تاریخ انتشار :شنبه ۶ اسد ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۹
کد مطلب : 167887
بلخی، دانش و داستان بزرگداشتی نفاق‌انگیز
«امروز پنجاهمین سالیاد علامه سید اسماعیل بلخی از سوی بنیاد اندیشه و دفتر معاونت دوم ریاست جمهوری در هوتل اینترکانتیننتال برگزار شد. از من قبلاً خواسته شده بود تا مطلبی در مورد بلخی و نقش او در تاریخ مبارزات سیاسی افغانستان بنویسم. معذرتم را مطرح کردم و گفتم که نگاه من نسبت به بلخی منتقدانه است. امروز نگاهم نسبت به بلخی را در مطلبی کوتاه نوشتم و آن را به مدیران برنامه سپردم تا اگر ملاحظه ای نداشته باشند، می خواهم آن را بیان کنم. پس از مطالعه و بررسی مطلب که دیدم با آقای دانش نیز در میان گذاشتند، با احترام و خوش بینی، برایم خبر دادند که سخنم را در برنامه گنجانیده اند.»
 
متن بالا بخشی از توضیحی است که عزیز رویش؛ مدیر مکتب معرفت، پس از طرح دیدگاه بحث برانگیز و اهانت آمیزش علیه شهید سید اسماعیل بلخی، ارائه کرده است.
 
پیش از این، تصور می شد که نوشته ها و سخنرانی های ارائه شده در سمینار بزرگداشت از پنجاهمین سالگرد شهادت سید اسماعیل بلخی که از سوی سرور دانش؛ معاون دوم ریاست جمهوری برگزار شد، بدون بررسی قبلی و به صورت آزاد از سوی نویسندگان و سخنرانان ارائه شده است؛ اما با این توضیح آقای رویش، همه چیز دگرگون شد.
 
این یعنی تمجیدها و تعریف هایی که سرور دانش از شخصیت، زندگی، عملکرد، جهان بینی، مانیفیست مبارزاتی، باورهای مکتبی و اهداف و آمال و آرمان های شهید بلخی در آن سمینار مطرح کرد، تنها یک بخش داستان بوده است. بخش دیگر داستان، تحقیر و توبیخ شخصیت و شأن و جایگاه و اثرگذاری بلخی به عنوان ايدئولوگی الهام بخش برای چندین نسل از مبارزان آزادی خواه و عدالت طلب و ستم ستیز شیعه و هزاره بوده که باید از حنجره کسی بیرون می آمد که سابقه باورها و دیدگاه های سیاسی و قومی اش به آسانی بتواند چنین رویکردی را توجیه کرده و قابل هضم بسازد.
 
سرور دانش یک چهره محافظه کار و متظاهر به اعتدال و میانه روی است که عمدا و آگاهانه از تنش های درون قومی شیعیان، دامن برمی چیند و واضح است که می خواهد در آینده، فراتر از مرزبندی های سخیف سید و هزاره، به عنوان رهبر قومی شیعیان، قد علم کند.
 
از سوی دیگر، به صلاح نبوده است که از موضع و منظر کسی که مبتکر و میزبان و برگزارکننده سمیناری در بزرگداشت از شهید بلخی است، با اتهام و افترا و تحقیر، علیه او مطلبی ارائه شود.
 
با این حساب، از هر منظری که دیده شود، شایسته ترین فرد برای چنین مأموریتی کسی نبوده جز عزیز رویش؛ روشنفکر جاه طلبی که برای رسیدن به اهدافش حاضر است روی هر اصلی پا بگذارد و برای ایجاد آشوب های مواجی که خود بر آن سوار شود، به هر وسیله ای متوسل می شود.
 
با این حال، نکته غیر قابل درک این است که چرا مقاله بحث برانگیز و توهین آمیز عزیز رویش، از زیر ریش سرور دانش، گذر کرده؛ ولی در عین حال، در سمیناری برای بزرگداشت شهید بلخی، علیه او ارائه شده است؟
 
این پرسش ممکن است مفسران صحیفه مبهم و به شدت سیال و تفسیرپذیر آزادی بیان را خوش نیاید؛ اما واقعیت این است که ماجرا فراتر از ارزش دادن به آزادی بیان و ایجاد فضا و فرصت برای تضارب آرا و نقدهای بی رحمانه و عاری از هراس است؛ زیرا پس از آنکه معلم عزیز، شهید بلخی را صریح ترین تئوری پرداز خشونت نامید و علیه یک تاریخ مبارزات آزادی خواهانه و ضد استبدادی شیعیان و هزاره ها یک تنه قیام کرد، نه تنها آقای دانش به دفاع از شهید بلخی –حتی در حد تمجیدها و مدیحه سرایی های خودش در همان سمینار- سخنی بر زبان نراند و موضعی نگرفت؛ بلکه بدتر از آن، به دنبال راه افتادن موجی از انتقاد و اعتراض و واکنش های منفی به هرزه درایی های عزیز رویش علیه شهید بلخی، تیم سرور دانش، به صورت سازماندهی شده و کاملا مدیریت شده، در فضای مجازی به دفاع از معلم عزیز برخاستند و به این ترتیب، به طور غیر مستقیم، ادعای زننده او علیه شهید بلخی را تأیید کردند.
 
این نشان می دهد که سمینار شهید بلخی، نه برای «بزرگداشت» از او و تجلیل از اندیشه ها و آثار و کارکردهایش در تاریخ مبارزات سیاسی هزاره ها و شیعیان برگزار شده بود؛ بلکه بالعکس، هدف از آن، حذف بلخی از این دایره و نفی و بدنام کردن او زیر نام «تئوری پرداز خشونت» و ایدئولوگ داوودخان و کمونیست ها و داعش و طالبان بود؛ تلاشی که البته با واکنش وسیع و گسترده تاریخ نگاران، پژوهشگران، اصحاب اندیشه و قلم، روزنامه نگاران و اساتید دانشگاه ناکام ماند و نتیجه عکس داد.
 
https://avapress.com/vdcevf8zfjh8pvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما