تاریخ انتشار :شنبه ۲۸ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۵۷
کد مطلب : 116568
قرعه کشی بجای انتخابات!
رئیس جمهوراشرف غنی دستور داده است که زمان انتخابات پارلمانی افغانستان مشخص شود. این در حالیست که برخی ازمواد اصلاحیه کمیسیون اصلاح انتخاباتی مورد تائید او قرار نگرفته است.

به باور پاره ای از آگاهان، آنچه برای رئیس جمهور غنی پذیرفتن آن دشواراست؛  بر کنارساختن کمیشنران کمیسیون انتخابات است. یکی از کمیشنران کمیسیون انتخابات نیز گفته است اگر بر کنار شود، پرده از رسوایی های تقلب انتخابات ریاست جمهوری بر خواهد داشت.

این هشدارها نشان می دهد که رئیس جمهور هیچ گاه نخواهد توانست که یک انتخابات شفاف و بدون تقلب را مدیریت کند. در نتیجه نه انتخابات به صورت درست بر گزار خواهد شد و نه نتیجه وحاصل انتخابات مقبول مردم خواهد بود.

نکته ای قابل توجه در انتخابات افغانستان آنست که آنچه به نام انتخابات انجام می گیرد جز اتلاف وقت و صرف هزینه های مادی ومعنوی نیست. در مدتی که انتخابات و به اصطلاح مبارزات انتخاباتی برگزار می گردد، چندین هزار نیروی امنیتی مصروف تامین امنیت این بازی  مضحک می شود. میلیون ها پول مصرف می گردد، در حالی که هیچ نتیجه قابل قبولی از آن بدست نمی آید، زیرا؛ حکومت ساختار قومی دارد.

در یک ساختار قومی جایگاه اقوام در آن تعریف شده است و هر کدام به قدر نفوس خود در در اداره حکومتی  سهم و نقش دارند و انتخابات هم می خواهد برهمین قاعده صحه بگذارد، در حالی که انتخابات یک ساز و کار دموکراتیک است و برای کشورهایی مناسب است که از ساختار و ذهینت قومی فراتر رفته باشد خود و دنیا را به شکل و شمایل دیگر بنگرد. نسبت به مقام انسان ذهنیت دیگری بوجود آمده باشد.

تجربه دو انتخابات پارلمانی گذشته نشان داده است که هیچ فردی بدون رضایت رهبران قبیله به پارلمان حضور نیافته اند، حتا اگر کسی لیاقت و شایستگی حضور در پارلمان را نداشته اند، بازهم به هر ترفند و تقلبی در چوکی پارلمان افغانستان نشسته اند. رقابت هایی که گاهی دیده شده است به هیچ عنوان واقعی نبوده و به مضحکه  و ملعبه بیشتر شباهت داشته تا یک مبارزه عادلانه و دموکراتیک. رای دهندگان نیز بر خلاف کشورهای متمدن و دموکراتیک هیچ گاه آزاد نبوده و طعم آزادی را نچشیداه اند.

کسانی که خود را در پای رهبر قبیله می افگنند و دستان آنها را می بوسند، هیچ گاه نمی توانند آزاد باشند و یا به آزادی ارج بگذارند و رای خود را آزادانه به صندوق های رای گیری بریزند. لذا بر رغم این گمانه که مردم آزاد هستند، مردم در یک سیستم و ساختار قبیله ای هیچگاه از آزادی و اختیار برخوردار نبوده اند و نمی توانند آزاد باشند.

زیرا گفته اند؛ نخسیتن شعله های آزادی در ذهنیت یک جامعه  و ملت بر افروخته می شود، در جامعه ای که هنوز این شعله بر افروخته نشده است، سخن از آزادی و آزادگی گفتن یک مفهوم بی معنا و گنگ است. بنابراین در جامعه ای که نه انتخاب کنندگان آزاد هستند وقدرت اعمال رای آزادانه را دارند و نه انتخاب شوندگان از آزادی برخوردارند، انتخابات به جای آن مقام و جایگاه واقعی خودرا پیدا کند به یک ملعبه و مضحکه بیشتر شباهت پیدا می کند تا انتخابات.

اما پرسش آنست که  با وجود این واقعیت های تلخ، چرا حکومت افغانستان می کوشد انتخابات برگزار گردد؟

گمان برآنست که فراگیر شدن رسانه های جمعی در دنیا چنان چشم تیز بینی به جهان بخشیده که همه چیز و همه کس را زیر نظر دارند. همان گونه که استبداد پیشگان نمی توانند چون گذشته به استبداد عریان دست بزنند و مردم  رابه عناوین گوناگون در بند و زنجیر درآورند و دیده می شود زیر نام قانون  ومقررات و دهها عناوین دهن پرکن دیگر، دست گیر می کنند و بزندان می افگنند. در کشوری مثل افغانستان که ازسرتا پای آن قومی است واز نخبه ترین سیاست مداران تا پیروان و گوش بفرمان آنها همه با ذهن قبیلوی زیست می کنند. حکومت برای کتمان این واقعیت خود را در جامه دموکراسی می پیچاند و چهره ای واقعی خودرا در لفافه دموکراسی پنهان می دارد.

آنچه در افغانستان بنام انتخابات برگزار شده ومی شود باید گفت که کاریکاتور یک انتخابات است وآن چه ازاین انتخابات بیرون می آید نیز نه حکومت و پارلمان که کاریکاتورآنست. نتیجه ای که از انتخابات افغانستان حاصل می شود، یکی تشدید اختلافات قومی است، یعنی در جریان مبارزات انتخاباتی، هر قومی می کوشد با انواع بداخلاقی، نقطه  ضعف های رقیب انتخاباتی خود را آشکار کند تا برنده شود.

به سخن دیگر می توان گفت که در انتخابات افغانستان ساده ترین اخلاق انسانی و مسلمانی زیرپای نهاده می شود، حس قومی گرایی ونژاد پرستی بیش از پیش تقویت می گردد و بر بار کینه ها افزوده می گردد. مثلا درهر انتخاباتی که صورت گرفته مسئله "افشار" که برخوردی بوده میان حزب وحدت مزاری و شورای نظار جمعیت اسلامی به رهبری احمد شاه مسعود، کینه ورزی ها میان دو قوم تاجیک و هزاره افزایش یافته و حتا گاهی برخوردهای فزیکی نیز صورت گرفته در حالی که درغیر آن، به این موارد اختلاف برانگیز پرداخته نشده و کمتر کسی یادی از آن رخداد کرده است.

دوم آن که هزینه های  هنگفتی که برحکومت ضعیف تحمیل می شود می تواند برای توسعه سرک های داخل وخارج شهر استفاده شود تا حداقل فضای تنفسی مناسبتری ایجاد گردد. دراین میان آنچه تعجب و حیرت نگارنده را می افزاید آنست که با آن که نهادهای بین المللی وغربی ها می دانند که انتخابات نه تنها از بار خشونت ها و قوم گرایی ها نمی کاهد، باز هم چرا انتخابات افغانستان را تمویل می کنند و منتظر نتایج آن می نشینند؟

  به نظر می آید انتخابات یکی از وسایلی است که غربی ها می توانند نفوذ بیشتری برحکومت افغانستان پیدا کنند، راه و روش خود را برحکومت افغانستان بیش از پیش تحمیل نمایند، روحیه آزادگی و استقلال طلبی حداقلی را در وجود آنها بکشند.

انتخابات در سالهای گذشته نشان داد که نتایج انتخابات، حکومت افغانستان را بیش از گذشته  به خارجی ها وابسته کرد و برای رفع اختلافات خود آنها مجبور شدند که میانجگیری غربی ها را بپذیرند و تن به خواست آنها بدهند. حکومت وحدت ملی از نمونه گویای آنست. لذا اگر به جای انتخابات به فرهنگ قبیلوی که  قرعه کشی یا شیر خط عرف معمول این گونه ساختارها است توجه شود هم به نفع حکومت افغانستان است تا انتخابات پرهزینه و کم نتیجه را برگزار نکند و هم به نفع مردم است که اختلافات قومی تشدید، پیدا نمی کند!!

https://avapress.com/vdcepp8zvjh8zni.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما