تاریخ انتشار :شنبه ۲ قوس ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۴
کد مطلب : 79456
ترفندهایِ امضایِ پیمانیِ که امنیتی در بر نخواهد داشت!
در حالی که دومین روز از بحث پیرامون پیمان امنیتی در لویه جرگه را پشت سر گذاشتیم، به شگردهایی در زمینه پیمان مذکور توجه می دهیم.
یکی از بازی هایی که شدیداً روی آن مانور داده و کار می شود، بازی پیمان امنیتی کابل با واشنگتن است. در اینکه دو طرف افغانستان و ایالات متحده امریکا در انعقاد این پیمان رضایت تام و تمامی دارند، جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. اما اینکه گاهاً یکی مخالفت می کند و دیگری سکوت و یا برعکس، و یا یکی پیمان را مشروط به شرطی کرده و دیگری بر بی قید و شرط بودن آن تاکید دارد، همه این بازی ها یک دلیل بیشتر ندارد و آن آماده کردن افکار عمومی مردم افغانستان و همسایگان این کشور برای امضای پیمان مذکور است.
اما شگردهایی که برای آماده کردن افکار عمومی در سطح داخل و منطقه از آنها استفاده می شود، متنوع و متفاوت است. در سطح داخل جامعه افغانستانی، تمرکز بیشتر روی دو گزینه است. گزینه اول تشدید ناامنی ها و در سطح تمام نقاط و ولایات کشور است؛ به طوری که هیچ نقطه ای از کشور نباید از تیررس ناامنی به دور باشد.
درست به همین دلیل است که این روزها شاهد ترورها و عملیات های انتحاری و تخریبی در مناطقی از شمال کشور می باشیم که باور این موضوع حتی برای مخالفان مسلح دولت و نیروهای خارجی نیز مشکل است؛ چرا که طالبان و مخالفان مسلح دولت، در مناطق شمالی کشور، جایگاه و پایگاهی ندارند تا با راحتی فکر و خیال، عملیات خویش را از آن پایگاهها سر و سامان داده و رهبری کنند.
لذا به نظر می رسد طرح گسترش بی ثباتی و ناامنی به شمال و سایر شهرها و قریه های کشور، طرحی است حساب شده و فنی که با هدف زیر فشار قرار دادن مردم افغانستان، جهت راضی شدن و آماده شدن برای امضای پیمان امنیتی با امریکا، پی ریزی شده است.
شگرد بعدی ترساندن مردم افغانستان از بعد از سال ۲۰۱۴ و خروج نیروهای خارجی و به خصوص امریکایی از کشور است. در این زمینه نیز عمیقاً فعالیتهای تبلیغاتی و جنگ بی امان روانی علیه مردم زجردیده کشور جریان دارد. اگر چه این گزینه تنها شگرد و شیوه ای برای زیر فشار قرار دادن مردم افغانستان است و در اساس برای همین منظور نیز طراحی شده و کارایی آن نیز فراتر از حد و حدود یک عمل تبلیغاتی- روانی فراتر نمی رود.
اما با تمام اینها، این شگرد موفق بوده و تاثیرات مخرب خودش را بر روی ذهن و روان مردم ما گذاشته است؛ به گونه ای که مردم حال و انگیزه لازم برای تلاش و فعالیتهای اقتصادی را تقریباً از دست داده اند. سرمایه گذاری های اصولی و اساسی در کشور صورت نمی گیرد. بیشتر سرمایه داران داخلی، فرار را بر قرار ترجیح داده و سرمایه های خویش را در کشورهای نسبتاً با ثبات منطقه، به کار انداخته اند.
این وضعیت باعث گردیده تا بیکاری و فقر مفرط و روز افزون در کشور حاکم گردد تا مردم از سر ناچاری و ناعلاجی، رضایت خویش را با امضای هر گونه پیمانی با امریکا و یا هر کشور دیگری اعلام کنند؛ یعنی دقیقاً همان چیزی که مورد نظر و خواست موافقان داخلی و خارجی امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا بوده و است.
آنطور که از شواهد و قراین پیداست، پیمان مذکور در هر حال، امضا خواهد شد. اما نکته ای که ذهن هر افغان را به خود مشغول کرده و در شکل پرسشی همواره باعث آزار ذهن و روح او می شود آن است که افغانها از سران قدرتهای منطقه ای و برخی از همسایگان دارند و آن اینکه، اولاً چرا این قدرتها و همسایگان مسئولیت پذیر و دلسوز، گذاشتند و اجازه دادند که کار مردم افغانستان با امریکا و غرب، به جایی برسد که از سر ناچاری و درماندگی، تن به امضای پیمانی بدهند که به قول آنان هیچ سودی برای افغانستان و کشورهای منطقه ندارد؟!
در ثانی، پیشنهاد آنان برای دولت و ملت افغانستان چیست، قدرتهایی چون چین، روسیه، هند و خلاصه تمامی دولتهای موجود در منطقه و در همسایگی با افغانستان، چه طرح و پیشنهادی برای دولت و ملت افغانستان دارند تا در پرتو آن طرح و برنامه مناسب و دلسوزانه، هم منافع ملی و تمامیت ارضی مردم و دولت افغانستان تامین و حفظ شود و هم ثبات و امنیت به این خطه بر گردد و هم دولت و ملت ما از سر ناچاری و بی کسی، تن به امضای پیمان امنیتی با امریکا ندهند؟!
واقعیت این است که اگر قدرتهای منطقه ای هر کدام دور خویش یک خط سرخ نمی کشیدند و همسایگانی چون پاکستان، منافع خویش را در لگد کوب کردن منافع همسایگان جست و جو نمی کرد و راه را برای حضور امریکا و غرب در افغانستان و دهلیز مشترک کشورهای منطقه، صاف و باز نمی کرد، امروز نه افغانستان گرفتار این بلاتکلیفی زجردهنده می شد و نه قدرتهای بزرگ منطقه ای، از حضور امریکا و غرب نگران می بودند.
حال که در آستانه امضای این پیمان و در قالب برگزاری لویه جرگه قرار داریم، بر دولتمردان ما است تا با دقت وسواس گونه به عواقب امضای آن توجه کرده و منافع ملی و استقلال و امنیت کشور و مردم خویش را قربانی مطامع بیگانگان نکنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcaiyn0.49nom15kk4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

اقای محجوب درست می فرمایند این پیمان از پیش امضا شده است و این بازی ها همه برای گول زدن افکار عمومی است و وقت مردم هم برای کسی ارزش ندارد
سلام آقای محجوب عزیز تشکر از تحلیل دقیق و درست شما که حرف دل افغانها را را به زبان بسیار ساده بیان کردید بله کاملا درست گفتید اگر این همسایه های ما زیر بغل این برادر مسلمان بیمار خود را می گرفتند چرا ما دست نیاز به سوی کشورهایی دراز کنیم که کیلومترها از لحاظ فرهنگی دینی مرزی و غیره از ما دور هستند ایا این کشور های اسلامی و عربی که سالانه میلیارد ها دالر درآمد ازذخایر خدا دادی کسب می کنند نمی توانند برای این برادر خود دوایی بخرند ما از کشور های هند چین و روسیه کمونیستی انتظاری جز این اینکه ما را چپاول کنند نداریم ولی در این برهه زمانی ناچاریم تا زمانی که روی پای ایستاد شویم دست یاری به سوی کشورهای غربی دراز کنیم