تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۰ دلو ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۴
کد مطلب : 285067
شهید مصباح فکری باز و اندیشه قوی داشت / در بعد بین المللی شخصیتی مطرح و تأثیرگذار بود
یکتن از همرزمان شهید مصباح مزاری می گوید: شهید مصباح فکر بسیار باز و اندیشه قوی داشت و علاوه بر بعد نظامی و سیاسی در ابعاد اجتماعی و بین المللی شخصیتی مطرح و تأثیر گذار بود.
خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهد مقدس: سیدعبدالفتاح حسین پور فعال فرهنگی و یکتن از همرزمان شهید سیدعلی اکبر مصباح مزاری می گوید: آقای مصباح یک شخصیت چند بُعدی داشت، یک فرهنگی بسیار قوی و زبردست بود، یک خطیب بسیار قدرتمند بود و یک سیاستمدار بسیار با هوش و یک تحلیلگر آگاه بود و اکثر پیش بینی های ایشان درست بود.
 
حسین پور گفت: زمانی که حزب وحدت تشکیل شد، آقای مصباح بلافاصله موضع گرفت. موضعش این بود که حزب وحدت به معنای یک حزب خاص است، نه حزب وحدت احزاب! در واقع احزاب باید پیرامون یک حزب جمع شوند و نتیجه هم همین خواهد شد، که متاسفانه یا خوشبختانه این تحلیل درست برآمد. خیلی سریع سایر احزاب متوجه شدند که ما فریب یک گروه خاص را خورده ایم.
 
مدیر موسسه اهل البیت(ع) افزود، آقای مصباح در بُعد اجتماعی با اقشار مختلف جامعه ارتباط داشت و یک فکر بسیار باز و اندیشه قوی داشت.
 
حسین پور تصریح کرد، در بعد بین المللی، ایشان بسیار تلاش کرد که یک تشکیلات بزرگ بین الاسلامی را بنیان گذاری کند، در این راستا جلسات متعددی با گروه‌های و جریان های مختلف از بحرین و عراق، لبنان و سایر سازمان های آزادی بخش جهان برگزار کرد و مورد استقبال هم واقع شد.
 
این فعال فرهنگی گفت، شهید مصباح، یک طراح نظامی بود، اولین بار در سمت شمال افغانستان ایشان به مقر روس ها با یکی از دوستانش حمله کرد و در مقر روس ها نارنجک انداختند که متاسفانه دوست ایشان دستگیر شد و ایشان جان سالم به در برد.
 
به باور حسین پور، آقای مصباح در صحنه سیاسی سخنرانی‌های بسیار جذاب و دلنشینی که ایشان داشت برای همگی راهنما و الگو بود.
 
بی آلایشی و عدم برتری جویی
به گفته این هم رزم شهید، آقای مصباح فردی بی آلایش بود و هیچوقت نسبت به دوستان خودش برتری‌جویی نداشت، ما در سال ۱۳۵۹ مقداری سلاح از یکی  از کشورهای همسایه که به جریان ها آزادی بخش کمک می کردند، گرفته بودیم. وقتی وارد هر منطقه ای از افغانستان می شدیم در قسمت حمل سلاح از مردم کمک گرفتیم، در یک جایی رسیدیم که برادران پشتون بودند و همکاری بسیار خوبی کردند. از مسیر که می رفتیم راه سختی بود و دوستان تصمیم گرفتند که اسلحه ها را در پشت خود به شکل کولبری انتقال بدهند به منطقه جعفر‌خیل، همه آماده شدند و هر کس به اندازه توان خودش بار انتخاب و حمل می کرد. آقای مصباح مریض بود و با وضعی جسمی ضعیفی که ایشان داشت خودش هم مثل بقیه دوستان یک صندوق گلوله را برداشت و رفت. یک وقتی متوجه شدیم که آقای مصباح افتاده زیر همان بار  و حالت غش‌گونه ای برایش پیش آمده است.
 
مبارزه با هوای نفس
وی افزود: در سال ۱۳۵۹ ما از چهارکنت آمدیم به مزارشریف، علیرغمی که ایشان از سوی دولت کمونیستی وقت تحت تعقیب بود، وارد شهر شدیم، ایشان گفت که می خواهد مادر مریض اش را ببیند،  از دیدن وضعیت مریضی مادر بسیار متأثر شد. بعد از آن ما رفتیم خانه آقای حاج کاظم اشرفی، ایشان بعد از پذیرایی، مبلغ پنج هزار افغانی به آقای مصباح هدیه کرد و گفت این مال شخصی توست. آقای مصباح به من گفت، این را خرج مادر کنم یا خرج جبهه! من پیشنهاد کردم که خرج معالجه مادر کنید، ایشان بسیار با کمال خونسردی گفت: برای درمان مادرم، بچه ها هستند و کمک می کنند، من این پول را خرج برادران همسنگرم میکنم که آنها محتاج ترند، این روحیه ای جنگنده آقای مصباح در مقابل هوای نفس و مقدم داشتن دوستانش نسبت به اعضای خانواده حتی مادر، و طرف تفکر والای ایشان، باعث شد بسیاری جوانان دور آن شهید جمع شوند.
 
https://avapress.com/vdcfvtd0ew6dcxa.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما