بعد از من فلان و فلان نشانه را به تو داد، این پوست را به او تقدیم کن ". آن سه نفر آن نشانه را نداشتند، و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاھری امیر المؤمنین علیه السلام به آن حضرت – که ھمه نشانه ھا را دارا بود – تسلیم نمود.
۸. ھنگام حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه ام سلمه آمد و خبر شھادت آن حضرت را که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود با اندوھی فراوان بازگو کرد. امام حسین علیه السلام محل شھادت و موضع دفن خود واصحابشان و... را به معجزه نشان دادند. سپس مقداری از آن خاک بقعه طیبه را به ام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که ام سلمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را با حالتی گرد آلود و ژولیده مو در خواب دید، وعرض کرد:"یا رسول الله، این چه حالت است که در شما می نگرم؟"فرمودند:"ای ام سلمه، حسین مرا کشتند و دیشب برای او و اصحاب او قبر می کندم". وقتی از خواب بیدار شد دید خاکی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام حسین علیه السلام به او داده بودند به خون تازه تبدیل شده است."۱۱"
۱. ارشاد: ج۲ ص۱۳۳.اعلام الوری: ج۱ص۴۲۰. کشف الغمة: ج۲ص۴۰. توضیح المقاصد: ص۳. مسار الشیعه: ص۲۵.کافی ج۲ص۴۸۴.تھذیب شیخ طوسی: ج۶ص۴۲. زاد المعاد: ص۳۰۶. معالی السبطین: ج۲ص۵.مصباح کفعمی: ج۲ص۵۹۴.مصباح المھتجد: ص۷۱۲. مقتال الطالبیین:ص۷۸.
۲. زاد المعاد: ص-۳۰۶-۳۰۷.
۳. توضیح المقاصد: ص۳..مسار الشیعه:ص۲۵.
۴. منتخب التواریخ: ص۲۲۸.
۵. بحار الانوار: ج۴۵ص۲۱۸. وسائل الشیعة: ج۴ص۲۱۳.
۶. اعلام الوری: ج۱ص۴۷۰. منتھی الآمال: ج۱ص۴۰۱. فیض العلام: ص۱۵۵.
۷. تتمة المنتھی: ص۹۰.قلائد النحور: ج ذی الحجة، ص۴۲۴. استیعاب: ج۱ص۳۹۶. البدایة و النھایة: ج۸ص۳۱۰.
۸. مستدرک سفینة البحار:ج۵ص۲۱۵.
۹. اعلام الوری : ج۲ص.بحار النوار:ج۹۵ص۱۹۰
۱۰. مستدرک سفینة البحار: ج۵ص۲۱۵.
۱۱. ریاحین الشزیعة: ج۲ص۳۰۵-۲۸۳.
وقایع شب یازدھم ماه محرم:
۱. شام غریبان کربلا
نخستین شب عزا و سوگ خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پس از شھادت سید الشھداء علیه السلام است. شبی تیره تر از سیاھی! شبی جانسوز که در آن تلخ ترین لحظات بر خاندان امام حسین علیه السلام گذشت. آیا می شود رنج و سوز و مصیبت باز ماندگان حضرت را در آن شب بیان کرد و یا حتی تصور نمود؟ آیا کسی درک می کند که دیدگان خونفشان عمه امام زمان علیه السلام و اھل بیت چقدر و چگونه برآن حضرت گریستند؟ آیا می تواند تصویر کند که آه و ناله سوزناک آن عزیزان چگونه بوده است؟
با چه زبانی و با چه لفظی می توان دل ھای شکسته، قلبھای جریحه دار، ناله و نوای بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوی و علوی، و سوز دل یتیمان و بانوان حسینی را بیان کرد؟ شام غریبان است! کودکان یتیم که دیشب پدر داشتند، و بانوان بی سرپرست که دیشب سرپرست و کاشانه داشتند؛امشب با آشیانه سوخته و دلھای داغدار، بدون سرورشان حضرت اباعبدالله
الحسین علیه السلام چه می کنند؟ تفاوت بین این دو شب چقدر است: شب عاشورا و شب یازدھم؟ دیشب چه سالاری داشتند؟ دیشب چه کسی از خیمه ھا محافظت می کرد؟ دیشب چه کسانی در خیمه ھا بودند؟ امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! آن شب چه کسی سرپرستی علویات و فاطمیات را بر عھده داشت؟ زینب کبری سلام الله علیھا آن شب چه حالی داشت؟ از یک سو مراقبت از حجت خدا زین العابدین علیه السلام و ھمسران و یتیمان برادر، واز سوی دیگر به دنبال دختران گمشده!! ھمه اینھا در سرزمینی که بدن برادرش و عزیزانش با آن وضع روی زمین افتاده باشند! آه چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام . "سلام علی قلب زینب الصبور و لسانھا الشکور."۱"
۲. سر امام حسین علیه السلام در تنور خولی
شب یازدھم شبی است که سر مطھر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالیث
که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود."۲"
۱. از زیارت حضرت زینب سلام الله علیھا.
۲. فیض العلام:ص۱۵۶-۱۵۵
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
ویرایش مجدد از خبرگزاری صدای افغان(آوا)
