تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۳ حوت ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۱۴
کد مطلب : 60520
آنگاه که سِرِّ سناریو از پرده برون افتاد
طی یازده سال گذشته، نظامیان امریکایی جنایات متعددی را در کابل، هلمند و قندهار مرتکب شده اند اما انتقاد و اعتراض و پرده دریی در این سطح، میان کابل و واشنگتن سابقه نداشته است. نخستین بار مجله معروف امريكايي «رولينگ استون» با انتشار تصاويري مستند، در اوریل ۲۰۱۱ جنايات سربازان امريكايي در افغانستان را فاش کرد که ارتش ايالات متحده با تشكيل جوخه هاي مرگ، برای تفریح، افراد بي گناه و حتي كودكان را مي كشتند. یا در همان سال و در یک اقدام جنون آمیز دیگر نظامی امریکایی ۱۷ نفر را که ۱۱ تن آنها زن و کودک بودند در ولسوالی پنجوایی به قتل رساند. در فاجعه ای دیگر، نظامی امریکایی که به قصاب قندهار شهرت یافت، ۱۶ تن را به طور فجیعی به شهادت رساند. چند سال قبل از آن، نیز امریکایی ها در سرای شمالی کابل، مستقیماَ مردم را به رگبار بسته بودند. جنایات مشابهی دیگر نیز فراوان اتفاق افتاده که نهایتاً با اعتراض حکومت و مطالبه توضیح، پایان می یافته است اما این بار رئیس جمهور در واکنش به قتل، آزار و زندانی ساختن مردم، توسط نیروهای ویژه ایالات متحده در میدان وردک، تصمیم کاملاً متقاوتی اتخاذ کرد و به وزارت دفاع فرمان داد که ظرف دو هفته آنها را از این ولایت اخراج کنند. اما امریکایی ها در پایان مهلت یاد شده نه تنها تمکین نکردند که نخست گفتند بررسی می کنیم و پس از آن خواستار ارائه مدرک شدند و تصریح کردند که بدون ارائه شواهد، آن ولایت را ترک نخواهند کرد. افزون بر این، در تازه ترین اقدام، نیروهای امریکایی یک دانشجو را از داخل دانشگاه قندهار اختطاف کردند که رئیس جمهور در دیدار چاگ هیگل آنرا نقض حاکمیت ملی افغانستان عنوان کرد.
به هرروی این سر آغازی شد تا رئیس جمهور متعاقب فرمان دوهفته پیش خود و افزون بر انتقادات شدید اللحن از کشتار غیر نظامیان توسط امریکایی ها، افشاگری هم کند و مقامات امریکایی به زور گویی و اظهارات خلاف شئونات معمول روی بیاورند.
پرسشی که وجود دارد، این است، چرا در پایان دوره حامد کرزی و آغاز خروج، شاهد روابط تنش آلود امریکا با افغانستان هستیم. آیا اتفاقات اخیر کاسه صبر ایوبی رئیس جمهور را لبریز کرده یا حوادث دیگری نیز رخ داده که فرمانده امریکایی ناتو، علناً و بی ادبانه بگوید که کرزی اشتباه می کند.
برای پاسخ به این پرسش بایستی به چند نکته اشاره نمود: نخست آنکه امریکایی ها در این اواخرفوق العاده لجام گسیخته اند و اساساَ حاکمیت ملی ما را به رسمیت نمی شناسند و اندک توجهی به حقوق حاکمیتی ما ندارند. نکته دوم اظهارات ۲۴ جنوری جان کری قبل از احراز وزارت خارجه و در جلسه استماعیه کمیته روابط خارجی مجلس سنای امریکاست که گفته بود، در انتخابات آینده، دیگر تفاهمی در کار نخواهد بود؛ این گفته حاکی از چرخش و سناریوی جدید امریکا در انتخابات آینده بود. اما علی رغم این نکات در سخنان رئیس جمهور، نکته حیاتی تری وجود دارد و آن یک دهه بازی ایالات متحده به نام مبارزه با طالبان است. وی دریافته که آنها گروه هایی را تحت نام طالب در دوسوی دیورند حمایت می نمایند، اما با استفاده از حربه مبارزه با آنها، خود را بر افغان ها تحمیل می کنند. موضوعی که بی هیچ تفسیر و تاویلی از سخنان رئیس جمهور به وضوح فهمیده می شود.
رئیس جمهور در روز زن گفت: «دیروز[شنبه۱۹ حوت] طالبان دو جای را با بمب منفجر کردند یا به نام طالب اعلان شد و حال صدایش را نمی فهمم ... طالب می گوید که من درمقابل وزارت دفاع افغانستان و در خوست مردم عام افغانستان را به این خاطر کشتم که به امریکا زور خود را نشان بدهم. امریکا می گوید که طالب دشمن من نیست و من همرای طالب کدام جنگ ندارم ولی به نام طالب هر روز در وطن ما مردم آزاری می کنند. طالب هم هر روز با امریکایی ها درصحبت است ولی درکابل و در خوست باز بم منفجر می کند که من به امریکا قوت خود را نشان بدهم، نخیر! این بم هایی که دیروز در خوست و در کابل منفجر شد در این قوت نشان دادن به امریکا نبود، در حقیقت خدمت به امریکا بود! در خدمت به امریکا بود، درخدمت به همین شعار ۲۰۱۴ بود که ما را بترساند که اگر این ها نباشد، من نمی گذارم تان. در حقیقت بم هایی که دیروز منفجر شد به نام طالب درحقیقت خدمت به خارجی ها بود، خدمت به این بود که حضور خارجی ها در افغانستان باشند، نروند. از راه آوردن ما به ترس که البته ما ازین گذر ها بسیار گذشتیم.»
منصفانه باید گفت، رئیس جمهور بارها واکنش و اعتراضات شدیداللحنی در قبال جنایات نظامیان امریکا داشته اما این بار آنچه که فرمانده امریکایی ناتو را از نظر روانی به هم ریخته، اعتراضِ تنها نیست بلکه افشای فرا پرده سناریوی مذاکره، حضور و خروج پس از ۲۰۱۴ و نشانه رفتن نخاع کل سناریوی مبارزه با تروریسم یا طالبان است. او به صراحت گفت، جنس طالبان طرف مذاکره دولت با ایالات متحده متفاوت است و از نظر رئیس جمهور کسانی که به نام طالب انتحار و انفجار می کنند، دقیقاً در خدمت پروژه امریکایی دوهزار و چهارده هراسی و اخذ پایگاه های دائمی و عدم خروج است. این، افشای هویت همان کسانی است که به دور از چشم دولت و به نام طالبان در کشورهای غربی و عربی با ایالات متحده مذاکره می کنند. از نظر کرزی آنان نه طالبان که در واقع خادمان امریکایی هستند. سخنان غیر متعارف فرمانده امریکایی ناتو نیز در واکنش به همین بخش از سخنان اوست و اینکه دانفورد گفته که کرزی اشتباه می کند و وزیر دفاع آن کشور نیز برخلاف معمول و بدون کنفرانس مشترک مطبوعاتی، کابل را ترک گفت، معلول همین بخش از افشاگری های اوست.




مولف : سیدآقا موسوی نژاد
https://avapress.com/vdccxpqe.2bqxi8laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

این جنایات آثار ازادی عملی است که دولت به نیروهای خارجی داده است اما پس پایان دوره ریاست جمهوری تازه به نتیجه افتاده که نیروهای خارجی جنایت هم انجام داده اند.
این افشاگری ها خیلی وقت پیش باید صورت میگرفت نه حالا بعد از یازده سال.
در این یازده سال خیلی از اندیشمندان وطن پرست ما گفتن خیلی از روزنامه ها ما افشاگری کردن و به مردم گفتن که سناریو پشت پرده امریکا چی هست خیلی ها سعی کردن مردم را اگاه کنند و مردم هم به این موضوع آگاه بودن حالا بعد از یازده سال خدا را شکر مرد اول مملکت ما هم آگاه شد و افشاگری کرد.
مه که باور نمیکنم این هم شاید یک بازی سیاسی جدید باشد.