تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۱ جوزا ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۶
کد مطلب : 211757
قاچاقچیان انسان، مواد مخدر و تراژدی انسانی امروز
یاسر نورزی/ پیامدهای ناامنی، فقر و مواد مخدر؛ سه پدیده شوم که سال‌هاست گلوی ملت افغانستان را می‌فشارد، هم برای کشور و هم برای کشورهای منطقه و جهان ناگوار است. متاسفانه برای ریشه‌یابی و درمان این عوال در سال‌های گذشته هیچ کاری قابل ستایش و مطمئن نه تنها صورت نگرفت، بلکه بر شدت آن افزوده شد.
 
خوب است به جای احساس، با تعقل، تفکر و تحقیق به پدیده‌ها  نظر بیندازیم، چرا که نگاه احساسی و سیاسی به حوادث و پیامدهای ناشی از این پدیده‌ها، ما را از اصل ماجرا که ریشه‌یابی عوامل و بُن درد است، دور می‌کند، نفرت‌پراکنی و سوار شدن بر خَر احساس و بر زمین و زمان فحش دادن، زودگر و انحراف از مسیر حقیقت است که متاسفانه همچنان و مجریان و عوامل نابسامانی را در پرده نگه می‌دارد.
 
این روز ها که فضای مجازی پر است از سخن در واکنش به حادثه ناشی از قاچاق انسان و مواد مخدر در استان یزد کشور همسایه، لازم می‌دانم نگاهی گذرا بر این حادثه و حواشی آن انداخته شود. حادثه آتش گرفتن موتر(ماشین) حامل مهاجرین افغانستانی در اتوبان یزد، به گفته عبدالغفور لیوال، سفیر افغانستان، یک تصادف بوده و مشخص شده که قاچاقبران انسان تعدادی از شهروندان افغانستان را انتقال می‌داده‌اند. مجروحان حادثه به سفیر کشورمان گفته‌اند، با آن‌که از راننده خواسته بودند موتر را توقف دهد، اما اعتنا نکرده و با شعله‌ور شدن بیشتر آتش، موتر به موانع جاده برخورد نموده است. ایشان گفتند: "ما باور داریم که مسبب حادثه راننده و باند قاچاقچی انسان‌ها است". در بیانیه وزارت خارجه افغانستان نیز این یک حادثه، یک رویداد ترافیکی گفته شده که خواستار پی‌گیری شده‌اند. سید رسول موسوی، مدیرکل غرب آسیا در وزارت خاجه ایران نیز گفته اگر به اخطار پلیس توجه نشود، پلیس به قاچاقچیان شلیک می‌کند؛ چه قاچاقچی مواد مخدر باشد یا انسان. وی اضافه کرده است که حمل 13 نفر در یک ماشین چهار نفره اگر قاچاق نیست، چیست؟
 
آن‌چه از رویداد یزد به دست رسیده از منابع مختلف به صورت مستند بیان شده، اما باید دقت بیشتر در عوامل حادثه و حاشیه‌های آن نمود، سوال‌های زیادی وجود دارد که بخشی آن را پاسخ می‌دهم و بخش دیگر را خواننده‌ها خود جواب منطقی و مستدل پیدا نمایند!
 
این‌که این حادثه بسیار غم‌بار و تراژدی است، شکی نیست. هر انسان آزاده از چنین حوادث متاثر می‌شود،  اما فراموش نکنیم این نه اولی و نه آخری، بلکه یک حادثه از صدها حادثه است که در سراسر جهان برای سفر های غیرقانونی رخ می‌دهد.
 
عوامل متعدد در کشور ما دست به دست هم داده تا شهروندان به رفاه و آرامش نرسند؛ فقر فرهنگی و اقتصادی در راس همه نابسامانی‌ها است که پیش زمینه بسیاری از حوادث دیگر می‌گردد، برای روشن شدن قضه باید به چند سوال پاسخ داده شود!
 
1ـ آیا همین حادثه اگر در جاده‌های افغانستان رخ‌ می‌داد، بازهم چنین بزرگ‌نمایی و پوشش پیدا می‌کرد؟
جواب منفی است، چون اگر تصادف بودکه انعکاس آن صفر بود. اگر این حادثه توسط پلیس و یا تروریستان مخالف دولت انجام شد، شماری از خوبان جامعه ابراز همدردی می‌کردند، اما قاطبه مردم با بی‌تفاوتی می‌گذشتند. آنان که گلوی تبسم را در هلمند بریدند و در دره قیاق غزنی انسان را زنده کباب نمودند، حتی کسانی که مساجد و مکاتب را آتش زند و از  تاکستان‌های شمالی ، تل خاکستر ساختند، در  این مورد خاص مدنی شدند! برادر هلمندی و هموطن وردکی؛ بگذار مردم از جاده‌های شهرتان بگذرند، جلریز  و لشکرگاه را  قتل‌گاه نکن! ما را از مدنی بودنت بس، بیا همه انسان باشیم و با یک‌دیگر مهربان شویم، انسان آگاه و مدنی؛ مستند و مستدل قلم، قدم و سخن می‌زند، تعاملات سیاسی و فرهنگی بین دول را مراعات و نسبت به هموطنان خود دائم دید یکسان دارد، نفرت پراکنی، پروپاگندا و مدنی شدن‌های مقطعی و رفتار های دوگانه نشان از دسیسه و توطئه دارد! هیچ‌گاه در برابر آزادی هزاران تروریست و قاتل مردم افغانستان در دوره‌های مختلف صدا بلند نکردید!
 
2ـ چرا یک حادثه ترافیکی خاص سیاسی می‌شود؟
آن‌چه در یزد اتفاق افتاد، بر خورد یک موشک کروز با موتر نبوده، برخورد یک گلوله به تایر موتر نیز سبب کشته و زخمی شدن افراد نشده است، اگر چنین بود موتر نمی‌توانست هشت کیلومتر راه برود، سرنشیان زنده نیز هیچ کدام آثار زخم گلوله ندارند، پس آن‌چه باعث بزرگ‌‌نمایی چنین حوادثی می‌گردد، دست‌های پنهان دشمنان، شبکه‌ها و کانال‌های شیطانی است که دست به نفرت‌پراکنی سازمان یافته می‌زنند. حتی اصل چنین قضایا مشکوک و سازمان یافته به نظر می‌آید؛ موجودیت یازده سرنشین در یک موتر که ظرفیت چهار نفر را دارد، مواد مخدر، مواد آتش‌زا، فرار راننده، فیلم‌برداری از حادثه، رسانه‌ای‌سازی گسترده و... خود سازمان یافته بودن چنین حادثه را متصور می‌سازد، اهل بصیرت زوایای پنهان چنین حوادث را می‌بینند و زود قضاوت نمی‌کنند، بهتر نیست به جای واویلا احترام به قوانین و جغرافیایی دیگران را یاد بگیریم؟

 
3ـ افرادی که قاچاقی وارد یک کشور می‌شوند، مگر فاقد هویت نیستند؟
پلیس هیچ کشور علم غیب ندارد، مخصوصا در مواردی که ملیت‌های مختلف از چند کشور وارد یک سرزمین می‌شود، افراد غیرمجاز و قاچاقچی تا زمانی که دست‌گیر نشوند، هیچ هویت ندارند، پلیس بعد از دستگیری هویت افراد را مشخص می‌سازد که شهروند کدام کشور می‌باشد و با چه هدفی در حریم کشور دیگر تجاوز نموده است. در یزد نیز مبدا ورد مشخص نبود که گفته شود عمدا به خاطر افغانستانی بودن موتر، زده شده باشد، حتی یکی از سرنشینان پاکستانی است و گروه‌های تروریستی فعال در مرزهای پاکستان نیز یک تهدید محسوب می‌گردد. کشوری که در برابر مبارزه با با قاچاق انسان و تریاک بیش از 3500 کشته داده است، اگر پلیس در  این مناطق آتش به اختیار نباشد، زندگی برای ساکنانش ناممکن می‌شود! این راننده‌های باندها هستند که جان خود و دیگران را به خطر می‌اندازند و حق طبیعی پلیس هر کشور است که برای امنیت و آرامش ساکنانش جدی و هوشیار باشد، اگر این‌طور نباشد، مانند کشور ما امنیت، رفاه، آبادی و آرامش را باید فقط در خواب دید.
آیا به پیامدهای صدور مواد مخدر از مبدا کشورمان که باعث اعتیاد صدها هزار جوان و کشتن ده‌ها مرزبان کشور همسایه شده فکر کردیم؟ با این حال حق نمی‌دهید به پلیس آن کشور که به روی موترهای مشکوک، که به هشدار پلیس توجه نمی‌کنند، آتش گشاید؟
 
4ـ شما اگر وارد خانه کسی شوید، با شما چگونه برخورد می‌کند؟
در نظرات و قضاوت‌ها خوب است جانب انصاف را رعایت نماییم، این خوب نیست که آب و آتش را ببینیم، حقیقت را نبینیم؛ پست‌های نفاق‌انگیز و نفرت‌آمیز  شبکه‌ها و کانال‌های شیطانی را کپی و  گسترده نشر کنیم، اما به گستردگی حضور و حجم نیاز کشور و مردم خود فکر نکنیم؛ همیشه خود را حق به جانب و دیگران باطق، قاتل و دشمن تصور می‌نماییم؛ چرا قبول نکنیم که کشور های دیگر حیاط خلوت ما نیست که هر وقت دلمان خواست، رفت و آمد کنیم؛ پلیس آن کشور هم حق بازخواست نداشته باشد! بر فرض پلیس آن کشور مقصر باشد، آیا جرم یک عمل شخصی نیست؟ فحش دادن و اتهام زدن به زمین و زمان، جز نفرت حاصلی ندارد که هیچ، قضایا را پیچیده‌تر می‌کند. خوب است اگر در هر کجای جهان به هر انسانی ظلم می‌شود، بدون نفرت و دشمنی؛ دقیق، منطقی و اصولی اعتراض و دادخواهی نمود. ما گوسفند نیستیم، نباید با تقلید و احساس راه رفت، هر حادثه و پیش آمدی را باید با دقت از مجرا و مسیرش برسی نمود، وقتی کشور همسایه 100 پسته امنیتی برای ما می‌سازد، این نمایشی نیست، بلکه نشان از وخامت اوضاع و بحران در مرزها می‌باشد. آیا برای نگهداری مرز های ما یک کشور دیگر سرباز بفرستد؟
 
هم‌وطنان عزیز!
به جای قضاوت‌های زودهنگام و بی‌دقتی در گفتار، به مسئله قاچاق عطف توجه کنیم؛ این باندها با سوءاستفاده از فقر و بیکاری، سال‌هاست از قاچاق سود می‌برند! مردمی که در کشور خود تنشه خون یک‌دیگر هستند، از گلوی بریده تبسم تا غرق شدن در آب‌های یونان، از تن سوخته کودک دره قیاق تا تصادف در یزد و کرمان بخشی از زندگی‌شان خواهد بود، چرا برای جلوگیری از این تراژدی‌ها با کشت و قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، محو فساد و ناامنی مبارزه نکنیم؟!
 
به امید صلح و همدلی
https://avapress.com/vdcam6nu049n601.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما