تاریخ انتشار :شنبه ۳ عقرب ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۳۳
کد مطلب : 221309
صلح با حکومت دست‌نشانده؟ تجدید عهد حکمتیار با پاکستان
گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی که به پاکستان سفر کرده، می‌گوید که حکومت افغانستان دست‌نشانده خارجی‌ها است و نیاز است تا در مذاکرات بین‌الافغانی موضوع تشکیل حکومت جدید و «مستقل» بحث اصلی باشد.

او افزوده‌ که حکومت جدید باید «قابل قبول افغان‌ها باشد، مستقل باشد، دست نشانده نبوده و تحمیل شده از سوی خارجی‌ها نباشد.»

او تاکید کرده که دولت آینده «باید با توجه به عقاید و سنت‌های مردم افغانستان و بدون هیچگونه دخالت خارجی تشکیل شود» و هشدار داده که در غیر این صورت کشور به «جنگ داخلی» کشیده می‌شود.

او همچنین گفت که حمایت هند از دولت افغانستان به دلیل موضوع کشمیر است. و از هند خواست که افغانستان را در جنگ کشمیر دخیل نکند.

رهبر حزب اسلامی از آغاز زودهنگام گفتگوهای حزبش با طالبان نیز خبر داد و گفت که این گفتگوها برای «برقراری صلح و دوام آن» آغاز می‌شود.

او پیشتر نیز گفته بود که «حکومت کابل» خواهان ادامه جنگ است و طرفدار صلح نیست.

اظهارات ضد دولتی گلبدین حکمتیار صرفا یک هشدار از جانب یک ناظر بی طرف یا رهبری که به منافع و حاکمیت ملی کشورش احترام می گذارد و برای استقلال آن از سلطه خارجی ها مبارزه می کند، نیست؛ بلکه او رسما دولت کنونی را تهدید می کند و این تهدید از جانب یک عنصر وابسته به پاکستان و در پایتخت آن کشور صورت می گیرد.

همانگونه که در واکنش یکی از مشاوران اشرف غنی به سخنان اخیر حکمتیار نیز آمده است، صدای او از اسلام آباد، صدای براندازی و تکرار تاریخ است و این صدا باید در نطفه خفه شود.

گلبدین حکمتیار کسی است که از همه امتیازات دولت استفاده می کند، با دولت پیمان صلح امضا کرده و ماهانه از دریافت میلیون ها افغانی به علاوه امتیازات ویژه دیگر از جمله عضویت اعضای حزبش در کابینه، اشغال کرسی های ولایتی توسط والی های حزب اسلامی و... برخوردار می شود؛ اما هیچ تعهدی در برابر نظام و قانون اساسی ندارد و به سادگی دست ابزار کشوری مانند پاکستان قرار می گیرد و مهم ترین مسایل امنیت ملی و حاکمیت و استقلال کشور را از تریبون اسلام آباد، هدف قرار می دهد.
 
این اظهارات او نقض صریح پیمان صلحی است که با دولت امضا کرده است و هرگز نمی توان آن را در چارچوب آزادی بیان و انتقاد از کارکرد دولت در حوزه های مختلف، ارزیابی کرد و به او حق داد که به عنوان رهبر یک حزب سیاسی و منتقد دولت، بی پروا بر دولت حمله کند و اصل نظام را زیر سؤال ببرد.

تردیدی نیست که انتقادهای بسیار گسترده ای نسبت به عملکرد دولت موجود در زمینه های مختلف از امنیت و فساد و دولت داری و مدیریت و وابستگی به قدرت های خارجی و حقارت ناموجه آن در قبال دخالت کشورهای بیرونی و شیوه مواجهه آن با گروه های تروریستی و قوم گرایی و جناح زدگی و قطب بندی های ویرانگر نژادی و زبانی و مذهبی و... وجود دارد که باید با صراحت و بدون هیچ هراس و واهمه ای مطرح شود؛ اما زیر سؤال بردن اصل نظام، نقض آشکار قانون اساسی است و این امر به ویژه اگر به تحریک یک کشور بدنام و حامی تروریزم صورت بگیرد، قابل پیگرد قانونی است و آقای حکمتیار باید در قبال این اظهاراتش مسئول شناخته و مؤاخذه شود.

از جانب دیگر، هشدار او نسبت به وقوع جنگ داخلی در صورت دخالت قدرت های خارجی، پیش از آنکه یک موضع گیری جدی و دلسوزانه باشد، یک طنز مضحک است؛ زیرا او شاید بیش از هرکس دیگری، عامل وقوع جنگ های داخلی در اوایل دهه ۷۰ خورشیدی باشد که آن جنگ ها را نیز به تحریک کشور همسایه و با استفاده از پول و امکانات و تسلیحات همان کشور انجام می داد؛ بنابراین، جنگ داخلی مورد نظر رهبر حزب اسلامی، صرفا یک هشدار نیست؛ بلکه در عین حال، بیان خاطرات و تجربه زیسته خود او هم است.

در همین سفر اخیر نیز بسیاری از مردم افغانستان نتیجه گرفتند که رهبر حزب اسلامی به منظور تجدید عهد دیرینه خود با رژيم اسلام آباد به پاکستان سفر کرده تا جبهه تازه ای را در کنار طالبان علیه دولت افغانستان به منظور براندازی و سقوط، ایجاد کند و مذاکرات حزب او با طالبان نیز به همین منظور و با هدایت و نظارت و دستور پاکستان صورت می گیرد تا زمینه سقوط دولت افغانستان، فراهم شود.

بر این اساس، سفر اخیر او به پاکستان سفری برای براندازی است و این موضوع به عنوان یک مساله امنیت ملی باید سریعا در دستور کار دولت قرار بگیرد و در صورت بازگشت رهبر حزب اسلامی از اسلام آباد، او به دلیل مواضع ضد دولتی اش، محاکمه شود.

نکته قابل تأمل این است که آقای حکمتیار با همین دولتی که او اکنون آن را دست نشانده می نامد، پیمان صلح امضا کرد، قانون اساسی اش را پذیرفت، پرچم اش را قبول کرد، در انتخابات آن به عنوان نامزد ریاست جمهوری شرکت کرد و پسر خود را نیز نامزد انتخابات پارلمانی کرد و در حال حاضر نیز چندین وزیر و والی و رییس در ترکیب همین دولت دارد.

بنابراین، از او باید سؤال شود که چرا با یک دولت «دست نشانده» پیمان صلح امضا کرده و از امتیازات آن بهره مند می شود؟ آیا جز این است که این مواضع جدید او، با تحریک و تهییج رژيم اسلام آباد برای ساقط کردن دولت افغانستان و استفاده ابزاری از مزدوران دیروز و امروز خود صورت می گیرد؟
https://avapress.com/vdce7z8wojh8wxi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما