ظلم، یکی از رذایل اخلاقی و مذموم است. ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بیداد آمده است.(۱)(۲)
در اخبار متواتره که از ائمه معصومین (علیهالسلام) به ما رسیده است هر جا سخن از ظلم به میان آمده، ذمّ عظیم و تهدید بر آن وجود دارد؛ چراکه واژه ظلم، مذمت و عقوبت را به همراه خود دارد. خداوند متعال در آیات قرآن کریم، 81 گروه را ظالم و ستمگر نامیده است.
۱ـ مقدمه
در این قسمت، آثار ظلم و ستم، انواع ظلم، مصادیق ظلم و ستم در آیات قرآن و یازده گروهی که ستمگرترین گروههای ظالمند مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
۲ـ معنای ظلم
ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بیداد آمده است.(۳)(4)
اما آنچه در اصطلاح و عرف مردم از ظلم ذکر میشود بیشتر مصادیق آن میباشد که ظلم به معنای اخص است که به آنها اشاره خواهد شد.
۱ـ۲. معنای ظلم از نظر ابن فارس
ابن فارس گفته است: (5)
ظا و لام و میم دارای دو معنی اصولی است: ۱ـ تاریکی و سیاهی ۲ـ چیزی را از ستم در غیر موضوع خود نهادن.
همانطور که شخص در تاریکی چیزی را نمیبیند در حال ستم کردن هم مثل اینکه در تاریکی فرو رفته نمیتواند درک حقیقت کند و بطور کلی میتوان گفت ظلم به معنای ستم و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است.(6)
۳ ـ انواع ظلم در قرآن
قرآن کریم در حدود ۲۹۰ آیه در مورد پیکار با ستم و ستمکاری و دفاع از ستمدیدگان با صراحت قاطعانه بیان فرموده است، اما وجوهی را که قرآن در باب ظلم بیان کرده میتوان در چند وجه خلاصه کرد:(7)
۳.۱ ـ ظلم به معنای شرک
«(آری)آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایتیافتگانند.»(8)
۳ـ۲. گناهی که آلوده به شرک نباشد
«هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی...»(9)
۳ـ۳. به معنی کشتار ناحق
چنانکه خداوند متعال میفرماید:
«و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز حقّ. و آنکس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است.»(۱0)
4ـ۳. زیان زدن و بی انصافی
و ابر را سایبان شما کردیم و من و سلوی بر شما فرو فرستادیم، از پاکیزه های آنچه روزیتان کردهایم بخورید، و بر ما ستم نکردند، بلکه بر خویش ستم میکردند.(۱۱)
و ما بر آن ها ستم نکردیم بلکه خودشان ستمکار بودند.(۱۲)
5ـ۳. انکار آیات قرآن و دزدی
هرکه اعمال وزن شده اش سبک آید، آنان کسانی هستند که به خودشان زیان زده اند، چرا که به آیات ما ستم میکردند.(۱۳)
گفتند: سزایش آناست که هر که جام در بار وی یافت شد او خودش سزای آن است. ما ستمکاران را اینگونه کیفر می دهیم.(۱4)
۴ ـ مصادیق ظلم در آیات
خداوند متعال در آیات قرآن کریم، هشتاد و یک گروه را ظالم و ستمگر نامیده است. این افراد و گروهها عبارتند از:
۱ـ کسانی که زنانشان را نگه میدارند تا آنها را اذیت کنند...(۱5)
۲ـ گروهی از قوم گوساله پرست حضرت موسی (علیهالسّلام) (یهود)...(۱6)
۳ـ گروهی از قوم موسی، که سخن خدا را تغییر دادند...(۱7)
۴ـ مشرکان...(۱8)
۵ـ کفران نعمتکنندگان...(۱9)
۶ـ متجاوزین از حدود الهی...(۲0)
۷ـ کفار...(۲۱)
۸ـ قوم ثمود...(۲۲)
۹ـ یاریکنندگان ظالمان...(۲۳)
۱۰ـ خورندگان مال یتیم با زور و کلک...(۲4)
۱۱ـ کسانی که به خدا دروغ میبندند...(۲5)
۱۲ـ تکذیبکنندگان پیامبران الهی...(۲6)
