تاریخ انتشار :دوشنبه ۷ حمل ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۰۰
کد مطلب : 38575
پایگاه های نظامی دایمی آمریکا و پیامد های آن در افغانستان(4)
عدم هماهنگی میان کشورهای عضو ناتو و آمریکا در امر مبارزه و تداوم جنگ علیه تروریزم در افغانستان، اختلاف نظر بر سر جدول زمانی هماهنگ برای خروج اعضای ناتو از افغانستان می رساند که ناتو فاقد ساختار منسجم است
 ایجاد پایگاه های نظامی دایم آمريكا، نه تنها تأمين كننده ی منافع ملی ما نيست كه به دليل سوء سابقه ی كه از آمريكا در اذهان عمومی جهان وجود دارد، حضور دایمی این کشور در افغانستان، موجب گرفتاری های بيشتر به خصوص در عرصه های فرهنگی و سياسی خواهد شد.

آمريكا در افغانستان به دنبال چيزی فراتر از دستاورد‎های اقتصادی، سياسی و نظامی می باشد. ادعای مبارزه با تروريزم و كمک به مردم افغانستان برای ساختن يک اداره ی حكومتی پایدار و سالم، فقط بهانه ای برای حضور درازمدت آمريكا در افغانستان است. آمريكا و غرب هرگز با هدف كمک به مردم افغانستان يا هر جای ديگر دنيا، متقبل ميلياردها دالر هزينه و تحمل مشكلات لشكر كشی به مناطق مختلف جهان نمی شوند، بل برای آمريكا و كشورهای غربی، منافع ملی خود آن ها و ايجاد زمينه های سيطره و سروری شان بر مناطق مختلف جهان، مهمترين اولويت است. حمايت مطلق و بدون قيد و شرط غرب از القاعده در سال های نه چندان دور و مبارزه نه چندان جدی با اين سازمان در حال حاضر، به روشنی نمايانگر استفاده ابزاری غرب از اين فاكتور هاست. بنابراين هر گز نمی توان حضور دراز مدت آمريكا در افغانستان را در قالب منافع ملی خودما تعبير و توجيه كرد.
جدا از نگاه استراتژیک به طرح پایگاه دایمی آمریکا در افغانستان، از نگاه درون سازمانی نیز دلایلی وجود دارد که آمریکا را واداشته است تا این طرح را در پالیسی خودش در افغانستان لحاظ کند.

آمریکا به عنوان محور ناتو، در درون این سازمان، اکنون با چالش های روبرو است که الزام این کشور را به خاطر تشکیل پایگاه دایمی بیشتر می کند. عدم هماهنگی میان کشورهای عضو ناتو و آمریکا در امر مبارزه و تداوم جنگ علیه تروریزم در افغانستان، اختلاف نظر بر سر جدول زمانی هماهنگ برای خروج اعضای ناتو از افغانستان می رساند که ناتو فاقد ساختار منسجم است، یعنی آمریکا در سال های نه چندان دور از همکاری ناتو در افغانستان مستفید نخواهد شد زیرا کشور های عضو ناتو منافع ملی خود را بر سیاست های ناتو اولویت می دهند.

از اینجاست که تمایل آمریکا برای ایجاد پایگاه های دایمی در افغانستان نه تنها برای جلوگیری از شکست روحیه ی نظامیان شکست خورده ی این کشور که در صورت خروج بدون دست آورد از افغانستان دامنگیر آن ها خواهد شد، طرحریزی شده است، بل برای پیشگیری از شکست نقش موثر ناتو که نخستین گام از محدوده ی مرزهای سنتی خود را با حضور در افغانستان برداشته است، نیز پیش بینی شده است؛ بنابراین با توجه به اهدافی که آمریکا دارد و محورهایی که برمبنای آن تا اکنون از هیچگونه سرمایه گذاری و اقدامی دریغ نکرده است، موقعیت استراتیژیک افغانستان در زمان جنگ سرد آمریکا با شوروی سابق نیز قابل ملاحضه بود و اکنون نیز سیاست خارجی آمریکا برای تسلط همه جانبه به منطقه، مستلزم توجه به این موقعیت استراتژیک و تاسيس پايگاه دایمی نظامی در آن است.

تنش های داخلی آمریکا نیز ازعمده انگیزه های سیاسی آمریکا برای عملی کردن طرح پایگاه دایمی در افغانستان است. زیرا مخالفت حزب جمهوری خواه با حزب دموکرات در آمریکا به صورت مشخص روی جدول زمانی خروج نظامیان این کشور از افغانستان و برخی از موارد دیگری چون کاهش فشار نظامی بر گروه های شورشی در افغانستان، تقابل دیدگاه ها در ساختار درونی آمریکا را نشان می دهد. بعد دیگر این چالش، افزایش مخالفت ها و شکل گیری افکارعامه در آمریکا بر ضد حضور نظامیان این کشور در افغانستان و متقبل شدن خساره ی ناشی از آن برای خانواده های سربازان آمریکایی می باشد. مسله ای که هیچ یک از حزب های مطرح در آمریکا تداوم جنگ در افغانستان را دیگر بهانه ی برای پیروزی در انتخابات آینده ی این کشور قلمداد نخواهند توانست.

در یک بخش دیگرچالش هایست که آمریکا در افغانستان با آن روبرو است. اول این که سیاست آمریکا با سیاست دولت افغانستان در این کشور هماهنگی کامل ندارد. دوم تکرار رفتار های ضد ارزشی از سوی نظامیان آمریکایی در افغانستان، باعث ایجاد تنفر در افکارعامه ی افغان ها می شود که در نتیجه نظر مثبت برای حضور درازمدت آمریکایی ها با گذشت هر سال کاهش می یابد. نکته ی سوم این که آمریکا یک شریک مطمئن، درست همانگونه که خود از آن تعریف می کند، در محیط داخلی افغانستان ندارد به این معنا که تا حال ساختار موجود در افغانستان نتوانسته است در چهارچوبی که آمریکایی ها تمایل دارند به پیش برود.

بخش دیگری از چالش ها برای آمریکا در سطح منطقه است. نخستین مشکل آمریکا در منطقه، عدم وجود یک متحد استراتیژیک تاثیرگذار در منطقه برای آمریکا است تا در مدیریت بحران افغانستان آمریکا را همکاری کند. نزدیک ترین کشور، دولت پاکستان بود که در راستای منافع آمریکا در منطقه فعالیت می کرد. اینک برای مقامات آمریکا محرز شده است که پاکستان در سیاست های خارجی اش حتی با شرکای استراتژیکش شفافیت ندارد.

آمریکا متوجه شده است که پاکستان در زمان جنگ افغانستان با روسیه نهایت منافع خودش را از کمک های ایالات متحده کسب کرده است. بعد از پایان جنگ با ایجاد بحران در افغانستان وسطح منطقه نیز در آمدهای بیساری را به دست آورده است. به همین ترتیب در زمان جنگ با القاعده نیز پاکستان ده سال تمام آمریکا را در غارهای تورا بورا و بیابان های شرق افغانستان سرگردان وتباه کرد. به نظر می رسد که اعتبار آمریکا حتی در نزد دوستان سر سپرده اش چون پاکستان نیز از دست رفته است.

نویسنده: جهانگیر توانا
منبع : خبرگزاری آوا - کابل
https://avapress.com/vdchmmnx.23n6qdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما