تاریخ انتشار :چهارشنبه ۴ جدی ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۵۰
کد مطلب : 3882
سید اسحاق شجاعی
سید اسحاق شجاعی
حج به معنای واقعی سخن یک کنگره بزرگ است که در سال یک بار در سرزمین وحی و در محل پیدایش اسلام و قرآن برپا می شود که در آن میلیون ها مسلمان از سراسر جهان مشارکت می کنند. هرسال سه تا چهار میلیون انسان عاشق و با ایمان با خرج مبلغ کلان و تحمّل رنج و زحمت، خودشان را به شبه جزیره عرب می رسانند؛ با این هدف که بندگی و اطاعت خودشان را از خدای یگانه اعلام کنند و با صدای بلند بگویند: ما مسلمان هستیم؛ یک دین داریم؛ همگی به یک خدا و یک کتاب و یک قانون ایمان و اعتقاد داریم؛ همگی با دل و جان از یک پیشوا و رهبر پیروی می کنیم که حضرت محمد(ص) باشد. 

همگی دور یک خانه که خود نمادی از توحید و یگانگی است می چرخیم؛ این کار به این معناست که ما مسلمان ها همگی دارای یک محور و یک مرکزیت و یک رهبر هستیم. همگی به این راحتی می توانیم در یک نقطه جمع شویم. 

اگر انگیزه های دینی و ایمانی نباشد با هزینه کردن پول های بسیار کلان و برنامه ریزی های چند ساله و تلاش های فراوان آیا می توان در جایی چهار میلیون انسان را گرد آورد؟ اگر چنین چیزی امکان پذیر هم باشد آیا ایجاد باور و اعتقاد مشترک و یگانه؛ شعار های مشترک و رفتار یگانه هم در میان این چهار میلیون انسان ممکن است؟ 

یقینا مراسم حج گویای مسائل بسیاری است و خداوند حکیم با واجب کردن آن، حکمت های بسیاری در آن نهاده است. حج به راستی که راز و رمز های فراوانی دارد که باچشم باز و دل روشن می توان به آن ها رسید. اما از همه مهمتر وحدت و یک دلی است که در این مراسم در میان مسلمانان جهان ایجاد می شود و خوب است که اندکی در مورد آن تأمّل کنیم. 

خداوند حکیم برای وحدت و همدلی انسان ها اهمیّت بسیاری داده است. هیچ دستوری اسلامی نمی توان پیدا کرد که گرایش به وحدت و یک دلی در آن در نظر گرفته نشده باشد.
 
در نمازهای روزانه باید همۀ مسلمانان در وقت معین، به سوی قبله یگانه، با اذکار و کلمات یکسان و با احساس و اندیشه یگانه قیام کنند. در روزۀ واجب رمضان همۀ مسلمانان در لحظه معین خوردن و آشامیدن و دیگر باطل کننده های روزه را کنار بگذارند و باز در یک لحظه همگی افطار نمایند. در جهاد، در مالیات اسلامی، در همۀ احکام اسلامی گرایش به وحدت و وحدت خواهی نهاده شده است؛ یکی از فلسفه های همۀ احکام اسلامی بی گمان ایجاد وحدت در میان امت اسلامی است. راز و سرّ مسأله چندان پیچیده نیست که قابل درک نباشد؛ راز این همه تأکید بر همگرایی و یک دلی در این است که تنها با وحدت و همگرایی، می توان به پیروزی و موفقیت رسید و بس. این یک واقعیت تجربه شده است که در همۀ پیروزی ها اتحاد وجود داشته و بدون وحدت و همگرایی هیچ پیروزی و کامروایی فراچنگ کسی نیامده است.
 به گفتۀ حافظ شیرین سخن:
حُسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت آری به اتفاق جهان می توان گرفت
تمام شکست ها و ناکامی ها و عقب ماندگی های ما مسلمانان از اختلاف و هزار دلی و پراکندگی مان است. قیام مردم افغانستان چرا به کامیابی مناسب نرسید؟ عمده ترین دلیل آن به یقین اختلافات در میان رهبران و سپس در میان مردم بود. 

این اختلاف را ما خود در بین خود ایجاد کرده ایم. دستورات وحدت آفرین اسلام را با دخالت دادن احساسات شخصی، سلیقه های فردی، سنت ها و باورهای غیر اسلامی و در نهایت فاصله گرفتن از اصول و ارزش های انسان ساز و وحدت آفرین اسلام به وجود آورده ایم. به چند وجب خاک چسپیده ایم و قوم گرایی، ملی گرایی، خاک گرایی، زبان گرایی، نژادگرایی و دیگر گرایشات و تمایلات شرک آمیز را به جای سرزمین اسلامی و باورهای دینی نهاده ایم. خوب است بدانیم تا وقتی که به سرّ دستورات وحدت آفرین اسلام باز نگشته ایم و به جای همۀ گرایشات شرک آلود، کلمۀ توحید و توحید کلمه را جایگزین نکرده، همگی یک دل و یک جان نشده ایم وضع مان بهتر از این نخواهد شد. دست استعمار و سلطه جویان جهانی چون امریکا، روسیه، اسرائیل و ... از سر جهان اسلام کوتاه نخواهدشد. 

از میان همۀ عبادات و احکام وحدت آفرین اسلام، مراسم حج جایگاه ویژه ای دارد. حج به یک معنا پرچم بلند شده ای وحدت اسلامی است. حج در واقع شعار، تبلور و نماد وحدت خواهی اسلامی می باشد. اگر اندکی در شعائر و مواقف و اعمال این مراسم درنگ نماییم به خوبی پرچم برافراشته شده ای وحدت امت اسلامی را می بینیم. 

با همین اعمال در می یابیم که امت اسلامی همگی از یک ریشه و یک اصل و یک درخت می باشند. ریشه این درخت توحید است که توحید همۀ اسلام است؛ اصلها ثابت و فرعها فی السماء. 

یکی از شرایط وجوب حج و نیز قبولی آن این است که هزینه این سفر از درآمد و منفعت حلال و خالص پاک باشد.
 
پیش از حرکت به سوی حج، حقوق فقرا و صاحبان حق درآن داده شود مانند خمس و سهم و دیگر موارد لازم. زیرا یکی از اسرار حج، پاک شدن و انسان شدن حاجی است؛ چنان که وقتی از سفر مکه باز می گردد بنابر مضمون برخی روایات چنان باید از گناه و خطاهایش پاک شود که انگار تازه به این دنیا قدم گذاشته است. در واقع حج، یک فرصت دوباره ای است که خداوند در اختیار بندگان خود می گذارد تا بتوانند در همین دنیا از آلودگی های مادی و این جهانی خود را شست و شو بدهند.
 
کسی که در سرزمین وحی پاک می شود، لازم است این پاکی را پس از بازگشت حفظ کند. حالا که خداوند این فرصت دوباره را در اختیار او گذاشته، نباید فرصت سوزی کند که فرصت ها معمولا یک بار به دست می آید. پس از آن باید به عهد و پیمان خود با خدا پایدار و وفادار بماند. همدلی با دیگر مسلمانان یکی از این پیمان هاست که حاجی در سرزمین وحی با خدای خود می بندد. 

مسلمانان، سال یک بار وحدت و یک دلی و همگرایی را در حج تمرین می کنند. معنای تمرین، یاد گرفتن و به یاد داشتن و دوباره آن را به کار بستن است. خدای کعبه در همه جا و همیشه با ماست و ناظر و شاهد اندیشه ها و رفتار ما می باشد. نتیجه این می شود که مسلمانان در حج با خدا پیمان می بندند که با هم برادر و دوست و مهربان و همدل باشند.
 
این پیمان را باید تا پایان عمر خود و در هرجایی که هست رعایت کند و پایبند باشد. به گفته ی مولانا جلال الدین محمد بلخی؛ خدای کعبه همه جا و همیشه با تو خواهد بود:
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید معشوق همین جاست، بیایید بیایید
معشوق تو همسایۀ دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟
گر صورت بی صورت معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید 

ده بار از آن راه بدان خانه برفتید یک بار ازین خانه برین بام برآیید
آن خانه لطیف است نشان هاش بگفتید از خواجۀ آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو، اگر آن باغ بدیدیت یک گوهر جان کو، اگر از بحر خدایید
با این همه آن رنج شما، گنج شما باد افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)
https://avapress.com/vdcc.4q1a2bq4ila82.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما