تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۴ جدی ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۰۶
کد مطلب : 121510
سیاست مداران و پای بندی به اخلاق
انسان بودن و انسان ماندن در گرو پای بندی به ضوابط و معیارهای اخلاقی است. حتا برخی گفته اند که انسان بودن و انسان ماندن بدون اخلاق انسانی میسر نمی شود. انسان یعنی پای بندی به حداقل اخلاق. آدمی که آزاد نیست کاستی مهمی در زندگی او وجود دارد، تا وقتی هم که دربند است نمی تواند انسانیت خود را آن گونه شایسته یک انسان است بروز دهد و به ظهور رساند.

پای بندی و عدم پای بندی به اخلاق در دو سطح فردی و اجتماعی پی آمدها و عواقب گوناگونی در قبال دارد. کسانی که به اخلاق فردی پای بند نیستند، ضرر و زیان آن نیز محدود به همان زندگی فردی او می شود، پی آمدهای آن بر دامن دیگران کمتر می نشیند.

اما وقتی یک سیاست مدار و قدرتمند پای از وادی اخلاق بیرون می نهد، بد اخلاقی او دامن یک جامعه و یک یک کشور را آلوده می کند.

دروغ یک فرد عادی، حداکثرضرری که دارد به خود او و یا تعداد محدودی را متضرر می سازد یا پی آمدهای اخروی او تنها دامن خود او را می گیرد. اما ضرر دروغ یک حاکم، یک کشور را ممکن است به مخاطره افگند. از این جهت است که از سوی عارفان ما توصیه های فراوان شده است که به گرد قدرت نگردید، و به حاکمان بیش از سایرین توصیه موکد شده است که پای از حریم اخلاق بیرون ننهند، تا جامعه را دچار آسیب های بیشتری نکند. این مقدمه را بیان کردیم تا بدین نکته توجه دهیم که متاسفانه خشونت در چند دهه ی گذشته پایه های اخلاقی جامعه ما را بسی سست و نااستوار ساخته است. از یک فرد دست فروش کنار خیابان تا سیاستمداری نشسته در راس یک اداره حکومتی، هر دو به یک سویه و یک میزان با ارزش های اخلاقی بیگانه اند.

آنچه وضعیت را آشفته تر کرده و بندهای اخلاق را گسسته تر ساخته وجود و حضور سیاست مداران بد اخلاق در عرصه حکومت داری است.

مردم افغانستان در سیزده سال گذشته با بد اخلاق ترین حکومت زندگی کردند .
در این سیزده سال نه تنها بهبودی ای در عرصه اخلاق اجتماعی پدید نیامد که بد اخلاقی رواج و رونق بیش از گذشته یافت. آنچه دامن بد اخلاقی را گشاد و فراختر کرده آنست که حاکمان در جوامع سنتی تنها چهره و جوهره ی یک حاکم را ندارند بلکه به عنوان الگوی مسلمانی نیز مطرح می شوند، و مردم در زندگی روزمره خود از حاکمان جامعه الگو برداری می کنند.

کرزی در سالیان دراز حکومت خود چنان لجام گسیخته و بی باور به ارزش های اخلاقی عمل کرد که سیاهی دیگ حکومت بر صورت دیگران نیز نشست، حکومت خیلی ها را به رنگ خود در آورد. این سخن کرزی که گفت:" دزدی کنید بلند منزل بسازید نه این که بیرون از کشور ببرید! بیان یک بد اخلاق عریانست که تاثیر سخت ناگواری نیز گذاشت و می گذارد.

در این روزها نیز که بازار گفت وگوهای صلح گرم است، آقای کرزی باز پای در بازار سیاست نهاده و سخنان یاوه ای بر زبان رانده است. این سخنان چنان دارای بار منفی بوده که برخی نمایندگان مردم، کرزی را متهم به ستون پنجم دشمن کرده است. آقای کرزی در مصاحبه با شبکه بی بی سی از برخی بد اخلاق های آشکار و غیر قابل کتمان گذشته خود به دفاع پرداخته که به قول برخی روزنامه نگاران کشور "روی هرچه دروغ گوی تاریخ بوده سفید کرده است".

آقای کرزی از انتخابات ۲۰۱۴ ریاست جمهوری دفاع کرده و همچنان بسیاری از گرفتاری های حکومت خود را به خارجی ها نسبت داده است. گرچه این رفتار و گفتارغیر اخلاقی - از جانب بسیاری از سیاست مداران کشور در پیش گرفته شده است اما چون کرزی در راس حکومت قرار داشته و بیش از یک دهه در کشور حکومت کرده از این جهت گفتار غیراخلاقی او به مراتب زننده تر و با تاثیر منفی بیشتر است.

اگر کرزی به عنوان یک سیاست مدار مطرح نبود، سخن و کلام او تاثیری بر سرنوشت مردم برجای نمی گذاشت، این همه مورد نفرین و نفرت قرار نمی گرفت، و این همه مردم با بغض و کینه به او نمی نگریستند. این که آدمی با سابقه حکومتی و تاثیرگذار در وضعیت کنونی چنان سخنانی یاوه می بافد، مورد بغض و کینه مردم و رسانه های گروهی قرار می گیرد.

آنچه حکومت او را با بد اخلاق توام کرده است و در واقع شاخص های حکومت او را تشکیل می دهد، رواج قوم گرایی سیستماتیک حکومت و شخص او در کشور است. قوم گرایی به عنوان یک پدیده سنتی و متروک در هر کشوری ممکن است پیروان و طرفدارانی داشته باشد. اما زمانی که این پدیده زشت با سیاست و حکومت داری ممزوج می شود چهره ای کریه تر و زننده تری برجای می دهد، و او در زمان حکومت خود با هر ترفندی بر این مقوله غیر اخلاق تکیه کرد و در تحکیم پایه های قومی حکومت جهد بلیغ به خرج داد.

کرزی برای آن که در قدرت باقی بماند از هیچ بد اخلاقی فروگذار نکرد. او زمانی نیروهای غربی را متهم کرد تا قهرمان جلوه کند و در میان قبیله خود دارای جایگاه و پایگاه شود، در حالی که او خود به قدرت های بیگانه تکیه داشت و بدون حضور نیروهای بیگانه از هیچ جایگاهی در میان مردم برخوردار نبود.

او برای اقتدار قبیله دست به تخریب نهادهای ملی و مدنی برد و کوشید چهره ای مخدوشی از این نهادها ترسیم کند، تا مردم رغبت نکنند که دل به آن نهادها بسپارند و آنها را تکیه گاه خود بحساب آورند.

شاید هنوز زود باشد که محققان ژرف نگر و اندیشه وران ریزبین، دوران زمامداری کرزی را با دید موشگافانه بنگرند و کژتابی های سیاسی او را با مدرک و سند ارایه دهند؛ اما دور نیست زمانی که این کار مهم صورت گیرد جامه بد اخلاقی های او برملا شده و بر آفتاب افگنده شود، خبط و خطاهای سیاسی او بیش از پیش آشکار گردد.

به هرحال، نه تنها نفس پایبندی به اخلاق برای حاکمان شیوه ای مطلوب و پسندیده است که تاثیری شگرفی در ایجاد جامعه اخلاقی نیز بر جای می نهد و به عنوان یک الگوی رفتاری از سوی مردم مورد توجه قرار می گیرد.
پرداختن به اخلاق کرزی و حکومت او هشداری به حکومت گران کنونی نیز است. که مواظبت رفتار و عمل خود باشند حتی الامکان پای از وادی اخلاق بیرون نگذارند تا نام و نشان شان در ردیف آدم های مفلوک تاریخ سیاست قرار نگیرند.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.com/vdchzznzv23nimd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما