خبرگزاری صدای افغان (آوا)-کابل: روز جمعه ۱۸ حوت، دفتر مرکزی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان، به مناسبت ۲۲مین سالگرد تاسیس خبرگزاری صدای افغان (آوا)، همایشی تحت عنوان «خبرگزاری صدای افغان (آوا) و انجام رسالت رسانهای؛ رویکردها و دستاوردها» را با حضور صدها اشتراک کننده، اعم از علمای حوزه و دانشگاه، نمایندگان رسانهها، فرهنگیان، متنفذین اجتماعی و مردمی، در کابل برگزار کرد.
پیش از این در یک گزارش خبری، بخشهایی از سخنان ریاست مرکز تبیان و سخنرانان دیگر این همایش منتشر شد که آن را در
اینجا مشاهده میکنید. در ادامه مشروح سخنان وی را از نظر میگذرانید.
متن کامل سخنان مهم حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در همایش «خبرگزاری صدای افغان (آوا) و انجام رسالت رسانهای؛ رویکردها و دستاوردها»:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. ثم الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطیبین الطاهرین. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی. و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد. اما بعد؛ قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ»
در ۲۲مین سالگرد تاسیس خبرگزاری جای شهدای ما خالی است
ابتدا تشکر میکنم از همه برادران عزیز و اصحاب رسانه که به مراسم امروز تشریف آوردند و افتخار بخشیدند. عنوان جلسه در رابطه با کارکرد خبرگزاری صدای افغان (آوا) است. ما در حالی بیست و دومین سالروز تاسیس این خبرگزاری را تجلیل میکنیم که جای همکاران رسانهای ما خالی است. شهدایی که در حادثه ۷ جدی سال ۱۳۹۶ شمسی در همین مکان به شهادت رسیدند و تصاویرشان سمت راست اینجانب است و ۳ تن از شهدای رسانهای که در ۲۰ حوت ۱۴۰۱ شمسی در مزارشریف به شهادت رسیدند و تصاویرشان در سمت چپ اینجانب قرار دارد.
به هر حال خبرگزاری صدای افغان (آوا) یکی از موفقترین خبرگزاریهای کشور و اولین خبرگزاری خصوصی افغانستان بعد از آژانس دولتی باختر است که در ۲۶ حوت سال ۱۳۸۰ شمسی پا به عرصهی حیات میگذارد و طی این ۲۲ سال هم در بُعد کمی و هم در بعد کیفی رشد خوبی داشته است.
رشد کمّی خبرگزاری آوا طی ۲۲ سال گذشته
خبرگزاری آوا در قسمت کمّی کار خود را از کابل شروع نمود و آهسته آهسته گسترش پیدا کرد و در سطح ولایات کشور نمایندگی ایجاد نمود و در خارج به خصوص در ایران سه تا دفتر نمایندگی ایجاد کرد و در برخی دیگر کشورها هم رابطین خبری و خبرنگار دارد. خب این کار کمی نیست. ما در طول ۲۲ سال گذشته حتی یک شانزده پولی یا یک افغانی از نهادهای ملی و بینالمللی دریافت نکردیم و اگر کسی ادعایی دارد بفرماید عنوان کند که ما تحت پوشش کدام نهاد یا موسسه یا سفارت خاصی در زمان جمهوریت قرار داشتیم؟!
رشد کیفی خبرگزاری آوا طی ۲۲ سال گذشته
از نظر کیفی هم خبرگزاری صدای افغان (آوا) رشد خوبی داشته و در میان تمام خبرگزاریها حرفهایترین خبرگزاری است، هم از نظر تنظیم گزارشها و مصاحبهها و خبرها و هم از جهت ارائه تحلیلهای بسیار بهروز و تاثیرگذار و همچنان بحث سایت خبرگزاری، کانالهای تلگرام و واتساپ و سایر شبکههای اجتماعی و هم از نظر تولید محتوا این خبرگزاری کار قشنگی انجام داده است و حالا هم کار بسیار خوبی انجام میدهد.
حقمحوری وجه تمایز خبرگزاری آوا با سایر رسانههاست
آنچه که این خبرگزاری را در طول این ۲۲ سال از سایر رسانهها متمایز میکند بحث حق محور بودن این خبرگزاری است. یعنی از روز اول که پا به عرصهی حیات گذاشته در محور حق قلم زده و گزارش تهیه کرده و به بازتاب گزارشها و اخبار خود اقدام کرده است و حامی دین بوده و تحت هیچ شرایطی لحظهای از حمایت از دین و ترویج ملاکها و احکام و پیامهای دین کوتاهی نکرده است. بحث منافع ملی هم در صدر برنامههای این خبرگزاری بوده است.
این ویژگیها و خصوصیتها از خبرگزاری صدای افغان (آوا) یک رسانه توانمندِ تاثیرگذار در عرصههای داخلی و منطقهای و بینالمللی ساخته و امروز الحمدلله این خبرگزاری به عنوان یک خبرگزاری سازمانی یا سازمان توانمند خبری در داخل و خارج مطرح است.
خبرگزاری آوا تحت شدیدترین هجمههای رسانهای و بزرگترین عملیات تروریستی بوده است
خب طبیعی است که یک چنین رسانهای که هم تاثیرگذاری دارد و هم دستاوردهای زیاد فکری فرهنگی و رسانهای دارد، در معرض فشارها و مشکلات متعددی قرار بگیرد. این فشارها، هم در عرصهی رسانهای و فضای مجازی از ابتدا تا حالا مشهود بوده که به شکل بسیار بیسابقهای در معرض تهاجم فعالیتهای رسانهای و فضای مجازی قرار داشته و هم از نگاه عملیاتهای تروریستی تقریبا نه بلکه تنها خبرگزاری در سطح تمام رسانههای افغانستان است که در معرض بزرگترین عملیات تروریستی در هفت جدی ۱۳۹۶ شمسی قرار میگیرد و در همین سالن انفجار انتحاری اتفاق میافتد و بیش از پنجاه نفر از همکاران ما شهید میشوند و بیش از ۱۴۰ نفر زخمی که از میان این شهدا ۹ نفر از همکاران و پرسنل و نویسندگان و تحلیلگران خبرگزاری صدای افغان (آوا) بودند و ۲۰ حوت سال گذشته هم دفتر مزار شریف ما در حالی که جلسهای با حضور بیش از ۲۰ رسانه و خبرنگار برگزار بوده و قرار بوده که از عناصر خوب رسانهای تجلیل شود، بمب جاسازیشده منفجر میشود و ۳ نفر شهید و ۳۷ نفر زخمی میشوند.
خب طبعا این همه فشار و مخالفت و این همه موانع در برابر هر فرد معمولی رسانهای یا هر جریان معمولی رسانهای اتفاق نمیافتد.
فعال در دوران جمهوریت و امارت اسلامی
خبرگزاری آوا در طول ۲۰ سال جمهوریت با وصف فضای مختنق و بسته و با مشکل آن زمان و عوامل مختلف مخرب و خطرناک و ناامنآفرین خوش میدرخشد و کار خیلی جالب و اثرگذار انجام میدهد و زمانی که جمهوریت سقوط میکند و امارت اسلامی پا به عرصه وجود میگذارد باز هم خبرگزاری صدای افغان (آوا) در صحنه حضور جدی دارد و طی بیش از دو و نیم سال در عرصهی خبری و فعالیتهای رسانهای خود موفق بوده است.
اگرچه شائبههای زیادی ایجاد شده است و باز ایجاد میشود که در به خصوص دو و نیم سال اخیر مشکلاتی برای رسانهها ایجاد شده و محدودیتهایی به وجود آمده و معضلات رسانهها بیش از زمان جمهوریت شده است، ولی من معتقد هستم که چنین شبههای صحت ندارد و فضای کار رسانهای سالمتر و جدیتر و امنتر از گذشته است.
موسسات امریکایی از بسیاری از رسانههای دوران جمهوریت حمایت میکردند
شاید شما سؤال بکنید پس چطور در زمان جمهوریت صدها رسانه خیلی راحت فعالیت میکردند و پولها و امکانات زیادی وجود داشت و دستاندرکاران رسانهها مورد حمایت بودند اما در شرایط موجود چنین چیزی وجود ندارد؟! بله! در زمان جمهوریت رسانههای زیادی فعالیت میکردند و پولهای هنگفتی هم به دستاندرکاران رسانهها داده میشد البته نه به آن صورت که حقیقتا موثر باشد و همکاران رسانهای ما از نظر مادی و امکانات پولی بینیاز بوده و زندگی راحتی داشته باشند اما به هر حال برخی از عناصر و جریانات پولهای هنگفتی گرفتند.
بنده در جریانم برخی از موسسات بودند که در جهت تاسیس رسانهها و رادیوها و تلویزیونها و خبرگزاریها تمرکز ویژه داشتند و از نظر مالی و فنی این رسانهها را حمایت میکردند. مثلا یکی از این موسسات انترنیوز بود. انترنیوز آمریکایی بیش از ۱۷۰ رادیو را به تنهایی در سرتاسر افغانستان راه انداخته بود و حمایت میکرد و سایر رسانهها و موسسات رسانهای هم تحت حمایت این موسسه بودند. یا مثلا موسسه آمریکایی یواسآیدی که دفترش در داخل سفارت آمریکا بود، دهها و بلکه صدها شخصیت و موسسه رسانهای افغانستان را حمایت میکرد.
