تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۲ حوت ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۹
کد مطلب : 60463
بودا تخریب نشد، از شرم فروریخت!
شهمامه/شمامه ۳۷ متر، صلصال ۵۵ متر؛ نام دو بت کوچک و بزرگ در بامیان و یادگار اوج شکوه و اقتدار بودیسم در قرن ششم میلادی در این سرزمین.
بامیان، روزگاری مهد این تمدن بوده است. به روایت تاریخ، در روزگاری که تفکر و آیین بودیسم بر بامیان مسلط بود،‌ بودایی ها، دو پیکره عظیم بودا را حریرهایی به رنگ های سبز و سرخ می پوشاندند و آویزهایی از طلا و جواهر بر گوش و گردن آن می‌ آویختند.
اکنون قرن هاست که از آن شکوه آیینی، دیگر خبری نیست؛ شاید با آمدن اسلام و مضمحل شدن آیین شرک آلود بت پرستی،‌ به این رسوم نیز نقطه پایان گذارده شد؛ اما مسلمانان و سرداران فاتح حکومت اسلامی، هرگز این پیکره های عظیم را به این نیت که مظاهر شرک و بت پرستی هستند، نابود نکردند و شاید تنها دلیل آن نیز ارج گزاری به تاریخ و مدنیت پیشین این سرزمین بوده است؛ تا روزگاری، نشانگان فر و شکوه و مجد یک خطه پرقدمت تاریخی قرار گیرد و نیز نشانه ای از تغییر و دگردیسی تمدن ها و آیین ها به اراده خداوند و آیین آسمانی اسلام باشد.
در سال ۲۰۰۱ میلادی اما درست زمانی که قرائتی تازه از اسلام، بر افغانستان تسلط یافت و سلطه و حاکمیت سیاسی نیز پیدا کرد، به این نتیجه رسید که گویی کشورگشایان مسلمان در قرون اولیه هجری، در محاسبات شان درباره بودا دچار اشتباه شده اند و این پیکره ها خیلی زودتر از این، باید نابود می شدند!
"طالبان روزی که بامیان را تصرف کردند، حوالی ساعت ۸ صبح وارد شهر بامیان شدند و ساعت ۴ بعد از ظهر همان روز سعی کردند که مجسمه‌ های بودا را با توپ تخریب کنند؛ اما موفق نشدند؛ چون مجسمه‌ ها بسیار محکم و بزرگ بودند. طالبان چندین روز بعد از اینکه بر بامیان مسلط شدند، نیروهای مخصوصی را که اکثرا بچه ‌های خردسال و جوانان بودند به بامیان آوردند. این جوان‌ ها روی بازوهای‌ شان بت شکن نوشته شده بود. آنها در حالی که از ریسمانی بر بلندی مجسمه ها آویزان می شدند، مواد انفجاری را در مجسمه ‌ها جا به جا می ‌کردند."
این روایت کوتاه یک شاهد عینی از تخریب مجسمه های غول پیکر بودا در بامیان توسط طالبان است؛ اما این تنها ظاهر ماجراست.
چندی بعد، یک مستندساز ایرانی کتابی نوشت با این عنوان "بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فروریخت".
حتی اگر این کتاب را هم نخوانده باشیم، همین جمله به تنهایی شاید قادر باشد وجهی از وجوهی که در پس ظاهر خشن تخریب مجسمه های بودا نهفته است را به ما نشان دهد.
چه چیزی می توانست انگیزه ای برای تخریب یکی از قدیمی ترین و ارزشمندترین یادگارهای تاریخی در شهری شود که همه ساکنان آن، بالاتفاق مسلمان و شیعه اند و هیچ کس دیگر به آیین هندو یا بودایی، دلبسته نیست؟
توضیح این سؤال درست به اندازه تمام مباحثی که به لحاظ تئوریک در زمینه ایدئولوژی تاریک طالبانی تاکنون انجام شده، دشوار است؛ زیرا به همان میزان که به سادگی می توان دلایل عدم تخریب این مجسمه ها از سوی سرداران و کشورگشایان مسلمان در افغانستان و بامیان را در قرون اولیه هجری توضیح داد، تبیین اینکه چرا طالبان،‌ به عملکرد سرداران مسلمان در آن زمان، تمکین و اقتدا نکردند سخت است؛ زیرا طالبان خود را متشرع به شریعت غرای محمدی، احیاگر خلافت و امارت اسلامی و بازگرداننده اسلام و مسلمانان به سرچشمه های نخستین آن عنوان می کردند؛ اما در زمان تخریب این پیکره ها، گویی هرگز این موضوع را به یاد نیاوردند!
این شاید معیاری باشد برای اثبات این مدعا که طالبان تاریک اندیش، تا چه حد با اسلام واقعی و اولیه، فاصله داشتند و قرائت طالبانی از اسلام، چقدر با قرائت اصلی و واقعی از آن،‌ تفاوت هایی فاحش داشت.
واقعیت تلخ تر این است که بودا دیگر نمی توانست در کشوری برپای بماند که حاکمانش به نام اسلام، تیشه به ریشه اسلام و انسانیت می زنند، زیر پرچم اسلامی و شعار اسلامی، در پی نابودی مدنیت و فرهنگ تاریخی این سرزمین اند و به نام اسلام، مسلمانان را قتل عام می کنند و از اجساد بی گناهان،‌ تپه هایی خونین می سازند؛ تا سوژه فلم های حقوق بشری شود و سال ها بعد، مستمسک و دست ابزاری قرار گیرد برای بدنامی اسلام و مسلمانان از سوی غیرمسلمانان. بودا تخریب نشد، از شرم فروریخت!
https://avapress.com/vdcip5aq.t1auq2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عالی بود ! واقعا بودا تخریب نشد از شرم فرو ریخت !!!!
مجسمه های بودا یکی از آثار عجایب هفتگانه دنیا بود حیف که توسط یک گروه وحشی نابود شد.
مجسمه های بودا افتخار افغانستان بود یک اثر کم نظیر در جهان بود که میتوانست برای صنعت گردشگری کشور خیلی پرسود باشد متاسفانه نابود شد.
چقدر حیف شد
میراث یک کشور را ای طالبان از بین بردند
خدا ریشه هایشان را خشک کند