تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۵۱
کد مطلب : 55950
تغییر مهره ها به تغییر سیاست های امریکا می انجامد؟
در آغازین هفته های سال نو میلادی، به گمان برخی، اوباما مشغول تغییر مهره ها در پست های کلیدی امنیتی و نظامی و اصلاح سیاست خارجی و امنیتی است. اینکه این جابجایی ها واقعاً به منظور اصلاح رویکرد و تغییر ماهیت سیاست‌های ملی و جهانی ایالات متحده است یا صرفاً تغییر دکوراسیون کابینه موجود و ادامه همان سیاست های گذشته، تاملات دقیقتری نیاز است. 

در تغییرات پیشنهادی اوباما، جان‌کری، چاک هیگل سناتور سابق جمهوری خواه و جان برننان، مشاور ارشد ضد تروریستی اوباما، وزرای معرفی شده خارجه، دفاع و ریاست سازمان "سیا" است و هیگل و برننان استخوان بندی اصلی تیم امنیت ملی اوباما را در دوره دوم ریاست جمهوری او تشکیل خواهد داد. 

اما اینکه موفق به اخذ تایید مجلس سنای آن کشور شوند یانه موضوعی است که برخی سیاستمداران امریکایی با توجه به مواضع برننان و هگل در باره اسرائیل، جنبش های آزادیبخش و کشورهای حامی جبهه مقاومت، تایید آنها را به دیده تردید نگریسته اند. 

اوباما هیگل را "رهبری میداند که نظامیان امریکا لیاقتش را دارند و برای او نقش تاریخی در اردو قائل است و مفتخر به شرکت در جنگ ویتنامی میداند که کتاب "زنان ویتنام" ماهیت عمکلرد در آنجا را شرح میدهد. همچنین گفته شده هیگل در گذشته مخالف اقدام نظامی امریکا یا اسرائیل علیه ایران و مدافع مشارکت ایران در مذاکرات آتی صلح در افغانستان است. او موضع گیری های نظیر مخالفت با تحریم ایران در ۲۰۰۴، نا مه سرگشاده ۲۰۰۹ مبنی بر مذاکرات مستقیم با حماس و در سال ۲۰۰۷ مذاکرات مستقیم و بدون پیش شرط با ایران را خواسته بود و در ۲۰۰۶ و در جریان تجاوز اسراییل به لبنان و جنگ با حزب الله از بوش پسر رییس جمهور وقت، درخواست برقراری آتش بس فوری را در کارنامه خود دارد و اقداماتش را برای بهبود وجهه ایالات متحده در خاورمیانه حیاتی می دانسته است. هیگل به طورکلی نسبت به استفاده از زور در خارج از مرزها در مقایسه با سایر جمهوری خواهان کم اشتیاق تر و واقع بین تر خوانده شده است. 

جان برننان ۵۷ ساله هم، مشاور ارشد اوباما در امور ضد تروریزم بوده و ۲۵ سال سابقه عضویت در سازمان سیا را دارد و در طرح حمله سال۲۰۱۱ وکشتن اسامه بن لادن در ابیت آباد پاکستان، نقشی عمده داشته است. اگر چه شرکت او در بازجویی های غیر انسانی و شکنجه زندانیان از عیوب او بر شمرده شده اما این ویژگی تنها اختصاص به او ندارد، گوانتانامو، ابوغریب و بگرام، شاهد "برننان"‌های بسیاری بوده اما مواضع متعادلتر و مخالفت های گهگاهی او با سیاست نظامی گری ایالات متحده، دلیل واقعی مخالفت شدید لابی افراطی صهیونیست در امریکا می‌تواند باشد.
به هر صورت قرار است وی جایگزین پترائوسی شود که از دید کارشناسان امریکایی ضعف او موجب کشته شدن‌ سفیر این کشور و سه دیپلمات دیگر در لیبی شد و شکست های متعدد اطلاعاتی که از ایران خورد، ترمیم کابینه را ضروری ساخته بود. 

تردیدی نیست که امروز ایالات متحده، در هر جنگ سرد و گرم جهان از جنگ هفت روزه غزه و بحران کنونی سوریه وعراق تا تجزیه سودان و سرکوب مردم بحرین، و سایر نقاط جهان، دخالت دارد. استعمارگری، حمایت از دیکتاتوری در منطقه، استفاده های ابزاری در پیشبرد اهداف فرامنطقه ای ازگروه های تروریستی و تکفیری نظیر القاعده، نقض فاحش حقوق بشر و ...، روح حاکم بر دکترین امنیتی و سیاسی ایالات متحده است. 

مخالفت های برخی چهره های سیاسی و نظامی مثل برننان و هیگل، در واقع واکنشی در مقابل نظامی‌گری خشن و افراطی بوش و اقدامات عریان ایالات متحده علیه ملتهاست. وگرنه کسانی که تغییر در دکترین های این کشور ایجاد می‌کند و طراحی های استراتژیک جهانی آنرا به عهده دارد، دولت در سایه ای است که اوباما خود از آنها دستور می‌گیرد. بنا براین معرفی برننان و هیگل که برخی ستم دیدگان را مشعوف ساخته و تغییر استراتژی را استشمام می‌کنند یا لابی صهیونیستی را اندکی نگران کرده نزدیک به واقع نیست. همان طوری که شعار "تغییر" دور نخست اوباما تغییری ماهوی در سیاست های ایالات متحده ایجاد نکرد، به اصطلاح شعار تغییر واقعی (Real Change) در دور دوم و چینش مهره های جدید هم تحول مثبتی نخواهد آورد ولی با آن هم باید منتظر زمان بود و دید که جابجایی ها، به تغییر رویکرد ها خواهد انجامید؟ 

به نظر می‌رسد، واقعبینانه تر این است که در سالهای اخیر،‌ شخصیت های غیر حرفه ای بر ریاست "سیا" تکیه زده بود و به همین دلیل شکست های متعدد اطلاعاتی در سطح خاورمیانه، از به غنیمت گرفته شدن RQ۱۷۰ و Scan Eagle توسط ایران تا شکست سناریوی براندازی نظام سوریه موجب تعویض مهره ها و ترمیم خلأ های نظامی و اطلاعاتی شده و در نتیجه به تضعیف و تخریب چهره و اعتبار جهانی ایالات متحده انجامیده، عمده عوامل تغییر دکوراسیون کابینه دور دوم ریاست اوباماست. 

اما با این هم، اگر اراده واقعی تغییر در رویکرد وجود داشته باشد، بایستی پس از این ایالات متحده از حمایت دیکتاتورهای منطقه دست بردارد، تروریسم بدون مرزی را که در سوریه گرد آورده اند و در ترکیه، تونس و اردن،‌ آموزش می‌بینند و حمایت تسلیحاتی می کنند، دست بردارد. از پایگاه دائمی در افغانستان و اهداف پشت پرده آن فاصله بگیرد و مصئونیت قضایی که آشکارا خلاف عدالت است، بر دولت و ملت افغانستان تحمیل نکند. از سوی دیگر حقوق ملت‌ها را به رسمیت بشناسند و به انتخابات آزاد و عادلانه درسوریه، بحرین، عربستان سعودی‌، اردن و کلیه کشورهای سلطان نشین خلیج فارس تن دهد. در این صورت تغییر مهره ها نشانه تغییر واقعی در رویکرد امریکا می‌تواند باشد و گرنه تغییر دکوراسیونی بیش نخواهد بود.


مولف : سیدآقا موسوی نژاد
https://avapress.com/vdcdzn0k.yt0kk6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما