استاد عطا محمد نور؛ والی بلخ در صفحه فیسبوکش نوشته:" در پی حمله طالبان به سه پوسته نیروهای دولتی در شاهراه بلخ ، مهاجمان با برجای گذاشتن تلفات، متحمل شکست سنگینی شده اند.
هنگامى كه طالبان بالاى سه پوسته قطعه شاهراه بلخ و خيزش هاى مردمي در منطقه دشت خير آباد در مسير قندوز - خلم، حمله می‌كنند با پاسخ تند شير بچه هاى خلم و نيروهاى امنيتى در قطعه شاهراه و خيزش مردمى روبرو شدند.
بلخ گورستان طالبان خواهد بود. اين شكست بايد عبرتى شود به طالبان كه دوباره سوى بلخ، نگاه نكنند."
سرکوب جدی و بدون ملاحظه طالبان در حمله آنها به سه پوسته نیروهای دولتی در شاهراه بلخ، چند پیام روشن را به مخالفان مسلح دولت، ستون پنجم در درون حکومت، و به مردم و نیروهای امنیتی و دفاعی کشور مخابره می کند و می رساند.
پیام نخست به طالبان و سایر گروههای تروریستی موجود در افغانستان است و در این پیام به آنان فهمانده می شود که اولاً شمال، جنوب و جنوب شرق و جنوب غرب و امثال آن نیست تا مخالفان مسلح در میان برخی از مردم پایگاه و جایگاه داشته باشند و با نفوذ در درون مردم، مردم را تهدید کنند.
مناطق جنوبی و جنوب شرقی و غربی به دلیل وجود حمایتهای بعضاً قومی و قبیله ای از طالبان، به جرئت می توان ادعا کرد که طالبان و سایر گروههای مسلح، توفیقاتی را با خود به همراه دارند؛ چرا که در بیشتری از عملیاتها مردم با آنها همکاری کرده و آنان را تا حریم خصوصی خانه شان راه می دهند و بسیار دیده شده که خانه های خویش را حتی به عنوان سنگر مبارزه با دولتی ها در اختیار آنان قرار می دهند.
مبارزه با مخالفان مسلح در یک چنین شرایط و فضایی کار آسان نیست و برای همین است که نیروهای امنیتی ما در جنوب و ساحات مربوطه بواقع با مشکلات سخت و طاقت فرسایی روبرو هستند؛ چرا که از یک طرف باید با دشمن مبارزه کنند و او را در ساحه سرکوب و یا از آنجا فراری دهند؛ اما از سوی دیگر مراقب جان و مال مردمی نیز باشند که اگر چه مستقیماً با دولت نمی جنگند؛ اما به دلیل حمایت شان از مخالفان مسلح دولت و راه دادن طالبان در درون خانه های شان، آب در آسیاب دشمنان این ملت و این آب و خاک می ریزند!
اما در ساحات شمالی کشور از این خبرها نیست و مخالفان مسلح اعم از طالبان و غیر آنها، هیچ گونه نفوذی بر روی مردم ساحات شمالی کشور ندارند و آنها تمایلی به راه دادن طالبان به درون خانه های شان که ندارند هیچ، بلکه به دلیل جنایات بی شمار جانی و مالی ای که طالبان در آغاز تسلط شان بر افغانستان، بر مردمان ساحات شمالی کشور، روا داشتند، آنان طالبان را یگانه دشمن واقعی دولت و ملت افغانستان می دانند و از این جهت در جنگ با آنان تردیدی به خود راه نمی دهند.
دوم اینکه طالبان و سایر مخالفان مسلح باید حساب کار خود را بکنند و نبرد با ساحات شمالی کشور را شوخی و تصنعی فرض نکنند؛ چنانکه یک چنین فرضهایی را در سایر مناطق کشور کرده و می کنند و در واقع کسانی در ان مناطق وجود دارند که این فرصت ذهنی و عملی را در اختیار طالبان قرار می دهند تا آنان یک چنین فرضهایی داشته باشند و در نتیجه به موفقیتهایی نیز در آن مناطق دست میابند.
اما در شمال این گونه نیست؛ در ساحات شمالی کشور مخالفان مسلح لازم است تا هر گونه تعارف و جنگ زرگری را کنار بگذارند و جدی و اساسی وارد معرکه شوند؛ چرا که اینجا کسی با آنان شوخی و مزاح ندارد و پاسخ کوچکترین جسارت و جنایت و تجاوز آنان را با واکنشی شدیدتر از کنش خود شان می دهند؛ چنانکه این واقعیت در نتیجه حمله اخیر آنها بر سه پوسته دولتی در ولایت بلخ، به گونه آشکار برملا شد و آنان با تحمل شکستی سخت و مفتضحانه، ناچار به فرار از معرکه شدند.
پیام دوم شکست طالبان در بلخ به عناصر وابسته به گروههای جهنمی در درون دولت است که مبادا از کثرت و وفور حملات تروریستی همفکران شان در صفوف طالب و داعش و امثال آنها از گروههای تروریستی، ذوق زده و خوشحال شوند و توهم تسلط دوباره طالبان در افغانستان را در سر بپرورانند؛ چرا که کل افغانستان فقط ساحات جنوبی این کشور نیست و مردم افغانستان متشکل از شرق و غرب و شمال و جنوب این کشور تقریباً بزرگ و پهناور است و قطعاً همه ی مردم کشور بسان این جماعت خائن فکر نمی کنند و همه نیز حکومت طالبانی نمی خواهند و از همه مهتر اینکه ملت افغانستان فقط یک قوم و قبیله خاص نیست؛ بلکه تشکیل یافته از قومها و تیره های متفاوت و مختلفی است که در طول قرنها در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیز و برادرانه ای داشته اند و هر گاه این وطن مورد تهدید بیگانه ای قرار گرفته، همه با هم از آن دفاع کرده و قربانی ها داده اند.
پیام سوم به نیروهای امنیتی کشور است و آن اینکه مردم با آنهاست و قدردان مبارزات و جانفشانی های آنان. پیروزی نیروهای امنیتی در دفع جدی حمله دشمن به سه پوسته دولتی در بلخ و کمک خیزشهای مردمی در عملیات دفاعی موفق، روحیه نیروهای دفاعی کشور را بیش از پیش تقویت می کند و به آنان این پیام را می رساند که قاطبه مردم کشور شان با آنان است و نه با دشمنان!
و از سوی دیگر، این پیروزی به مردم افغانستان نیز این امید و باور را می دهد که مخالفان مسلح و به خصوص طالبان فقط در مناطقی از کشور توفیقاتی دارند؛ اما آنها در کل کشور و در همه ساحات این میهن پهناور، حرف جدی و قابل اعتنائی برای گفتن ندارند و این فرزندان شجاع و رشید مردم در اردو و پولیس کشور است که در هر میدانی حرف اول و آخر را می زنند و هر دشمنی را بر سر جایش می نشانند.
هنگامى كه طالبان بالاى سه پوسته قطعه شاهراه بلخ و خيزش هاى مردمي در منطقه دشت خير آباد در مسير قندوز - خلم، حمله می‌كنند با پاسخ تند شير بچه هاى خلم و نيروهاى امنيتى در قطعه شاهراه و خيزش مردمى روبرو شدند.
بلخ گورستان طالبان خواهد بود. اين شكست بايد عبرتى شود به طالبان كه دوباره سوى بلخ، نگاه نكنند."
سرکوب جدی و بدون ملاحظه طالبان در حمله آنها به سه پوسته نیروهای دولتی در شاهراه بلخ، چند پیام روشن را به مخالفان مسلح دولت، ستون پنجم در درون حکومت، و به مردم و نیروهای امنیتی و دفاعی کشور مخابره می کند و می رساند.
پیام نخست به طالبان و سایر گروههای تروریستی موجود در افغانستان است و در این پیام به آنان فهمانده می شود که اولاً شمال، جنوب و جنوب شرق و جنوب غرب و امثال آن نیست تا مخالفان مسلح در میان برخی از مردم پایگاه و جایگاه داشته باشند و با نفوذ در درون مردم، مردم را تهدید کنند.
مناطق جنوبی و جنوب شرقی و غربی به دلیل وجود حمایتهای بعضاً قومی و قبیله ای از طالبان، به جرئت می توان ادعا کرد که طالبان و سایر گروههای مسلح، توفیقاتی را با خود به همراه دارند؛ چرا که در بیشتری از عملیاتها مردم با آنها همکاری کرده و آنان را تا حریم خصوصی خانه شان راه می دهند و بسیار دیده شده که خانه های خویش را حتی به عنوان سنگر مبارزه با دولتی ها در اختیار آنان قرار می دهند.
مبارزه با مخالفان مسلح در یک چنین شرایط و فضایی کار آسان نیست و برای همین است که نیروهای امنیتی ما در جنوب و ساحات مربوطه بواقع با مشکلات سخت و طاقت فرسایی روبرو هستند؛ چرا که از یک طرف باید با دشمن مبارزه کنند و او را در ساحه سرکوب و یا از آنجا فراری دهند؛ اما از سوی دیگر مراقب جان و مال مردمی نیز باشند که اگر چه مستقیماً با دولت نمی جنگند؛ اما به دلیل حمایت شان از مخالفان مسلح دولت و راه دادن طالبان در درون خانه های شان، آب در آسیاب دشمنان این ملت و این آب و خاک می ریزند!
اما در ساحات شمالی کشور از این خبرها نیست و مخالفان مسلح اعم از طالبان و غیر آنها، هیچ گونه نفوذی بر روی مردم ساحات شمالی کشور ندارند و آنها تمایلی به راه دادن طالبان به درون خانه های شان که ندارند هیچ، بلکه به دلیل جنایات بی شمار جانی و مالی ای که طالبان در آغاز تسلط شان بر افغانستان، بر مردمان ساحات شمالی کشور، روا داشتند، آنان طالبان را یگانه دشمن واقعی دولت و ملت افغانستان می دانند و از این جهت در جنگ با آنان تردیدی به خود راه نمی دهند.
دوم اینکه طالبان و سایر مخالفان مسلح باید حساب کار خود را بکنند و نبرد با ساحات شمالی کشور را شوخی و تصنعی فرض نکنند؛ چنانکه یک چنین فرضهایی را در سایر مناطق کشور کرده و می کنند و در واقع کسانی در ان مناطق وجود دارند که این فرصت ذهنی و عملی را در اختیار طالبان قرار می دهند تا آنان یک چنین فرضهایی داشته باشند و در نتیجه به موفقیتهایی نیز در آن مناطق دست میابند.
اما در شمال این گونه نیست؛ در ساحات شمالی کشور مخالفان مسلح لازم است تا هر گونه تعارف و جنگ زرگری را کنار بگذارند و جدی و اساسی وارد معرکه شوند؛ چرا که اینجا کسی با آنان شوخی و مزاح ندارد و پاسخ کوچکترین جسارت و جنایت و تجاوز آنان را با واکنشی شدیدتر از کنش خود شان می دهند؛ چنانکه این واقعیت در نتیجه حمله اخیر آنها بر سه پوسته دولتی در ولایت بلخ، به گونه آشکار برملا شد و آنان با تحمل شکستی سخت و مفتضحانه، ناچار به فرار از معرکه شدند.
پیام دوم شکست طالبان در بلخ به عناصر وابسته به گروههای جهنمی در درون دولت است که مبادا از کثرت و وفور حملات تروریستی همفکران شان در صفوف طالب و داعش و امثال آنها از گروههای تروریستی، ذوق زده و خوشحال شوند و توهم تسلط دوباره طالبان در افغانستان را در سر بپرورانند؛ چرا که کل افغانستان فقط ساحات جنوبی این کشور نیست و مردم افغانستان متشکل از شرق و غرب و شمال و جنوب این کشور تقریباً بزرگ و پهناور است و قطعاً همه ی مردم کشور بسان این جماعت خائن فکر نمی کنند و همه نیز حکومت طالبانی نمی خواهند و از همه مهتر اینکه ملت افغانستان فقط یک قوم و قبیله خاص نیست؛ بلکه تشکیل یافته از قومها و تیره های متفاوت و مختلفی است که در طول قرنها در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیز و برادرانه ای داشته اند و هر گاه این وطن مورد تهدید بیگانه ای قرار گرفته، همه با هم از آن دفاع کرده و قربانی ها داده اند.
پیام سوم به نیروهای امنیتی کشور است و آن اینکه مردم با آنهاست و قدردان مبارزات و جانفشانی های آنان. پیروزی نیروهای امنیتی در دفع جدی حمله دشمن به سه پوسته دولتی در بلخ و کمک خیزشهای مردمی در عملیات دفاعی موفق، روحیه نیروهای دفاعی کشور را بیش از پیش تقویت می کند و به آنان این پیام را می رساند که قاطبه مردم کشور شان با آنان است و نه با دشمنان!
و از سوی دیگر، این پیروزی به مردم افغانستان نیز این امید و باور را می دهد که مخالفان مسلح و به خصوص طالبان فقط در مناطقی از کشور توفیقاتی دارند؛ اما آنها در کل کشور و در همه ساحات این میهن پهناور، حرف جدی و قابل اعتنائی برای گفتن ندارند و این فرزندان شجاع و رشید مردم در اردو و پولیس کشور است که در هر میدانی حرف اول و آخر را می زنند و هر دشمنی را بر سر جایش می نشانند.
