تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۰ سرطان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۲۰
کد مطلب : 94543
تروریزم افغانی و تروریزم پاکستانی
حامد کرزی؛ رییس جمهور در نامه ای به نواز شریف؛ نخست وزیر پاکستان خواست تازه افغانستان از پاکستان را در مبارزه مشترک دو کشور علیه تروریزم مطرح کرده است.
این نامه را رییس جمهور کرزی توسط دادفر اسپنتا؛ مشاور امنیت ملی به نواز شریف فرستاده.
آقای اسپنتا پنجشنبه گذشته به پاکستان رفت؛ تا در مورد مبارزه مشترک افغانستان و پاکستان با تروریزم مذاکره کند.
رسانه های پاکستانی نامه کرزی به نواز شریف را منتشر کرده اند که در آن، مبارزه صادقانه علیه تروریست ها، جلوگیری از تلفات غیر نظامیان، آزادی اعضای طالبان که خواستار صلح اند، توقف حملات توپخانه ای پاکستان بر خاک افغانستان، از بین بردن لانه های تروریزم و تلاش های افغانستان و پاکستان با هماهنگی کشورهای مهم منطقه ماننده هند و چین برای مبارزه با تروریزم از خواست هایی است که حامد کرزی مطرح کرده است.
این نخستین تلاش آقای کرزی برای جلب همکاری صادقانه اسلام آباد برای مبارزه مشترک با تروریزم نیست. او پیش از این در طول ۱۳ سال حکمرانی اش دست کم ۲۰ بار به پاکستان سفر کرده و در این زمینه با مقام های ارشد حکومت پاکستان، گفتگوهای مبسوط و مفصلی انجام داده است؛ اما دستاورد ملموس و مشخصی نداشته است.
ناظران و کارشناسان می گویند که این تلاش ها آخرین تکاپوی آقای کرزی برای جلب نظر پاکستان محسوب می شود و نشان می دهد که او به رغم شکست های سنگینی که از تلاش هایش در طول این سال ها متحمل شده، هنوز هم به همکاری صادقانه اسلام آباد امید بسته است.
ناظران می گویند که هدف آقای کرزی اما برخلاف ظاهر و لحن و مفاد نامه او به نخست وزیر پاکستان، نه مبارزه با تروریزم؛ بلکه آشتی و صلح با تروریزم است؛ اما هدف او هرچه باشد به نظر نمی رسد او این بار نیز پاسخ مثبت و مؤثری به دست آورد. دلیل این امر نیز مشخص است، تروریزمی که افغانستان از آن سخن می گوید برای پاکستان دو معنای مجزا و متفاوت دارد.
پاکستان از یکسو خود قربانی تروریزم است و از جانب یکی از بزرگترین مراکز مولد تروریزم و پرورش نیروهای تروریستی مخصوص صادر به کشورهای همسایه اش از قبیل هند، ایران، افغانستان و...
بنابراین برای پاکستانی ها مبارزه با تروریزم نیز درست مانند خود مقوله تروریزم، مفهوم و کارکرد دوگانه و متفاوت دارد.
تروریزمی که چند پیش فرودگاه کراچی را آماج قرار داد و ده ها کشته و زخمی بر جای گذاشت، با تروریزمی که مامور مختل کردن انتخابات افغانستان و هر روند ملی دیگر در این کشور است و یا آنچه پیش از این، منجر به گروگانگیری مرزبانان ایرانی شد، تفاوت های بنیادی و عمیقی از همدیگر دارند.
در این شکی نیست که تروریزم، روزگاری به بخشی مهم از استراتژی توسعه طلبی و استیلای سیاسی، امنیتی پاکستان بر همسایگانش تبدیل شد و این امر البته در تبانی با برخی از مهم ترین قدرت های منطقه ای در دنیای عرب و قدرت های سلطه جوی جهانی، به سرعت ابعاد بین المللی و فرامنطقه ای پیدا کرد.
این بخش از تروریزم هنوز هم یکی از اساسی ترین استراتژی های تامین و تعمیم سلطه استراتژیک اسلام آباد و به تبع آن قدرت های بزرگ خارجی بر سرنوشت ملت های منطقه است. نشانه های آشکار آن را در افغانستان، ایران، هند و... به وضوح می بینیم.
اما در این میان تروریزم دیگری هم هست که گاه اهداف پاکستانی را آماج قرار دهد و خواب پایتخت نشینان پاکستانی را می آشوبد. این تروریزم اول اینکه ممکن است پیش از آنکه یک خطر جدی و راهبردی باشد یک بازی ساده تاکتیکی باشد؛ تا به این ترتیب، حس همدردی کشورهایی مانند افغانستان را برانگیزد و رویکرد تروریست پرورانه اسلام آباد در ابعاد منطقه و فرامنطقه را توجیه نماید. دوم اینکه این گونه رویدادها برایند همخانگی خودخواسته با زنبورهایی است که پاکستان برای ماموریت های خارجی پرورش می دهد.
با این حساب، آقای کرزی این بار نیز با این تصور که پاکستان اکنون به صورت جدی وارد جنگ با تروریزم شده، در امتحان چندباره پاکستان اشتباه کرد. پاکستان ممکن است با طالبان پاکستانی در وزیرستان وارد جنگ شده باشد؛ اما هرگز دست از حمایت خود از تروریزم در افغانستان، ناامنی در مرزها و... برنخواهد داشت. برای پاکستان، تروریزم دو مفهوم افغان و پاکستانی دارد؛ اما آقای کرزی پس از اینهمه سال، هنوز این حقیقت را به درستی درک نکرده است.
https://avapress.com/vdcexn8o.jh8eei9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما