تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۱ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۹
کد مطلب : 193016
جنجال های انتخاباتی؛ ناشی از نبود اراده ی ملی و استقلال سیاسی واقعی
ملتی سرنوشت خویش را از گرداب سرگردانی و نابسامانی به سمت فضای آبادی و آرامی برده که مستقلانه و با اراده ی آهنین، تصمیم پولادین گرفته و اقدام قاطع کرده است. یعنی به جهت ساختن سرنوشت خود، از هر راه ممکن و منطقی و مستقل، تلاش ورزیده و مبارزه کرده تا این که به پیروزی دست یافته است.
 
هیچ ملتی در عین وابستگی به آرمان ها و اهداف خود دست نیافته و بلکه همواره رو به سقوط و شکست قرار داشته است. زیرا ملت وابسته، آزاد نبوده و نمی تواند تصمیم بگیرد و سرنوشت خویش را تعیین کند و بلکه مدیریت ملت وابسته، به دست مدیران خارجی قرار دارد و این مدیران طبق منافع خودشان کار می کنند و پروای مصالح و منافع مردم را ندارند و نمی گذارند که مردم به عظمت و قدرت و خودکفایی برسند.
 
وابستگی، چه اقتصادی باشد و چه سیاسی و فرهنگی و نظامی، هر گونه وابستگی زمینه ی حضور مردم را در میدان تعیین سرنوشت عمومی به چالش می کشد و نمی گذارد که ملت، آزادانه و با قدرت به وضعیت زندگی خود رسیدگی کند و از بروز و ظهور مشکلات و موانع جلوگیری ورزد و نگذارد که مدیریت مملکت به بن بست برود.
 
نمونه ی آشکار این قضیه، افغانستان و بخصوص جنجال ها بر سر نتایج انتخابات کشورمان است. تنها امسال نیست که انتخابات ریاست جمهوری به کم رنگی برگزار شد و اینک از بهر نتایج آن، جنجال و کشیدگی است. بلکه هر انتخاباتی که پس از "بن" در افغانستان برگزار گردیده، بدون پادرمیانی خارجی ها به سرانجام نرسیده است. اما آنچه مهم می باشد این است که عامل جنجال ها و کشمکش های انتخاباتی چیست و کیست؟ آیا رهبران سیاسی افغانستان عامل بحران زایی اند و یا کسانی که با میانجیگری به کشیدگی های انتخاباتی پایان می دهند، آغاز گر جنجال ها نیز هستند؟
 
پاسخ به این پرسش ها، روشن می سازد که جنجال های انتخاباتی از کجا راه یافته است و همچنان بیان خواهد کرد که چرا مردم افغانستان، در گرو بحران عمیق فرو غلتیده و کلید نجات ندارند.
 
پیدا کردن پاسخ این پرسش ها، نیاز به تحقیق بیشتر ندارد و می شود از رهگذر گزارش اخبار رسانه ها، به آسانی دست یافت. تنها خبر داغ و مهم پس از انتخابات، تخلف و تقلب نیست و بلکه مهم تر از آن، حضور سفیران و نمایندگان سفارت خانه ها در دفتر کمیسیون مستقل انتخابات می باشد که این امر، ممکن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری گذشته را تکرار کند. تکراری که پیامدش صحت گذاشتن به تخلف و تقلب و نادیده گرفتن شرکت پر خطر مردم و هزینه ی سنگین جانی و هنگفت مالی خواهد بود.
 
تخلف و تقلب خیانت است و اما صحت دادن به این عمل، نادیده گرفتن خیانت است. از این رو، بایستی بررسی گردد که سفیران و نماینده های شان با حضور در دفتر کمیسیون مستقل انتخابات، برای شفاف سازی می روند یا به جهت سیاه کاری. اگر مسؤولان سفارت خانه ها به خاطر شفافیت انتخابات تلاش ورزند، کار نیکوست و اگر دنبال کمک به تیم های مشخص بشتابند، حمایت از ادامه ی حاکمیتی خواهد بود که از سوی جان کری پی ریزی گردید و این خود خلق فاجعه ی دیگر برای آینده است.
 
از آنجایی که تاکنون، کمک برخی سفارت خانه های کشورهای خارجی، در شعار بشر دوستانه بوده و در عمل، خیانت ورزانه و مداخله جویانه؛ احتمال تحمیل حاکمیت بنیان یافته از تقلب و تخلف، بالای سرنوشت مردم افغانستان وجود دارد. زیرا کشوری که حداقل هزینه ی برگزاری انتخابات را نداشته باشد، وابسته است. وابستگی اقتصادی، برای ملت فقیر و دولت نوبنیاد، خطرناک ترین وابستگی می باشد و با نبود استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی و سیاسی و نظامی کشور نیز به چالش می رود و از جانبی ملتی که به آگاهی و پختگی فکری و سیاسی نرسیده باشد، فقر اقتصادی، عامل اصلی شکست می شود.
 
بنابراین دلایل و مسایل مهم، جنجال های انتخاباتی را می توان ناشی از نبود استقلال واقعی دانست. چون وقتی مشاور و کارمند کمیسیون انتخابات خارجی باشد، آن وقت تنها تخلف و تقلب داخلی نیست که آرای مردم را سمت و سو می دهد و بلکه نقش اصلی را کسانی برای خلق بحران بازی می نمایند که به این کشور کمک اقتصادی و نظامی و سیاسی هدفمندانه کرده اند و مهم تر هم این که در مرکز اصلی تصمیم گیری های مهم حضور دارند.
 
بدین جهت، بجاست که مردم افغانستان به بازنگری ارتباط خود با دیگران بپردازند و با بررسی دقیق و درست، به این مهم توجه ورزند که چرا و به چه دلیلی، نتایج حضور شکوهمند سیاسی شان به تعیین سرنوشت کشور نمی انجامد؟
ممکن تعدادی از رهبران خود خوانده و خود ساخته و از خارج آمده، دست به بازی با سرنوشت مردم بزنند، اما آنچه بیشتر فضا را آلوده و پرآشوب کرده؛ رفتار ماکیاولیستی بیگانگان اند که به مقصد گرفتن ماهی مقصود، از جاری ساختن جوی خون و راه اندازی مهاجرت ها و ویرانی شهرها، هراسی ندارند و به هر کاری که بخواهند دست زده و هر گونه جنایت و خیانت را رقم می زنند و این مسئله از چنان صراحت و وضاحت برخوردار است که اگر نگاهی به تاریخ رفتار تباهگر و ویران زای دولت های ماکیاولیستی استکباری انداخته شود، تمام جوانب قضیه روشن می شود که در جهان چه فجایعی آفریده اند.
 
از این رو، تبلور اراده ی ملی و داشتن استقلال واقعی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و نظامی، رمز پیروزی و عامل پایان بحران افغانستان و هر کشور دیگر است. تا در افغانستان، اراده ی ملی بازتاب نیابد و صحنه های عمومی تعیین سرنوشت با حضور واقعی مردم رقم نخورند و استقلال کامل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به ارمغان نیاید؛ خلق بحران و فاجعه چه از مجرای انتخابات باشد و چه از مسیر دیگر، طبیعی است.
نویسنده: محمد عظیم فکوری
https://avapress.com/vdchzxnz-23nwvd.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما