تاریخ انتشار :دوشنبه ۶ عقرب ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۱۸
کد مطلب : 194178
ادامۀ تظاهرات خشونت‌بار در عراق و دست‌های خونین پشت پرده
آمریکا خود را دایۀ دلسوزتر از مادر برای عراق معرفی می‌کند. امارات و عربستان این کشور را از خود می‌دانند و گاه با الفاظ دوران جاهلیت عراق را جزء خاک عرب می‌خوانند. این در حالی است که همۀ این ادعاها عوام‌فریبی است. در حقیقت تقویت جبهۀ مقاومت در عراق یعنی انزوای عربستان و امارات، یعنی به خطر افتادن منافع باداران‌شان امریکا و اسرائیل، یعنی از بین رفتن افراط و تفریط و یعنی نابودی کامل گروه‌های تروریستی که ابزاری در دست استکبار جهانی هستند، لذاست که می‌بینیم این کشورها نمی‌گذارند عراق روی آرامی و رفاه را ببیند و به بهانه‌های مختلف در این کشور بی‌نظمی‌هایی را دامن می‌زنند. اکنون نیز تلاش می‌کنند تظاهرات در این کشور را آغشته به خشونت کرده و به نفع تفکر افراط‌گرایی و تحجّر مصادره کنند.
راهپیمایی خونین چند روز اخیر در عراق، شباهتی به تظاهرات اعتراضی به منظور حق‌خواهی از حکومت ندارد، بلکه در حقیقت طرح راه‌اندازی یک خیزش خشونت‌بارِ سازمان‌یافته از سوی عناصر پیدا و پنهان با هدف‌های دیگری است که قرار است در این خاک پیاده شود. در این صورت پای بسیاری از سردمداران ماجراجو و فرصت‌طلبان خونخوار منطقه و جهان در قضیه دخیل خواهد شد.

هرچند این تظاهرات تحت عنوان اصلاحات در ادارات دولتی، کاهش فساد و فقر و بیکاری راه‌اندازی شده است، اما حملۀ بی‌امان تعدادی از معترضان بر تأسیسات دولتی و عام‌المنفعه، تا اندازه‌ای اصل ماجرا را روشن می‌سازد.

در تمام دنیا تظاهرات نوعی از حرکت‌های مدنی به منظور حق‌خواهی و یا با انگیزۀ انتقاد از اعمال حکومت و بی‌عدالتی‌ها علیه ملت راه‌اندازی می‌شود و دستگاه حاکم هم موظف است که نه تنها علیه معترضان متوسل به زور نشود بلکه امنیت آنان را نیز تامین کند و اگر هم گاهی تظاهرات و راهپیمایی‌ها به خشونت کشانده می‌شود، با شیوه‌های مخصوصی چون فیرهای هوایی و استعمال گاز اشک‌آور، آن را مهار نموده و در نهایت معترضان نیز تا هنگام اطمینان به وصول خواسته‌های منطقی خود موقتاً اعتراضات‌‌شان را متوقف کنند.

اما تظاهرات در عراق از روز اول آمیخته با خشونت و خون‌ریزی بود، نیروهای امنیتی گمان می‌کردند که با استعمال گاز اشک‌آور و ریختن آب بالای معترضین خشونت‌ها را مهار می‌کنند، اما حمله‌های پیگیر بالای تاسیسات دولتی و قرارگاه‌های نظامی از سوی عده‌ای از معترضین به سرعت ادامه یافت.

باید گفت که هر حکومتی ولو دیکتاتور هم باشد برای حفظ قدرت خود تا زمانی که مجبور نشود اجازۀ شلیک به روی مردم را نمی‌دهد، البته این یک قاعدۀ حاکم در تمام نظام‌های جهان است، پس سوال اینجاست که واقعاً در عراق چه جریان دارد؟ آیا حزب بعث دوباره جان می‌گیرد و سناریوی شیعه‌ستیزی در حال شکل‌گیری است؟ یا اینکه دست‌های بیرون از منطقه مانند امریکا و اسرائیل در قضیه دخیل‌اند تا با تضعیف عراق به زعم خود از نفوذ منطقه‌ای ایران و جبهۀ مقاومت بکاهند؟

به نظر نمی‌رسد که حزب بعث عراق پس از کشته شدن صدام در قالب‌های دیگری غیر از گروه‌های تروریستی مانند داعش عرض وجود کرده باشد، زیرا اعضای باقی‌ماندۀ حزب بعث که از نگاه ایدئولوژیکی، اعمال خشونت، تعصب و غیره بسیار به داعش نزدیک است در حال حاضر جذب همین گروه‌ها شده‌اند و اغلب تحت همین پرچم‌ها دست به خراب‌کاری می‌زنند، اما بحث شیعه‌ستیزی همچنان مطرح است، زیرا این موضوع در استراتژی امریکا، اسرائیل و هم‌پیمانان منطقه‌ای‌شان مانند امارات، عربستان، رژیم بحرین و غیره قرار دارد.

به هر صورت نمی‌توان و نباید خشونت‌های اخیر عراق را سطحی گرفت، زیرا این یک تظاهرات عادی نیست، کشته‌شدن بالای دو صد تن و زخمی‌شدن هزاران تن در محدودۀ زمانی بسیار کم، آنهم در عراقی که تازه امنیت در آن حاکم شده بود، سوال‌های زیادی را در اذهان ایجاد می‌کند، بدین لحاظ می‌توان پیش‌بینی کرد که ممکن است خشونت‌های عراق نظم تمام خاورمیانه را به هم بریزدٰ، افزون بر اینکه گفته می‌شود عربستان و امارات پول هنگفتی را هزینۀ این شورش‌ها کرده‌اند.

با وجود اینکه صدر اعظم عراق حاضر به اصلاحات جدّی در ادارات دولتی شده است، اما خشونت‌های معترضان کاهش پیدا نکرده و تاکنون بیش از دو صد تن کشته و هزاران تن دیگر در این قضایای خشونت‌بار زخمی شده‌اند.

به نظر می‌رسد که این نوع حرکت‌ها بیشتر شبیه شورش سازمان‌یافته باشد تا یک تظاهرات مسالمت‌آمیز، زیرا شرکت‌کنندگان این تظاهرات همگی آمادۀ قربانی‌شدن هستند، اما از هدف اصلی خود که هنوز درست مشخص نیست دست‌بردار نیستند.

از سویی هم این احتمال نیز بعید نیست که عناصر ضد شیعی به حمایت حامیان بیرونی خود با راه‌اندازی چنین تظاهراتی می‌خواهند چهره‌های شاخص مذهبی سیاسی، مانند آیت‌الله سیستانی را خدشه‌دار کنند، زیرا فتوای مرجع اعلای جهان تشیع حضرت آیت الله سیستانی عراق را در مبارزه با داعش یکپارچه ساخت و این حرکت منسجم برای نابودی گروه تروریستی داعش برای ایجادکنندگان این جریانِ خون‌آشام و تمویل‌کنندگانش، بویژه اسرائیل و همکاران منطقه‌ای‌شان غیر قابل تحمل بود، لذا این بار دست به چنین ترفندی زده‌اند تا وانمود کنند که عراق در نبود داعش نیز غرق در اغتشاش و نابسامانی است.

اگر دسیسه‌ای در کار نبود، باید عراقی که تازه از دست خشونت‌های داعش نجات یافته بود اکنون آرام می‌بود، بلیۀ داعش که سال‌های سال مردم عراق را رنج داده بود، کم‌آفتی نبود، بعد از برچیده شدن بساط این گروه مردم باید منتظر وقوع حوادث بعدی در عرصه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی می‌بودند، اما دشمنانِ در کمین نشسته این مجال را ندادند و دوباره در پوششی دیگر خشونت آفریدند.

موضوع بیکاری، فقر و اقتصاد ضعیف درعراق بهانه‌ای بیش نیست. عراق یکی از کشورهای نفت‌خیز جهان است و صادراتش نیز از هیچ ناحیه‌ای تحریم نیست، لذا اگر می‌گذاشتند که مردم از نگاه امنیتی نفس راحتی بکشند، به زودی اقتصاد این کشور شکوفا و معضل بیکاری و فقر حل می‌گردید اما این فرصت را ندادند.

آمریکا خود را دایۀ دلسوزتر از مادر برای عراق محسوب می‌کند. امارات و عربستان این کشور را از خود می‌دانند و گاهی با الفاظ دوران جاهلیت عراق را جزء خاک عرب می‌خوانند. این در حالی است که همۀ این ادعاها عوام‌فریبی است. در حقیقت تقویت جبهۀ مقاومت در عراق یعنی انزوای عربستان و امارات، یعنی به خطر افتادن منافع باداران‌شان امریکا و اسرائیل، یعنی از بین رفتن افراط و تفریط و یعنی نابودی کامل گروه‌های تروریستی که ابزاری در دست استکبار جهانی هستند، لذاست که می‌بینیم این کشورها نمی‌گذارند عراق روی آرامی و رفاه را ببیند و به بهانه‌های مختلف در این کشور بی‌نظمی‌هایی را دامن می‌زنند. اکنون نیز تلاش می‌کنند تظاهرات در این کشور را آغشته به خشونت کرده و به نفع تفکر افراط‌گرایی و تحجر مصادره کنند.

در نتیجه باید گفت تا زمانی که تعصبات خشک مذهبی در منطقه ابزار دست بیگانگان برای ایجاد اختلافات باشد و همچنین زمامداران خودفروخته و شکم‌بارۀ بعضی از کشورهای عربی استقلال فکری نداشته و مانند عروسک‌های خیمه شب بازی در دست غربی‌ها باشند، تشنج نه تنها در عراق که در تمام خاورمیانه بیشتر خواهد شد.

نویسنده: سیدهاشم علوی
https://avapress.com/vdchqknz623nwzd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما