تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۹ حمل ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۱۷
کد مطلب : 62053
کدام سیاست، عین دیانت است و کدام نیست؟!
 تاریخ نشان داده است که هر گاه جامعه اسلامی از دیانت فاصله گرفته و به سیاست صرف روی آورده است، دچار لغزشهای فراوان و مهلکی در اندیشه و رفتار شده است. پیش از آنکه وارد اصل موضوع شویم، به مقدمه ای کوتاهی توجه می دهیم.
در چند دهه اخیر، اصطلاحی بر روی زبانها شایع و رایج گردیده است زیر عنوان سیاستِ دینی که در محافل اسلامی به سیاستِ عینِ دیانت تعبیر و تفسیر می شود. این تعبیر که در واقع پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در جامعه اسلامی پخش و نشر شد، بسیاری از مسلمانان را دچار سوء فهم جدی و اساسی کرد.
این سوء فهم هنوز که هنوز است نیز در جوامع مختلف اسلامی و در میان بسیاری از مسلمانان به شکل جدی و خطرناک وجود دارد. پیش از هر چیز واژه سیاست را باید توضیح داد و گفت که سیاست به معنی دقیق و بدون تحریف آن به معنی تدبیر امور است به گونه ای که هیچ گونه پیامد منفی و مضر برای جامعه انسانی نداشته و بلکه به آن استحکام و قوام لازم را ببخشد.
سیاست در این معنی است که هیچ گونه تضاد و تصادمی با دین و آموزه های آن نداشته و در واقع تابع صد در صدی شریعت و قوانین آن می باشد. این معنی و تفسیر از سیاست، همان چیزی است که انبیای الهی و جانشینان و شاگردان آنان در اداره اجتماع و سرزمینهای توحیدی از آن بهره و سود می برده اند.
سیاست در این معنی، تابع و دنباله رو دین است و هیچگاه خود در برابر دین و فیصله های آن، موضع نگرفته و اجتهاد نمی کند. همینجا نیز به یک نکته باریک و دقیق باید اشاره شود که پیروی از یک چنین روش و شیوه سیاسی نیز، کار هر کسی نیست و به قول امام علی(ع):" سیاست، بحر عمیقی است که شنای در آن بحر، کار هر شناگر ناشی و تازه کاری نیست".
همین صعوبت و حساسیت بی نهایت پیچیده و ظریف در سیاست است که بسیاری از افراد را دچار لغزشهای مهلک کرده و ایمان آنان را در ورطه سقوط و اضمحلال قرار می دهد. به همین دلیل است که بسیاری، ناخودآگاه و به گمان آنکه از سیاست دینی پیروی می کنند، با فروغلتیدن در دام سیاست غیردینی، دنیا و آخرت خویش و دیگران را ضایع و تباه می کنند.
با توجه به مقدمه بالا، مسلمانان در پیروی از سیاست غیردینی به دو دسته آگاه و غیرآگاه قابل تقسیم اند. تعدادی ندانسته وارد این بازی شده و در نهایت یا نیمه راه متوجه خطر و وخامت راه رفته می شوند که یا از همانجا بر می گردند در مسیر درست و یا ادامه می دهند.
اما تعدادی دیگر، از اول می دانند که قدم در چه راهی گذاشته اند؛ اما از آنجا که به وجاهت و قدرت علاقه مفرط و جنون آمیزی دارند، برای شان اهمیتی ندارد که برای رسیدن به اهداف دنیایی خویش از چه روش و شیوه سیاسی ای بهر ببرند؛ دینی و یا غیر آن ابداً برای آنان مهم نبوده و توجهی هم بدان نمی کنند.
تاریخ بشریت و از جمله تاریخ اسلام، پر است از وجود افراد و دولتهایی که در راه رسیدن به حکومت و قدرت، نه تنها از دین که از همه ی وابستگی های خونی و نسبی خویش هم گذشتند که به عنوان نمونه می توان به دو خاندان بنی امیه و بنی عباس اشاره کرد.