کمک مالی موسسات غربی از رسانهها با چه هدفی انجام میشد؟!
خب باید ما سؤال بکنیم که این پولها برای چه کاری مصرف میشد؟ آیا در راستای منافع ملی و دینی افغانستان بود و یا نه در جهت به بند کشیدن مردم افغانستان و به انحراف بردن نیروها اعم از زنان و مردان؟! ما یک محاسبه سر انگشتی و تحقیق گذرا هم بکنیم به این نتیجه خواهیم رسید که دنیای کفر راحت نمیآید پول خرج بکند تا ما زندگی مناسب انسانی داشته و خوشبخت بوده و از همهی امکانات مادی و معنوی برخوردار باشیم و در جهت منافع ملی و دینی خودمان کار بکنیم.
نخیر! غربیها در مسیر اهداف خودشان که به بند کشیدن و به انحراف بردن مردم افغانستان بود کار میکردند. حالا ممکن است که برادران و خواهران رسانهای ما در ظاهر مشغول کارهای گزارشگری و فعالیتهای رسانهای بودند و شاید از پشت پرده خیلی خبر نداشتند؛ اما سیاست عناصر و موسسات و سفارتخانههای تمویلکننده این بود که از ابزار رسانه علیه مردم افغانستان و منافع دینی و ملی ما سوءاستفاده بکنند.
کشتار عظیم فکری و فرهنگی مردم افغانستان توسط آمریکا و غرب
غربیها بیش از آنکه از ابزار نظامی علیه مردم ما استفاده کرده باشند، از ابزار فکری و فرهنگی و رسانهای استفاده کردهاند. حالا اگر بگویم بیشتر نبوده حداقل با فعالیتها و کارهای نظامیشان برابر بوده است. هرچند آمریکاییها در عرصهی نظامی بیش از ۱۷۰ هزار اتباع این کشور را کشتند اما در عرصهی کار رسانهای و فرهنگی کشتاری راه انداختند که ممکن است ما راه برویم و با همدیگر حرف بزنیم اما ذهن و فکر و اندیشهی ما را آنگونه تحت تاثیر قرار داده و منحرف کرده باشد که ما دهها سال دیگر نمیتوانیم این کشتار فکری و فرهنگی و اندیشهای را جبران بکنیم.
کار غربیها در عرصهی رسانه آنقدر تاثیرگذار و فراگیر بود که متاسفانه جریانهای اسلامی و ملت افغانستان نتوانستند در برابر این هجمهی عظیم مبارزه بکنند اما وقتی جمهوریت سقوط میکند خب طبعا کسانی که مرتبط با حاکمیت جمهوریت بودند رفتند و رسانههای شان هم سقوط کرد و جمع شد.
وابسته بودن رسانههای جمهوریت به سفارتخانهها و قومندانها و محتوای مبتذل از دلایل کاهش کمّی رسانهها
تعدادی از رسانهها هم که جمع شدند به خاطر این بود که تمویلکنندههای آنها جمع شدند. سفارتهای خارجی که اینجا بودند برخی رسانهها و تلویزیونها و خبرگزاریها و روزنامهها و پایگاههای الکترونیکی را کمک میکردند، وقتی اینها رفتند و کمکها قطع شد خب این رسانهها هم جمع شدند. یکی از عوامل دیگر کم شدن تعداد رسانهها در شرایط موجود این است که برخی از رسانهها مربوط به احزابی بودند که این احزاب در زمان جمهوریت اینجا فعال بودند و با سقوط جمهوریت جمع شدند و رفتند و رسانههای شان هم جمع شد.
برخی از رسانهها نیز توسط بعضی قومندانها و آدمهای نظامی ایجاد شده بود که به این نتیجه رسیده بودند که در زمان جمهوریت فرصت تفنگ گرفتن و کار نظامی و هیاهو نیست و ما باید از طریق رسانه تبارز کنیم و خودمان را در صحنه زنده نشان بدهیم لذا اینها برخی رسانهها را ایجاد کرده بودند و وقتی از افغانستان رفتند رسانههای شان هم سقوط کرد. برخی از رسانهها هم محتوای مبتذل داشتند و تبعا توان ادامه کار را در زمان امارت اسلامی نداشتند.
رسانهها و خبرنگارانی که ماندند به فکر منافع کشور و مردم بودند
این عوامل باعث شد تا تعداد زیادی از رسانهها از گردونهی فعالیت حذف شوند و یک مجموعهای از رسانهها که از بسیاری جهات توانمندی و کیفیت داشتند و حرفهای بودند و منافع مردم افغانستان را در نظر داشتند، با وجود صدها مشکل مالی و اقتصادی ماندند و فعلا در صحنه حضور دارند، مثل همین برادران و خواهرانی که امروز در مجلس ما حضور دارند.
اما حقیقتا من که یکی از عناصر رسانهای باسابقه افغانستان هستم و چندین رژیم و حکومت را به تجربه گذراندهام و میشناسم، میگویم در شرایط موجود کدام مانعی در مسیر راه وجود ندارد یعنی به خصوص در طی این دو و نیم سال کدام تذکری یا کدام اخطاری و کدام ناراحتی از طرف حکومت برای ما نرسیده است که آقای مزاری این کار شما اشتباه است و چرا اینکار را میکنی و چرا آنکار را نمیکنی. بقیه رسانهها هم اگر حقیقتا چیزی را میبینند که ما خبر نداریم خب ما را در جریان قرار بدهند که آقای مزاری شما نشستهای از هیچ چیزی خبر نداری و دهها و صدها موانع از طرف امارت اسلامی وجود دارد و شما هی یکسره دارید میگویید که موانع وجود ندارد!
هر کشوری قوانین رسانهای دارد که تبعیت از آنها لازم است
بله شما به هر کشوری که بروید یکسری قوانینی وجود دارد. وقتی ما در افغانستان زندگی میکنیم فعلا یک ساختار با مدیریتی بسیار قویتر از زمان جمهوریت روی کار آمده و طبیعی است که مسئولان آن در جهت اعمال قوانین حاکمیتی جدی هستند. ما هم که به عنوان تبعه این کشور و به عنوان یک جریان رسانهای هستیم که میخواهیم در مسیر رشد و اقتدار کشور کار بکنیم، طبعا باید از قوانین تبعیت بکنیم و به قوانینی که حکومت ارائه میکند مثبت نگاه کنیم و با بخشهای رسانهای حکومت تعامل داشته باشیم.
اینجاست که محدودیت رسانهها از نظر کمّی عاملش این چند تا بود که خدمت شما عنوان کردم و الّا تا هنوز من اطلاع و خبری ندارم که نهادهای خاص امارت اسلامی به فلان رسانه گفته باشند که دیگر فعالیت نکن و برو دنبال راهت. این در حالی است که ما برخی از رسانهها را میبینیم که در افغانستان فعال هستند اما صاحب امتیازهای این رسانهها در فرانسه و انگلیس و ترکیه و ایران نشستهاند و به عنوان اپوزیسیون علیه امارت کار میکنند. این خودش یک امتیاز است برای رسانهها و یکی از جنبههای مثبت امارت اسلامی است که بایستی در نظر داشته باشیم.
حالا وظیفه ما چیست؟ سه طیف در فضای رسانهای کنونی افغانستان موظفند در قسمت رسانهها کار و عمل درست انجام بدهند.
وظایف رسانهها: تمرکز بر نقاط مثبت و پرهیز از سیاهنمایی
طیف اول، خود رسانهها و دستاندرکاران رسانهای هستند که باید برای توسعهی کمی و کیفی رسانهها و در راستای اطلاعرسانی بی کم و کاست مسائل افغانستان تلاش بکنند؛ منتها سعی شود از روند کاری که برخی رسانهها در زمان جمهوریت داشتند و به سیاهنمایی میپرداختند و احساس امنیت را از مردم گرفته بودند پرهیز گردد و آن روند را دیگر ادامه ندهیم. در شرایط موجود دستاوردهای خیلی خوب و نقاط مثبت بسیار زیادی چه از طریق خود امارت اسلامی و چه از طریق مردم و جریانهایی که حضور دارند در عرصههای مختلف کشور وجود دارد، خب روی اینها تمرکز بکنید.
ممکن است یک بچهی کوچولو در یک گوشهای از کشور با یک سیخی مثلا بینی یا گوش یک دختر را به اصطلاح خونی کند، ما نباید هی روی آن فوکس بکنیم و بگوییم این دلیل ناامنی است! رسانهها میتوانند با تبلیغاتشان هم در کشور تامین امنیت بکنند و هم ناامنی ایجاد بکنند. اگر احساس امنیت از مردم گرفته شود حتی اگر در کشور از نظر فیزیکی ناامنی وجود نداشته باشد باز هم ناامنی به وجود خواهد آمد و اگر احساس امنیت وجود داشته باشد حتی اگر ناامنیهای فیزیکی هم وجود داشته باشد این کشور رو به ثبات و آرامش پیش میرود و اوضاع مردم افغانستان خوب خواهد شد.
وظایف رسانهها: ارتباط با یکدیگر، استفاده از تجربیات، در نظر گرفتن مصالح دینی و ملی و اجتناب از منافع قومی و گروهی و موازیکاری
رسانهها باید از موازیکاری اجتناب کنند. در نظر گرفتن مصالح اسلامی و ملی و اجتناب از منافع گروهی و قومی و فردی از کارهایی است که بایستی رسانهها در نظر داشته باشند. بحث مهم دیگری که در سطح رسانهها وجود دارد هماهنگ بودن رسانهها است. اصحاب رسانه باید با همدیگر ارتباط داشته باشند. اگرچه فدراسیونها و تشکلات متعددی در سطح رسانههای ما وجود دارد اما مطمئنا آن هماهنگیِ در خور بین اصحاب رسانه دیده نمیشود.
هماهنگی بین رسانهها همافزاییها را بیشتر میکند و به اقتدار رسانهها میافزاید. رسانهها میتوانند از تجربیات و امکانات همدیگر استفاده بکنند و از غم و شادی همدیگر مطلع باشند. اگر مشکلی در سطح یک خبرنگار و یا رسانه به وجود آمد بقیه رسانهها برای رفع این گرفتاری دست پیش بگیرند. بنابراین من به همهی دستاندرکاران رسانهها پیشنهاد میکنم تلاش بکنند و حتما یک هماهنگی سرتاسری به وجود بیاورند.
وظایف حکومت: حمایت مادی و معنوی از رسانهها
حکومت دومین طرفی است که در قسمت رسانهها مسئولیت دارد. امارت اسلامی حتما باید در قسمت حمایت مادی و معنوی از رسانهها کار بکند. معنی ندارد که حکومت باشد و ساختاری داشته باشیم ولی با هر ارگان و نهادی که صحبت شود احساس بیمسئولیتی دست بدهد یا به این نتیجه برسیم که کسی به فکر رسانهها نیست. وزارت اطلاعات و فرهنگ اگر خودش نمیتواند باید در قسمت کمک مالی به رسانههای داخلی بسترسازی بکند و زمینههایی را از طرق مختلف فراهم نماید تا به داد رسانهها و خبرنگاران کشور برسند.
خبرنگارانی که چشم و گوش این جامعهاند و میتوانند در جهت تامین و گسترش امنیت و در جهت تعمیق احساس امنیت کار اثرگذار بکنند، بایستی حمایت و تشویق شوند تا بیشتر در صحنه ورود پیدا بکنند و بیشتر مایه بگذارند و شب و روز خود را روی این مباحث بگذارند تا این کشور کشور شود. باور بکنید که اگر نهادهای مرتبط حکومتی و رسانهای توجه نکنند و رسانهها از نگاه مالی تامین نشوند و خبرنگاران و دستاندرکاران رسانهها از نظر مالی خیالشان راحت نشود طبعا رسانه ها نمیتوانند به وظایف اصلی و جدی خود بپردازند و در رشد و پیشرفت و اقتدار داخلی و منطقهای و بینالمللی افغانستان تاثیرگذار باشند.
وظایف حکومت: تامین امنیت و اجازه دسترسی به اطلاعات
وظیفهی دیگر حکومت تامین امنیت خبرنگاران و رسانهها است که البته تا حدودی که من در جریان هستم در این قسمت کار کرده و باز هم میخواهم که کار بیشتر و جدیتر انجام بدهد. وظیفهی دیگر حکومت این است که دسترسی به اطلاعات را تسهیل بکند. بایستی همهی مسئولین نهادهای دولت از ریاستالوزرا گرفته تا وزرا و کابینه و زیرمجموعهها بتوانند اخبار و اطلاعات را در اختیار خبرنگاران و رسانهها قرار بدهند. خبرنگاران و دستاندرکاران رسانهای باید به راحتی بتوانند با هر مسئولی که نیاز داشتند تماس بگیرند و اخبار و اطلاعات لازم را مطالبه کنند و آن مسئول هم این صلاحیت را داشته باشد که اطلاعات را خیلی راحت در اختیار رسانهها قرار بدهد و با مسئولین و دستاندرکاران رسانهها در ارتباط باشد.
وظایف حکومت: فراهم کردن بستر حضور تمام رسانهها و خبرنگاران در اجلاسهای داخلی و خارجی به صورت مساوی
مسئولیت دیگر حکومت فراهمسازی بسترهای حضور رسانهها و خبرنگاران در اجلاسهای ملی و بینالمللی است. من که رسانههای بخصوص غیردولتی را در سفر هیأتهایی که از افغانستان به خارج میروند مشاهده نمیکنم، اگر هم باشد محدود است. حالا شاید مثلا دولت در هر سفر نتواند جمع زیادی از رسانهها را همراه خود ببرد ولی همان تعداد محدود را هم که میبرد سعی شود که انحصاری مخصوص چند تا رسانه نباشد. به نوبت بالآخره در این سفر این چهار تا رسانه، در سفر بعد چهار تا رسانه دیگر تا تمام رسانههای داخلی و دولتی و غیردولتی به صورت مساوی بتوانند از این حقِ حضور استفاده بکنند. در اجلاسهایی که در داخل افغانستان هم برگزار میشود از ارگ گرفته تا سایر وزارتخانهها و معینیت های مرتبط با دولت باید این بستر فراهم شود که خبرنگاران ما حضور جدی داشته باشند.
وظیفه مردم: اقبال و توجه به اخبار رسانههای داخلی
اما طیف سوم که در قبال رسانهها مسئولیت دارند مردم هستند. مردم بایستی نسبت به رسانههای داخلی اقبال بهتر و بیشتری از رسانههای خارجی داشته باشند. سعی شود منبع اخبار مردم رسانههای داخلی باشد. مردم ما نباید از طریق ماهوارهها و سایر مسیرها گوش به رسانههای بینالمللی بدهند و تنها منبع اطلاعاتشان رسانههای خارجی باشد. حالا مردم اگر رسانههای خارجی را دوست دارند ببینند حداقل رسانههای داخلی را هم مورد عنایت قرار بدهند. نظر خودم این است که تمام تمرکز مردم از نظر حواس و فکر متوجه رسانههای داخلی باشد که هم رسانههای داخلی تشویق میشود و آمار بازدیدکنندگانشان بالا میرود و هم اینکه این رسانههای داخلی هستند که میتوانند منبع خوب خبری برای مردم افغانستان باشند چرا که رسانههای داخلی منافع دینی و ملی ما را بهتر درک میکنند.
رسانههای غربی جز فرافکنی و تفرقه کاری نمیکنند
رسانهها و خبرنگارانی که فعلا در کشور ماندهاند و در کابل و ولایات کار رسانهای میکنند قطعاً دغدغهی افغانستان قدرتمند را دارند و رفاه و آسایش مردم مورد توجهشان است. پس بنابراین گوش دادن به اخبار رسانههای داخلی و اطلاع گرفتن از طریق اینها در رابطه با مباحث مختلف کمک میکند که افغانستان قدرتمند شود. رسانههای خارجی جز اینکه فرافکنی و ایجاد تفرقه نمایند و علیه دین و وطن و ساختار و کشور ما کار بکنند دیگر کاری ندارند. شما حتما رسانههای خارجی را در این شب و روزها میبینید که از چه حربههایی علیه مردم و حاکمیت افغانستان بهرهبرداری میکنند. در پایان چون آخر سال است و شاید در این سال دیگر مراسم و جلسهای نداشته باشیم نکات دیگری هم لازم به یادآوری است.
برگزاری اجلاس بینالمللی بدون حضور امارت اسلامی دردی را دوا نمیکند
اولین نکته در رابطه با اجلاس دوحه است. اجلاس دوحه چند روز قبل در قطر دایر شد اما متاسفانه از حاکمیت امارت اسلامی افغانستان کسی نبود. خوب یک چنین اجلاسی چه دردی را دوا میکند؟! وقتی شما در خارج در رابطه با افغانستان اجلاس دایر میکنید و از ساختاری که فعلا در کشور حاکمیت دارد و در بسیاری از عرصهها کار مفید هم انجام داده است و به مراتب بهتر از زمان جمهوریت دارد برای مردم افغانستان کار میکند، شما از این حاکمیت به عنوان تنها نماینده افغانستان دعوت نمیکنید بعد چه توقع و تصوری دارید؟! نکند که شما با برگزاری چنین اجلاسهایی با عدم حضور افغانستان باز توطئه دیگری در سر دارید؟!
اگر حقیقتا دغدغه افغانستان دارید زمینهی حضور حکومت در اجلاسها را فراهم کنید
آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی و برخی از کشورهای منطقهای که مزدور سیاستهای غرب هستند قطعا سعی میکنند بر ضد حاکمیت و مردم افغانستان توطئه کنند اما اگر شما حقیقتا نسبت به مردم افغانستان و حال و آینده این کشور دغدغه دارید باید در اجلاسهایتان از افغانستان دعوت بکنید که به صورت جدی و قاطع و قدرتمند حضور داشته باشد و الّا وقتی امارت اسلامی در اجلاس دوحه حضور نداشته است خوب تصامیم شما چه تصمیمی بوده است؟! شما چه کاری برای افغانستان انجام دادید؟! طبعا کار شما کار منفی و غلطی است.
حضور امارت اسلامی در اجلاس سوم دوحه لازم است
از طرفی اجلاس سوم هم ممکن است در آیندهای نزدیک برگزار شود. طبعا حضور امارت اسلامی در آن لازم است. من از سازمان ملل و از مجامعی که علاقه دارند ثبات و امنیت در افغانستان برقرار شود میخواهم که حتما امارت اسلامی حضور داشته باشد وگرنه اگر امنیت بهتر و استحکام قویتری در افغانستان شکل نگیرد قطعا دود مشکلات افغانستان به چشم شما و کشورهای شما و حاکمیتهای شما هم خواهد رفت. البته به حول و قوه الهی این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد و کشور ما به سمت ثبات و استحکام بیشتر حرکت میکند و رو به پیشرفت است و آینده روشنی در مسیر مردم افغانستان قرار دارد.
هشتم مارچ؛ غرب نگاه ابزاری به زن دارد، زن حربه غرب برای فشار بر مردم و حاکمیت افغانستان
نکته دوم در رابطه با هشت مارچ است. امروز به نظرم ۸ مارچ بود و بحث زن مطرح است. یکی از حربههایی که غربیها علیه مردم و حاکمیت افغانستان استفاده میکنند بحث زن است. شما از ابتدای آمدن امارت اسلامی تا حالا را ببینید که چقدر از حربه و ابزار زن سوءاستفاده کردهاند. اولا غربیها تلاش دارند که فرهنگها را جابجا نمایند و فرهنگ غربی نسبت به زن را بیاورند به جای فرهنگ اسلامی جاسازی بکنند.
در حالی که موقعیت و جایگاهی که زن در نگاه اسلام دارد در هیچ دین و مذهب دیگری این جایگاه را ندارد. من تعدادی از آیات و روایات را اینجا یادداشت کردم ولی فرصت بیان آنها نیست. اگر من آیات قرآن و روایاتی که از پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین(ع) و بزرگان دین ما در مورد جایگاه زن وجود دارد را بخوانم متوجه خواهید شد که زن در فرهنگ دینی و شریعت مقدس اسلام از چه جایگاه بالا و رفیعی برخوردار است.
جایگاه رفیعی که زن در اسلام دارد در هیچ جای دیگری ندارد
غرب چنین جایگاهی را برای زن اصلا قائل نیست. زن در نگاه غرب یک بازیچه و ابزار است. شما میتوانید از نشانههای دروغگویی غربیها استفاده کنید و ببینید که چقدر دروغ میگویند. مگر غربیها ۲۰ سال در افغانستان حضور نداشتند و مگر افغانستان در اشغال اینها نبود؟! اینها با زنان ما چکار کردند؟! چه کاری را برای صلاح زنان ما انجام دادند؟! چه کاری را به نفع رشد و پیشرفت زنان افغانستان انجام دادند جز اینکه در مسیر به انحراف کشاندن و نیمه برهنه و برهنه ساختن و مورد سوءاستفاده قرار دادن زنان ما کار بکنند؟! مباحث خیلی وحشتناکی در رابطه با زنان افغانستان است که حقیقتا نمیتوان به زبان جاری کرد که غربیها در حق زنان و دختران ما چکارها کردند.
غرب به دروغ ادعا میکند که در حکومت امارت اسلامی آپارتاید جنسیتی وجود دارد
شما آقای آمریکایی! آقای انگلیسی! آقای آلمانی و فرانسوی! یک دستاورد نشان بدهید که زنانی که مورد حمایت شما بوده و از پروژههای شما استفاده کردهاند، برای زن و مرد افغانستان جز بدبخت ساختن آنان کار مفیدی کرده باشند! چرا اینقدر دروغ میگویید؟! چرا هی ادعا میکنید که در حکومت امارت اسلامی آپارتاید جنسیتی وجود دارد؟! بله در شرایط موجود، حاکمیت مطابق نگاه اسلام با زن برخورد دارد و سعی میکند که زمینههای کار و تحصیل و حضور زن در صحنه با زیرساختهای مناسب فراهم شود.
اگر دانشگاهها تعطیل شده است این همه سروصدا و هیاهو ندارد. وقتی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ دلو سال ۱۳۵۷ پیروز شد چند سال دانشگاهها تعطیل بود؟! آن زمان تنها دانشگاههای زنانه تعطیل نشد بلکه تمام دانشگاهها تعطیل شد. امام خمینی رحمت الله علیه دستور داد که باید تمام دانشگاهها تعطیل شود و ابتدا پالایش و پاکسازی گردد و بسترهای مناسب فراهم شود تا اینکه نسلی که تربیه میشود به نفع مردم ایران باشد.
حکومت و سرزمین ما اسلامی است و نگاه ما در مورد زنان مطابق شریعت است
ساختارهای دانشگاهها و مکاتب در زمان جمهوریت ساختارها و نظام آموزشی اشتباهی بود. امارت اسلامی نگاهش اسلامی است و غربی نیست. نمیخواهد مطابق غربیها عمل شود. میخواهد مطابق نگاه اسلام عمل شود. حکومت حکومت اسلامی و سرزمین سرزمین اسلامی است و ما میخواهیم در رابطه با زنان مطابق شریعت و نگاه اسلام عمل بکنیم. اما غربیها سعی دارند از این سوژه سوءاستفاده بکنند و فشار وارد نمایند که گویا در افغانستان وضع زن چنین و چنان است.
پارادوکس رفتاری غرب در قبال زنان افغانستان و فلسطین
شما غربیها اگر واقعا دنبال منافع اسلامی ما از مسیر زنان هستید و اگر انقدر دلسوز زن مسلمانید، چرا زنان فلسطین را درنمییابید؟! چند هزار زن مسلمان فلسطینی تا امروز به شهادت رسیدند، آیا بین زن مسلمان افغانستان با زن مسلمان فلسطینی فرقی است؟! اگر فرق است بفرمایید چه فرقی است ما هم بفهمیم؟! چرا شما نسبت به زن افغانستانی اشک تمساح میریزید و دایه دلسوزتر از مادر شدهاید اما آن طرف در برابر زنان مظلوم و انقلابی فلسطین آنگونه برخورد میکنید؟!
آنهایی که کشته شدند کشته شدند ولی آنهایی که زنده ماندهاند و میدانید که از نظر غذا و سرما و گرما در چه وضعی هستند را چرا درنمییابید؟! قطعا در جریان هستید، ولی منافعتان ایجاب میکند که علیه زن مسلمان فلسطینی آنگونه باشید و در برابر زن مسلمان افغانستان اینگونه به دروغ حمایت کنید. منافع شما ایجاب میکند که در رابطه با زن ما در ۲۰ سال جمهوریت آنگونه برخورد بکنید و در زمان امارت اسلامی هم اینگونه به عنوان اهرم فشار علیه مردم و حاکمیت افغانستان بهرهبرداری بکنید.
آمریکا ابتدا یک نگاهی به وضعیت اسفبار زن در جوامع غربی بیندازد
اصلا ما کاری به زنان فلسطین و افغانستان هم نداریم. شما بیایید در رابطه با وضعیت زنان خودتان در آمریکا و زنان در غرب نگاه کنید که وضعیتشان چگونه است. شما اگر دلتان به زن میسوزد بیایید به داد زنان خودتان برسید. کانون خانوادههایتان از هم پاشیده است. ازدواج با محارم در فرانسه رسمیت پیدا میکند و مادر میتواند با پسر خود و پدر میتواند با دختر خود ازدواج بکند. شما که ازدواج همجنسبازان را به رسمیت شناختهاید؛ میآیید در رابطه با زنان ما حرف میزنید؟!
به هر حال این جنایت و خیانت غربیها است که سعی دارند در رابطه با بحث زن با ما اینگونه دودوزه بازی بکنند و از فضا و شرایط کشور سوءاستفاده نموده و یک فشار افکار عمومی را علیه حاکمیت ایجاد بکنند و ناامنی اجتماعی به وجود بیاورند. خواهران و برادران ما بایستی به هوش باشند و فریب شعارهای پررنگ و پرلعاب غربیها را نخورند. آنان هیچگاه به نفع ما کاری نمیکنند.
لزوم قدردانی از همکاران، خبرنگاران، نیروهای تامین امنیت و عموم مردم
در اخیر هم ابتدا از دوستان و همکارانی که طی امسال جلسات و برنامههای مختلفی را سازماندهی و برگزار کردند در رأس جناب آقای رحمتی در کابل به عنوان رئیس دفتر مرکزی مرکز تبیان و همچنان جناب آقای سید شبیر محمودی به عنوان سرپرست دفتر مرکزی خبرگزاری صدای افغان (آوا) که زحمات زیادی را متقبل شدند، تشکر میکنم. و دوم از اصحاب رسانه بینهایت قدردانی میکنم که در هر مجلسی که اطلاعرسانی و دعوت کردیم لبیک گفتند و ما را مفتخر کردند.
سوم هم از نیروهای امنیتی تشکر و قدردانی میکنم که در هر جلسهی ما چه با لباس رسمی در دم دروازه و سر کوچه و اطراف دفتر و چه با لباس غیررسمی در داخل مجالس حضور جدی داشتند و حقیقتا در امر تامین امنیت خیلی جدی کوشیدند. چهارم هم از همه مردم اعم از زنان و مردان و حوزویان و دانشگاهیان و معلمان و متنفذین اجتماعی تشکر میکنم که طی امسال از برنامههای ما در عرصههای مختلف استقبال کردند. انشاءالله سال خوشی را در پیش داشته باشیم و با آرامی و خوبی و خوشی به سال ۱۴۰۳ ورود پیدا بکنیم و ماه شعبان هم با سلامتی و با خیر و برکتش بگذرد و با امید وارد ماه مبارک رمضان شویم و از این ماه پر فیض بهره اعظمی را ببریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!
برای مشاهده تصاویر این همایش
اینجا مراجعه کنید.