۱۳ـ کسانی که از غیرخدا و پیامبر و احکام اسلامی داوری میطلبند...(۲7)
۱۴ـ تهمتزنندگان به پیامبران الهی...(۲8)
۱۵ـ قوم نوح....(۲9)
۱۶ـ انکارکنندگان آیات الهی...(۳0)
۱۷ـ مسخرهکنندگان و لقب زشتدهندگان به مومنان...(۳۱)
۱۸ـ دوستان ستمگران....(۳۲)
۱۹ـ کسانیکه مرتد میشوند...(۳۳)
۲۰ـ بدکاران...(۳4)
۲۱ـ قاتلان....(۳5)
۲۲ـ کسانیکه زیرسلطه یهودیان و مسیحیان میروند....(۳6)
۲۳ـ کسانیکه عیسی را پسرخدا میدانند....(۳7)
۲۴ـ تجاوزکنندگان از حق و دستورات الهی....(۳8)
۲۵ـ شهادت دهندگان و قسم خوردگان دروغ...(۳9)
۲۶ـ تکذیبکنندگان پیامبراسلام و آیات الهی...(40)
۲۷ـ طردکنندگان مومنان...(4۱)
۲۸ـ منافقین...(4۲)
۲۹ـ درخواستکنندگان عذاب الهی...(4۳)
۳۰ـ ایرادگیرندگان به آیات الهی....(44)
۳۱ـ ترککنندگان امر به معروف و نهی از منکر، (طبق روایات)...(45)
۳۲ـ گمراهکنندگان مردم....(46)
۳۳ـ فسادکنندگان در زمین...(47)
۳۴ـ نزدیکشدگان به درخت ممنوعه در بهشت...(48)
۳۵ـ گناهکاران...(49)
۳۶ـ دوزخیان...(50)
۳۷ـ گوسالهپرستان بنیاسرائیل...(5۱)
۳۸ـ فرعونیان و کفار قریش...(5۲)
۳۹ـ کسانیکه افراد نابرابر را با هم برابر میکنند...(5۳)
۴۰ـ منافقان و پیروانشان...(54)
۴۱ـ کسانیکه مبنای کارهایشان باطل است...(55)
۴۲ـ کسانیکه بر اساس علم و آگاهی به تکذیب یا تایید نمیپردازند....(56)
۴۳ـ کسانیکه به خدا دروغ میبندند...(57)
۴۴ـ کسانیکه حرف باطل میزنند...(58)
۴۵ـ پرداختنکنندگان خمس و زکات...(59)
۴۶ـ همجنس بازان....(60)
۴۷ـ دزدان...(6۱)
۴۸ـ مخالفان پیامبران...(6۲
۴۹ـ پیروان شیطان...(6۳)
۵۰ـ پیروان مکتب غیرالهی...(64)
۵۱ـ قوم شعیب...(65)
۵۲ـ لجاجتکنندگان در برابر حق....(66)
۵۳ـ کارگزاران طاغوت...(67)
۵۴ـ شیطانپرستان...(68)
۵۵ـ انسانهای بیتقوا...(69)
۵۶ـ کسانیکه قانون الهی را زیرپا میگذارند و میشکنند...(70)
۵۷ـ کسانیکه با بشارتها و انذار پیامبران بیدار نمیشوند...(7۱)
۵۸ـ ترک اولیکنندگان....(7۲)
۵۹ـ سنگدلان...(7۳)
۶۰ـ پرستشکنندگان غیرخدا...(74)
۶۱ـ فرعونیان...(75)
۶۲ـ کسانیکه از هواوهوس خود پیروی میکنند...(76)
۶۳ـ کسانیکه به دعوت انبیا توجه نمیکنند...(77)
۶۴ـ کسانیکه دل مردم بیگناه را میسوزانند...(78)
۶۵ـ غافلان...(79)
۶۶ـ گناهکاران...(80)
۶۷ـ منحرفین از راه حق...(8۱)
۶۸ـ زشتکاران...(8۲)
۶۹ـ تعدیکنندگان به حق دیگران...(8۳)
۷۰ـ کسانیکه خود و خانوادههایشان را جهنمی کردهاند(84)
۷۱ـ پیرویکنندگان از هوسهای جاهلان....(85)
۷۲ـ تکبرکنندگان...(86)
۷۳ـ شیطان....(87)
۷۴ـ عالمان بیعمل...(88)
۷۵ـ تحریفکنندگان کتاب الهی و کتمان صفات پیامبر اسلام...(89)
۷۶ـ بخیلان...(90)
۷۷ـ طغیان کنندگان در برابر دستورات الهی...(9۱)
۷۸ـ استفاده کنندگان نادرست از نعمتهای الهی...(9۲)
۷۹ـ خیانتکنندگان در امانات...(9۳)
۸۰ـ قاتلان انبیاء...(94)
۸۱ـ دوستان و همنشینان با بدها...(95)
اکنون بد نیست که بدانیم از نظر قرآن مجید، که همان نظر خداوند سبحان است، ظالمترین افراد و گروهها چه کسانی هستند؟
این شناخت، به ما کمک میکند که وضع اندیشه، گفتار و کردارمان را با آیات وحی تطبیق دهیم و چنانچه متصف به یکی از این صفاتی که خداوند متعال درباره ظالمان ذکر فرموده هستیم، توبه کنیم، گناهانمان را با انجام کارهای صالح جبران کنیم و از این رذیله مهلک و خانمان برانداز، جدا دوری گزینیم.
۵ ـ ظلم در روایات
در اخبار متواتره که از ائمه معصومین(علیهالسلام) به ما رسیده است هر جا سخن از ظلم به میان آمده، ذمّ عظیم و تهدید بر آن وجود دارد؛ چراکه واژه ظلم، مذمت و عقوبت را به همراه خود دارد.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«پستترین و ذلیلترین خلق در نزد خدا کسی است که امر مسلمانان در دست او باشد و میان ایشان به راستی رفتار نکند.»(96)
و نیز در حدیثی دیگر فرمودند:
«هر کس از انتقام و مکافات بترسد، البته از ظلم و جور کردن باز میایستد.»(97)
و در حدیثی حضرت امیرالمومنین علی(علیهالسلام) میفرماید:
«به سبب ظلم، نعمتها زایل میگردد و به نکبت مبدّل میشود.»(98)
امام سجاد (علیهالسلام) هنگام وفات به امام محمد باقر(علیهالسلام) فرمود که: «زنهار، ای فرزند! که ظلم کنی بر کسی که دادرسی به غیر از خدا نداشته باشد. زیرا که او کسی دیگر را ندارد و دو دست به درگاه مالک الملوک بر میدارد و منتقم حقیقی را بر سر انتقام میآورد.»(99)
۶ ـ اقسام ظلم
از جمله معانی ظلم این است که چیزی در غیر محل و جایگاهش قرار گیرد و به همین جهت برای آن مصادیق فراوانی است. ظلم بر سه نوع است:
۱ـ ظلم به خویشتن
۲ـ ظلم به مردم و سایر موجودات
۳ـ ظلم به مکتب
در بین انواع ظلم، ظلم به مکتب و دین، مهمترین و بزرگترین نوع ظلم است. از جمله:
۱ـ6. ظلم به خداوند
براستی ظلمی بالاتر از این نمیشود که انسان، جماد بیارزش و یا انسان ناتوانی را همتای وجود نامحدودی قرار دهد که بر سراسر جهان هستی حکومت میکند.
6ـ۲. ظلم به نفس
این قسم از ظلم شامل ارتکاب گناهان میشود که البته سادهترین و نزدیکترین راه به مغفرت الهی همان توبه میباشد و خداوند هم در قرآن کریم وعده مغفرت بر ظلم به نفس را داده است.(۱00)
6ـ۳. ظلم به دیگران
ین قسم نیز دارای مصادقی فراوانی است. از جمله: ظلم مالی، که شامل پایمال کردن حق مالی یک انسان یا یک جامعه میباشد و یا ظلم جانی که اینگونه تجاوز و ستمکاری از وارد کردن یک جراحت کوچک بر بدن تا کشتن یک یا چند انسان را شامل میشود و یا ظلم اعتباری که همان تجاوز به حقوق اعتباری انسانهاست و نیز مصادیق دیگر ظلمها.
۷ ـ اشخاص ظالم
حال که با اقسام ظلم آشنا شدیم سزاوار است که اشخاص ظالم را نیز بشناسیم. ظالمین، کسانی هستند که مردم را با انواع وسایل از راه خداوند باز میدارند و اینکار از طریق القای شبهه و زمانی از طریق تهدید و گاهی تطمیع و مانند آن صورت میگیرد و هدف همه آنها یکی است؛ یعنی بازداشتن از راه خداوند متعال.
در سخنان حضرت علی(علیهالسلام) برای ستمگر سه نشانه و علامت بیان شده است:(۱0۱)
الف ـ نسبت به کسی برتر از اوست نافرمانی میکند.
ب ـ بر آنکه فروتر از اوست به چیرگی ستم میکند که این شیوه بسیاری از حاکمان لاابالی بوده و میباشد.
ج ـ ستمگران را یاری و پشتیبانی میدهد.
۸ ـ عوامل ظلم
هر پدیدهای نیاز به یک علتی دارد و برای این رذیله اخلاقی علتها و عوامل زیادی ذکر شده است که ممکن است گاهی علت بیرونی و گاهی منشأ درونی داشته باشد، که به طور مختصر به برخی عوامل اشاره میشود:
8ـ۱. خشونت
گاهی انسان ستمکار چنان در خباثت و وقاهت غوطهور است که گویی از تعدّی و تجاوز به حقوق دیگران مخصوصاً به حقوق ضعفا و بینوایان لذت میبرد و هرچه که در تعدّی و تجاوز به دیگران بیشتر خشونت انجام میدهد بر لذت و شقاوت او میافزاید.
8ـ۲. خودکامگی
گاهی منشأ ظلم و تعدی، سودجویی و خودخواهی و خودکامگی است، اگر چه وقاحت این نوع ظلم به شدت قسم اول نیست ولی در عین حال با نظر به عظمت حقی که پایمال میگردد، یا بییار و یاور بودن شخصی که مورد تعدّی و ظلم قرار میگیرد، دارای درجات شدید و ضعیف میباشد.
8ـ۳. جاه طلبی
بعضی از افراد بدنبال جایگاه و موقعیتی که پیدا میکنند و میخواهند به مقامی برسند راه ستم را بیش میگیرند و از این راه سعی میکنند به موقعیتشان برسند.
8ـ4. خودخواهی
حضرت علی(علیهالسلام) در یکی از خطبههایشان، عوامل ظلم و ستم را به خود افراد نسبت میدهد و چنین میفرماید:
«هیهات که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم و کجیها را که در حق راه یافته است، راست نمایم.»(۱0۲)
حضرت علی(علیهالسلام) در این سخن شان، علت ظلم را به خود افراد برمیگردانند چراکه آنها بر روی عدل، ظلمت و تاریکی انداخته و مسیر حق را منحرف کردهاند.
۹ ـ آثار و پیامدهای ظلم
ظلم و ستم، همانند سایر صفات رذیله و ناپسند، آثار و پیامدهای منفی به همراه دارد که به طور مختصر در دو بخش بیان میشود:
9ـ۱. آثار فردی
در این ظلم فرد به خود ظلم میکند که دارای آثار مخصوص به خود است:
۹ـ۱ـ۱. آثار دنیوی ظلم
که شامل ظلم فرد به خودش و ظلم فرد به دیگران میشود.
الف ـ عذاب وجدان: ظالم همیشه اعصاب خود را ناراحت کرده و وجدان او، ناخودآگاه آزارش میدهد، چرا که انسان فطرتاً خداجو است و به خداوند گرایش دارد و او را در همهجا میجوید، اما با ظلم و جوری که مرتکب میشود پردهای روی فطرت خویش میکشد و شیطان او را از معرفت خدا باز میدارد.(۱0۳)
ب ـ قصاص در دنیا: ظالم علاوه بر عقوبات اخروی به انتقام دنیایی هم مبتلا خواهد شد و همیشه منفور مردم و جامعه خواهد بود و مورد لعن مردم قرار میگیرد.(۱04)
۹ـ۱ـ۲. آثار اخروی ظلم
الف ـ عقوبت و عذاب آخرت: از آنجا که ظلم جزو گناهان بزرگ محسوب میشود لذا در آخرت عذابهای بسیار سخت و سنگینی برای فرد ظالم مهیا است. چنان که حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «روز انتقام گرفتن از ظالم سختتر از ستمکاری بر مظلوم است.»(۱05)
ب ـ لعن خداوند و محروم از بخشایش او: هر کسی ممکن است که نسبت به احوال خود، ظالم شود، خداوند در جاهای مختلفی، ظالمین را مورد لعن خود قرار داده است و در آیات گوناگون به جهت تنبیه ظالمان، عذابهایی را یادآوری کرده است که شاید درس عبرتی برای آنان باشد.(۱06)(۱07)(۱08)(۱09)
۹ـ۲. آثار ظلم در اجتماع
که شامل آثار دنیوی و اخروی میباشد:
۹ـ۲ـ۱. آثار دنیوی ظلم
الف ـ تنگدستی مردم و سلب آرامش از آنها: از جمله آثار و پیامدهای منفی که ظلم در عرصه اجتماع از خود بر جای میگذارد این استکه عدهای که تحت ظلم واقع شده، در سختی زندگی میکنند و آسایش و آرامش آنها توسط اشخاص ظالم سلب میشود.(۱۱0)
ب ـ ویرانی و زوال حکومت: سقوط تمدن و ویرانی یک اجتماع از زمانی آغاز میشود که بیماری ظلم، شروع به گستردن ریشههای خود در جامعه مینماید و خواستههای مردم مورد بیاعتنایی قرار میگیرد. همانطور که عدالت و رعیتپروری، باعث دوام و پایداری دولت و خلود سلطنت میگردد.(۱۱۱)(۱۱۲)(۱۱۳)
ج ـ ایجاد تفرقه: یکی دیگر از پیامدهای منفی ظلم، از بین رفتن روح وحدت کلمه میان افراد است. همانطور که حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: «اگر زمامدار بر رعیت ستم کند وحدت کلمه از بین میرود و هنگامیکه وحدت از بین برود، نیکان خوار میشوند.»(۱۱4)
۹ـ۲ـ۲. آثار اخروی ظلم
الف ـ لعن پروردگار: یکی از عذابهایی که در جهان آخرت متوجه شخص ظالم میگردد، لعنت الهی بر این فرد است. در آیات قرآن نیز در جاهای مختلفی، ظالمین مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند.(۱۱5)
ب ـ عقوبت الهی: فرد ظالم در عالم آخرت دچار عقوبت خداوند قرار میگیرد و اسباب بدبختی او فراهم میشود و عذاب اخروی بسی سنگینتر از عذاب دنیوی است.(۱۱6)(۱۱7)
۹ـ۳. آثار ظلم در قرآن
ظلم و ستم آثار مخرب و مهلک فراوان دارد، به طوریکه میتوان گفت این بلای خانمان برانداز، دنیا و آخرت، روح و جسم و در یک کلام همه چیز ظالمان و ستمگران را به ورطه نابودی و نیز جسم و روح انسان را به عذاب و خواری دنیوی و ذلت و بدبختی ابدی میکشاند! و این آثار، آثار رفتار خود آنهاست و خداوند متعال هیچ ظلم و ستمی در حق هیچ موجودی در دنیا و آخرت نمیکند. شاید به همین دلیل است که امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) فرمودهاند:
...به خداوند قسم که اگر اقلیمهای هفتگانه را همراه با آنچه در زیر آسمانها است را به من بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جوی از دهان مورچهای نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد!!جا دارد که همه بنا به توصیه آیه ۴۵ سوره ابراهیم،(۱۱8)
از سرنوشت ظالمان و ستمگران تاریخ عبرت بگیریم و با مشاهده آخر و عاقبت ننگین و مهلک آنها، از این پدیده زشت و شرم آور و تباهکننده انسان دوری کنیم.
۹ـ۳ـ۱. بعضی از آثار ظلم در قرآن
۱ـ ظالمان در دنیا و آخرت گرفتار عذاب میشوند....(۱۱9)
۲ـ عذاب سختی در روز قیامت ستمکاران را فرا میگیرد....(۱۲0)
۳ـ قتل گوسالهپرستان بنیاسرائیل....(۱۲۱)
۴ـ در دوزخ همراه و همنشین شیطان میشوند...(۱۲۲)
۵ـ در معرض عذاب سهمگین الهی قرار دارند...(۱۲۳)
۶ـ از راه حق گمراه میشوند و آمرزیده نمیشوند....(۱۲4)
۷ـ نسل نامناسب از آنها باقی میماند....(۱۲5)
۸ـ مسخ شدن به صورت میمون....(۱۲6)
۹ـ هلاکت....(۱۲7)
۱۰ـ عذاب همیشگی....(۱۲8)
۱۱ـ فرود آمدن عذاب آسمانی بر آنها....(۱۲9)
۱۲ـ مهلت نمییابند....(۱۳0)
۱۳ـ بدبختی....(۱۳۱)
۱۴ـ شفاعت شامل حالشان نمیشود....(۱۳۲)
۱۵ـ در معرض تهدید الهی قرار دارند...(۱۳۳)
۱۶ـ ویران شدن خانه و شهر ستمکاران....(۱۳4)
۱۷ـ معذرت خواهی آنها در قیامت پذیرفته نمیشود....(۱۳5)
۱۸ـ باید آتش دوزخ را بچشند...(۱۳6)
۱۹ـ مورد بازخواست قرار میگیرند...(۱۳7)
۲۰ـ اگر همه زمین را هم بدهند، از عذاب نجات نمییابند....(۱۳8)
۲۱ـ عذاب دردناک در انتظار آنها است....(۱۳9)
۲۲ـ در برزخ عذاب میشوند....(۱40)
۲۳ـ گرفتار عذاب بزرگ میشوند....(۱4۱)
۲۴ـ چیزهای پاک بر گروهی از آنها حرام میشود....(۱4۲)
۲۵ـ هدف صاعقه قرار میگیرند....(۱4۳)
۲۶ـ افسوس و پشیمانی شدید در قیامت دارند....(۱44)
۲۷ـ رستگار نمیشوند....(۱45)
۲۸ـ سخت جان میدهند....(۱46)
۲۹ـ طوفان شدید و رگبار بر سر آنها فرود میآید....(۱47)
۳0ـ نزد خداوند نگهداشته میشوند...(۱48)
۳۱ـ یاوری در قیامت ندارند....(۱49)
۳۲ـ در هنگام مرگ مورد ضرب و شتم ملائکه واقع میشوند...(۱50)(۱5۱)
۳۳ـ عهد خدا به آنها نمیرسد....(۱5۲)
۳۴ـ خدا دوستشان ندارد....(۱5۳)
۳۵ـ هدایت نمیشوند....(۱54)
۳۷ـ جایگاه بد اخروی دارند....(۱55)
۳۸ـ به خواری ابدی گرفتار میشوند ...(۱56)
۳۹ـ باید در دنیا منزوی شوند....(۱57)
۴۰ـ لعنت خدا بر آنهاست....(۱58)
۴۱ـ ضرر کنندگان واقعیاند....(۱59)
۴۲ـ آتش دوزخ آنها را احاطه میکند....(۱60)
۴۳ـ از جهنم نجات نمییابند....(۱6۱)
۴۴ـ دشمنی طولانی و عمیق با حق دارند.....(۱6۲)
۴۵ـ آخر عاقبت بد و وحشتناک دارند....(۱6۳)
۵۰ـ منقرض و نابود میشوند...(۱64)
۵۱ـ با زقوم شکنجه میشوند....(۱65)
۵۲ـ عذاب دائمی دارند...(۱64)
۵۳ـ در آتش میروند....(۱67)
۱۰ ـ راههای مبارزه با ظلم و درمان آن
هریک از صفات رذیله که انسان در صدد علاج آن برنیاید و پیروی از آن کند، رو به اشتداد میگذارد و مراتب شدت رذایل مثل شدت فضایل نامتناهی است. اگر انسان نفس اماره را به حال خود واگذارد، به واسطه تمایل ذاتی آن به فساد، میل به فساد پیدا میکند. تا آنجا که رذیلهای که از آن پیروی میکرد، به عنوان صورت اصلی و ذاتی نفس آدمی، تجلی پیدا میکند.(۱68)
۱۰.۱ ـ تهذیب نفس
از آنجا که معالجه مرض امراض نفسانی، با معجونی مرکب از علم و عمل است، پس دفع صفت رذیله ظلم و کسب فضیلت عدالت هم علاج علمی و عملی دارد. علاج علمی آن است که در مفاسد دنیوی و اخروی ظلم و فواید عدل، تأمل شود و بداند که ظلم باعث تباهی است و نیز تنفر مردم از شخص ظالم را به یاد آورد.
علاج عملی آن است که پیوسته اخبار و آثاری که در ذم ظلم و مفاسد آن و مدح عدل و فوائد آن رسیده، را مطالعه کند و با اهل علم و فضل مجالست نماید و دادرسی فقرا و مظلومین کند تا لذت عدالت را بیابد.(۱69)
۱۰ـ۲. توجه به معاد
محور اصلی در مبارزه با رذایل و خودخواهی که منشأ رذایل و مفاسد است، توجه به معاد و عذابهای اخروی است. روح تمام تعالیم آسمانی این است که انسان در همه حال به حضور پروردگار توجه داشته باشد و از یاد مرگ و آخرت غفلت نکند.
۱۰ـ۳. امر به معروف و نهی از منکر
یکی از جلوههای درخشنده معارف اجتماعی اسلام، دستور”امر به معروف و نهی از منکر» است. اسلام به ما میآموزد که در جامعه، سرنوشت هر مسلمان با مسلمانان دیگر ارتباط دارد. به همین جهت مردم جامعه نباید در برابر زشتیها و ستمگریها بیاعتنا باشند، زیرا یک خلاف اجتماعی که از کسی سربزند، آثار سوء آن تنها به خود او محدود نمیشود بلکه همهجا را فرا میگیرد و همه غرق میشوند.(۱70)
۱۰.۴ ـ جهاد با ظالم
یکی از راههای مبارزه با ظلم، قطع رابطه کردن افراد جامعه با حاکمان ظالم و زورگو است و نیز در هیچکاری به آنان کمکی نرسانند.(۱7۱)
۱۰.۵ ـ قیام
از راههای مؤثر و مهم در مبارزه با ظالمین، قیام کردن است، همانگونه که پیامبران و امامان (علیهالسلام) نیز در طول زندگی خود، قیام هایی علیه ظالمین انجام دادهاند که ذکر آنها در تواریخ آمده است. حضرت علی(علیهالسلام) طی خطبهای به قیام علیه ظالمین اشاره میکند.(۱7۲)
۱۱ ـ تفسیر آیه ۷ سوره صف
مفسر تفسیر نور درباره بزرگترین و بدترین نوع ظلم ذیل آیه ۷ سوره صف نوشته است:
۱ـ کسی که نه بشارت عیسی و نه معجزات پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را میپذیرد و همه را یکسره سحر میداند، مرتکب بزرگترین افترا گردیده و ظالمترین فرد است.
۲ـ افترا به انبیای الهی، افترا بر خداست. آنان به پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفتند: «سحر مبین»، خداوند عمل آنان را افترا بر خدا معرفی میکند.
۳ـ افترا بر خدا و دین خدا، بدترین نوع افتراست.
۴ـ بزرگترین ظلم، جلوگیری از رشد و معرفت و حقگرایی و عبادت مردم است.
۵ـ بدترین نوع ظلم آن است که بر ظالم، اتمام حجت شده باشد و او ظلم کند.
۶ـ نتیجه افترا بر خداوند، محرومیت از هدایت الهی است.
۷ـ هدایت و ضلالت به دست خداوند است، لیکن انسان زمینههای آن را با اختیار و اراده خود فراهم یا نابود میکند.
در آیات قرآن کریم مصادیق مختلفی برای انواع و اقسام و ظلم و ستم ذکر شده است که از ترک اولی پیامبران و ظلم به خود آنها که کمترین نوع آن است تا بدترین نوع ظلم و ستم راشامل میشود. در واقع، بر اساس آیات قرآن مجید، هر ترک اولی و هر گناهی که از انسان سربزند، نوعی ظلم به خود یا دیگران است و چنانچه درصدد استغفار و جبران برنیاید، گرفتار عواقب آن میشود. آدم و حوا (علیهالسّلام) هنگامی که ترک اولی کردند و از درخت ممنوعه خوردند، فوراً به درگاه خداوند متعال استغفار کردند و اظهار داشتند:
«ربنا ظلمنا انفسنا وان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین؛ (۱7۳)
گفتند: پروردگارا! ما به خودمان ستم کردیم؛ و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.
۱۲ـ اقسام ستمگرترین افراد
در بین افراد و گروههایی که در قرآن کریم به عنوان ظالم و ستمگر نامیده شدهاند یازده گروه در صف «ستمگرترینها» قرار دارند که عبارتند از:
۱ـ کسانیکه مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع میکنند....(۱74)
۲ـ کتمانکنندگان شهادت...(۱75)
۳ـ تکذیبکنندگان آیات الهی و افترازنندگان به خداوند....(۱76)
۴ـ کسانیکه به دروغ میگویند به من وحی میشود (پیامبران دروغین)(۱77)
۵ـ گمراهکنندگان مردم ...(۱78)
۶ـ کسانیکه از آیات الهی رویگردانند ....(۱79)
۷ـ کسانیکه به خدا دروغ میبندند...(۱80)
۸ـ تکذیبکنندگان حق و حقیقت...(۱8۱)
۹ـ تکذیبکنندگان سخن حق و درست...(۱8۲)
۱۰ـ قوم نوح...(۱8۳)
۱۱ـ کسانیکه به اسلام دعوت میشوند و آن را رد میکنند.....(۱84)
۱۳. پانویسها
۱. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام، ۱۳۳۰ه.ش، ج۳، ص۵۵.
۲. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام، ۱۳۳۰ه.ش، ج۴، ص۵۵.
۳. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام، ۱۳۳۰ه.ش، ج۳، ص۵۵.
۴. سیاح، احمد، فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام، ۱۳۳۰ه.ش، ج۴، ص۵۵.
۵. قریب، محمد، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، ۱۳۶۶، ج۱، ص۷۱۳.
۶. رامپوری، غیاثالدین، غیاث اللغات، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۳، چ اول، ص۵۶۹.
۷. دامغانی، حسین بن محمد، قاموس قرآن، تهران، بنیاد علوم اسلامی، ۱۳۶۱، چ اول، ج۲، ص۷۸.
۸. انعام/سوره۶، آیه۸۲.
۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۱.
۱۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۱۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۷۶.
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۹.
۱۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۵.
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۵۴.
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۵۹.
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۶۵.
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۵۷.
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۴.
۲۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۹.
۲۳. انعام/سوره۶، آیه۱۲۹.
۲۴. نساء/سوره۴، آیه۱۰.
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۹۴.
۲۶. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۳.
۲۷. نور/سوره۲۴، آیه۵۰.
۲۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۸.
۲۹. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۴.
۳۰. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۹.
۳۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
۳۲. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۱.
۳۳. آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.
۳۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۲.
۳۵. مائده/سوره۵، آیه۲۹.
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۵۱.
۳۷. مائده/سوره۵، آیه۷۲.
۳۸. مائده/سوره۵، آیه۱۰۷.
۳۹. مائده/سوره۵، آیه۱۰۷.
۴۰. انعام/سوره۶، آیه۳۳.
۴۱. انعام/سوره۶، آیه۵۲.
۴۲. حشر/سوره۵۹، آیه۱۷.
۴۳. انعام/سوره۶، آیه۵۸.
۴۴. انعام/سوره۶، آیه۶۸.
۴۵. انعام/سوره۶، آیه۱۲۹.
۴۶. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.
۴۷. اعراف/سوره۷، آیه۵.
۴۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۹.
۴۹. اعراف/سوره۷، آیه۴۱.
۵۰. اعراف/سوره۷، آیه۴۴.
۵۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۸.
۵۲. انفال/سوره۸، آیه۵۴.
۵۳. توبه/سوره۹، آیه۱۹.
۵۴. توبه/سوره۹، آیه۴۷.
۵۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۹.
۵۶. یونس/سوره۱۰، آیه۳۹.
۵۷. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.
۵۸. هود/سوره۱۱، آیه۳۱.
۵۹. انعام/سوره۶، آیه۱۲۹.
۶۰. هود/سوره۱۱، آیه۸۳.
۶۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۵.
۶۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۳.
۶۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۲.
۶۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۷.
۶۵. حجر/سوره۱۵، آیه۷۸.
۶۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.
۶۷. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.
۶۸. کهف/سوره۱۸، آیه۵۰.
۶۹. مریم/سوره۱۹، آیه۷۲.
۷۰. انبیا/سوره۲۱، آیه۱۱.
۷۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۶.
۷۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۸.
۷۳. حج/سوره۲۲، آیه۵۳.
۷۴. حج/سوره۲۲، آیه۷۱.
۷۵. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۱.
۷۶. قصص/سوره۲۸، آیه۵۰.
۷۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۷.
۷۸. صافات/سوره۳۷، آیه۶۳.
۷۹. زمر/سوره۳۹، آیه۲۴.
۸۰. غافر/سوره۴۰، آیه۱۸.
۸۱. شوری/سوره۴۲، آیه۲۱.
۸۲. شوری/سوره۴۲، آیه۲۲.
۸۳. شوری/سوره۴۲، آیه۴۱.
۸۴. شوری/سوره۴۲، آیه۴۵.
۸۵. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۹.
۸۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۰.
۸۷. حشر/سوره۵۹، آیه۱۷.
۸۸. جمعه/سوره۶۲، آیه۵.
۸۹. جمعه/سوره۶۲، آیه۷.
۹۰. حدید/سوره۵۷، آیه۲۴.
۹۱. انسان/سوره۷۶، آیه۳۱.
۹۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۴.
۹۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.
۹۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۲.
۹۵. ق/سوره۵۰، آیه۲۹.
۹۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۵۲.
۹۷. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی ج۲، ص۳۳۱.
۹۸. آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۸۱۹.
۹۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۰۸.
۱۰۰. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.
۱۰۱. دشتی، محمد، ترجمه نهجالبلاغه، قم، ۱۳۷۸، حکمت۳۵۰، ص۳۶۹.
۱۰۲. امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه۱۳۱.
۱۰۳. نهج البلاغه، خطبه۱.
۱۰۴.جعفری، محمدتقی، شرح نهجالبلاغه، تهران، ۱۳۵۸، چ اول، ج۱۰، خطبه۴۷، ص۵۱.
۱۰۵. امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت۲۴۱، ص۳۵۰.
۱۰۶. نساء/سوره۴، آیه۱۰.
۱۰۷. نساء/سوره۴، آیه۱۶۸.
۱۰۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۲۷.
۱۰۹. زخرف/۴۳، آیه۶۵.
۱۱۰. خوئی، سید حبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، بنیاد فرهنگی امام مهدی، ۱۴۰۶ ه.ق، ج۳، خطبه۱۵، ص۲۱۴.
۱۱۱. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.
۱۱۲. یونس/سوره۱۰، آیه۱۳.
۱۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۵۹.
۱۱۴. امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه۲۱۶، ص۲۲۵.
۱۱۵. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.
۱۱۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۲.
۱۱۷. مطففین/سوره۸۳، آیه۱.
۱۱۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۵.
۱۱۹. کهف/سوره۱۸، آیه۸۷.
۱۲۰. یونس/سوره۱۰، آیه۵۴.
۱۲۱. بقره/سوره۲، آیه۵۴.
۱۲۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۹.
۱۲۳. بقره/سوره۲، آیه۱۶۵.
۱۲۴. نساء/سوره۴، آیه۱۶۸ـ۱۶۷.
۱۲۵. انعام/سوره۶، آیه۴۵.
۱۲۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۶.
۱۲۷. یونس/سوره۱۰، آیه۱۳.
۱۲۸. یونس/سوره۱۰، آیه۵۲.
۱۲۹. هود/سوره۱۱، آیه۶۷.
۱۳۰. نحل/سوره۱۶، آیه۸۵.
۱۳۱. کهف/سوره۱۸، آیه۵۹.
۱۳۲. مومنون/سوره۲۳، آیه۲۷.
۱۳۳. شعرا/سوره۲۶، آیه۲۲۷.
۱۳۴. نمل/سوره۲۷، آیه۵۲.
۱۳۵. روم/سوره۳۰، آیه۵۷.
۱۳۶. سبا/سوره۳۴، آیه۴۲.
۱۳۷. صافات/سوره۳۷، آیه۲۲.
۱۳۸. زمر/سوره۳۹، آیه۴۷.
۱۳۹. زخرف/سوره۴۳، آیه۶۵.
۱۴۰.طور/سوره۵۲، آیه۴۷.
۱۴۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۱۹.
۱۴۲.نساء/سوره۴، آیه۱۶۰.
۱۴۳. نساء/سوره۴، آیه۱۵۳.
۱۴۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۷.
۱۴۵. انعام/سوره۶، آیه۲۱.
۱۴۶. انعام/سوره۶، آیه۹۳.
۱۴۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۱۴.
۱۴۸. سبا/سوره۳۴، آیه۳۱.
۱۴۹. شوری/سوره۴۲، آیه۸.
۱۵۰. نساء/سوره۴، آیه۹۷.
۱۵۱. نحل/سوره۱۶، آیه۲۸.
۱۵۲. بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.
۱۵۳. آل عمران/سوره۳، آیه۵۷.
۱۵۴. آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.
۱۵۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۱.
۱۵۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۲.
۱۵۷.انعام/سوره۶، آیه۶۸.
۱۵۸. اعراف/سوره۷، آیه۴۴.
۱۵۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.
۱۶۰. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.
۱۶۱. مریم/سوره۱۹، آیه۷۲.
۱۶۲. حج/سوره۲۲، آیه۵۳.
۱۶۳. قصص/سوره۲۸، آیه۴۰.
۱۶۴. انعام/سوره۶، آیه۴۵.
۱۶۵. صافات/سوره۳۷، آیه۶۳.
۱۶۶. شوری/سوره۴۲، آیه۴۵.
۱۶۷. حشر/سوره۵۹، آیه۱۷.
۱۶۸. امام خمینی (ره)، سید روحالله، چهل حدیث، قم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۷۶، چ۱۴، ح۹، ص۱۵۶.
۱۶۹. نراقی، ملااحمد، معراجالسعادة، تهران، مؤسسه هجرت، ۱۳۷۴، چ۲، ص۵۰۲.
۱۷۰. امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت۳۷۴، ص۳۷۴.
۱۷۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایلالشیعه، ج۱۲، ص۱۳۱.
۱۷۲.امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه۱۵.
۱۷۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۳.
۱۷۴. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.
۱۷۵. بقره/سوره۲، آیه۱۴۰.
۱۷۶. انعام/سوره۶، آیه۲۱.
۱۷۷. انعام/سوره۶، آیه۹۳.
۱۷۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۴.
۱۷۹. انعام/سوره۶، آیه۱۵۷.
۱۸۰. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.
۱۸۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۸.
۱۸۲. زمر/سوره۳۹، آیه۳۲.
۱۸۳. نجم/سوره۵۳، آیه۵۲.
۱۸۴. صف/سوره۶۱، آیه۷.
منبع: برگرفته از سایت
ویکی فقه