این سلسله دولتهای سیاسیِ صرفِ بیگانه از دین، در ادوار مختلف ادامه پیدا کرد تا رسید به دولتها و حاکمیتهای جائر و دیکتاتور کنونی در بسیاری از سرزمینهای عربی- اسلامی. دولتهای شرور و تفرقه افکنی چون آل سعود، آل خلیفه، پادشاهی اردن، قطر، امارات و... که به اضافه دولت ترکیه، سرطان مهلک و صعب العلاجی شده اند که در کالبد روح و جسم کشورهای اسلامی، حلول کرده اند.
نتیجه صرف سیاسی عمل کردن خاندان آل سعود در طول سالهای متمادی، آن شده است تا افکار مسخ شده و تاریخ گذشته ابن تیمیه، به جای اندیشه ها و آموزه های پویا و بالنده اسلام ناب محمدی( صلوات الله علیه و آله) بر اریکه نفوذ و حاکمیت تکیه بزند!.
در این کشور مقدس که عنوان منحصر به فرد ام القرای بلاد اسلامی را به حق به خود اختصاص داده و کعبه شریفه و مرقد نبی مکرم اسلام و بسیاری از صحابه کرام در آن قرار دارد؛ ایجاب می کند تا انسانهای صالح و خیرخواه امت اسلامی در آن خاک منور و ملکوتی، به خدمت به امت اسلامی و کشورهای آنان مصروف و مشغول باشند.
اما دریغا که دولت و حکومتی در سرزمین وحی حاکم شده که با میدان دادن به سلفیت افراطی و سیاسی، هر روز بیشتر از روز پیش، بذر تفرقه و دشمنی را در میان آحاد امت اسلامی، پخش و نشر می کند. فتواهای مفت و فاقد هر گونه ارزش و اعتبار دینی که هر گاه و بیگاه به وسیله مفتی های بی تقوا و چسپیده به دنیای وهابیت از سرزمین وحی و جبرئیل به گوش امت اسلام می رسد، همه را مکدر و ملول ساخته است.
از همه تنفرزاتر حمایت مادی و معنوی سران آل سعود از تروریستهای افراطی و ستمگر در سوریه است که این رژیم همراه با دولتهای جائر و غیر مسئولی چون قطر و ترکیه و صد البته با اشاره امریکا و غرب، با ارسال پول، اسلحه و نیروی انسانی، کشور اسلامی سوریه را به حمامی از خون و آتش و ویرانی، تبدیل کرده اند.
غیر از آنکه حمایتهای بی دریغ دول عربی از تروریزم در سوریه از دوسال بدینسو باعث تخریب همه جانبه این کشور و کشته شدن نزدیک صد هزار مسلمان بی گناه شده است، تروریستان شرور در اقدامی دین ستیزانه و غیر انسانی و در ایام سوگواری دختر نبی مکرم اسلام(ص) فاطمه زهرا(س)، حرم حضرت سکینه یکی از نوادگان صالحه محمد مصطفی(ص) را با سلاح سنگین مورد هدف قرار داده اند.
به هر حال، این تنها بخشی از ناهنجاری ها و کجی هایی است که در اثر پیروی از سیاست غیر دینی، دامنگیر جامعه اسلامی شده است.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcfmxdv.w6d0tagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

فقط سیاستی در دنیا مورد قبول است که بر مبنای قوانین اسلامی پایداری شده باشد.
پیروی از قوانین اسلامی و داشتن یک حکومت اسلامی میتواند سیاست عین دیانت باشد.
متاسفانه این روز ها از دین استفاده ابزاری میشود اگر واقعأ سیاست یک جامعه بر اساس آموزه های دینی باشد می تواند حلال مشکلات یک جامعه باشد.
ایران که دم از اسلام میزندهنوز دربیشترشهرهایش نتوانسته ان را به درستی ترویج دهد