تاریخ انتشار :شنبه ۲۱ جدی ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : 83342
وقتی یک قصاب می میرد!
آریل شارون؛ صدر اعظم سابق رژیم اسرائیل پس از ۸ سال به سر بردن در کما امروز شنبه در ۸۵ سالگی در بیمارستانی در تل آویو درگذشت.
او در سال ۲۰۰۶ میلادی در پی سکته مغزی شدید به کما رفت.
او در سال ۲۰۰۱ میلادی به قدرت رسید.
در حالی که بسیاری از اسرائیلی ‌ها معتقدند که آریل شارون "امنیت و صلح واقعی " را برای آن کشور به ارمغان آورد؛ اما فلسطینیان و سایر مردم جهان، از او به علت کشتارهای بی رحمانه و غیر انسانی در اردوگاه های صبرا و شتیلا با عنوان "قصاب صبرا و شتیلا" یاد می کنند.
آریل شارون در سال ۱۹۸۲ و در زمان وقوع کشتارهای صبرا و شتیلا در جریان جنگ داخلی در لبنان، وزیر دفاع رژیم اسرائیل بود و این دو اردوگاه تحت کنترل نیروهای جنگی آن کشور قرار داشت.
او همچنین از جمله مدافعان شهرک سازی در مناطق اشغالی فلسطینی و از جمله پیشگامان احداث دیوار حائل در غزه بود ودر یک زمان مسؤول تخریب بیش از ۲۰۰۰ منزل مسکونی فلسطینی ها به منظور شهرک سازی های صهیونیستی بود.
دیدار او از بیت المقدس و هتک حرمت مسجد الاقصی، مبدأ تاریخ انتفاضه فلسطین شد و سرآغاز فصل تازه ای در مبارزات آزادی خواهانه فلسطینیان به منظور سرکوب و کوتاه کردن دست متجاوز رژیم امپریالیست و غاصب اسراییل قرار گرفت.
مرگ او بدون شک مرگ یک قصاب خون آشام و بی رحم است و نحوه جان باختن او، عبرتی تکان دهنده برای کسانی که با بصرت و اعتبار به پدیده های هستی نگاه می کنند.
قصاب صبرا و شتیلا ۸ سال پیش مرده بود؛ اما مرگی که نه تنها از هیچ شکوهی برخوردار نبود؛ بلکه او را به یکی از شگفت انگیزترین انتقام های مدیر و مدبر کار انسان و جهان؛ خداوندگار عالمیان تبدیل کرد.
خداوند بزرگ طی ۸ سال تمام، شارون خون آشام و جنایتکار را چون آیینه عبرتی در برابر دیدگان بشر قرار داد؛ تا بلکه دیده ای بیدار شود، وجدانی بجنبد و شعوری آگاه شود که جهان هیچگاه خالی از خدا نبوده و نیست و آنهایی که امروزه و پیش از این به دروغ بر کرسی خلاف اللهی تکیه زده و تصور کرده اند خود خدایی قهار و جبار و توانا و متکبر اند، در واقع خود را فریفته اند.
مرگ شارون در واقع، تکانه ای بود به عمیق ترین و فراموش شده ترین لایه های وجدان انسانی؛ تا هیچکس هیچگاه نپندارد که تا آنجا بزرگ شده و قدرت یافته است که می تواند نظم هستی، قاموس و قانون خلقت و نظم مستقر طبیعت را بر وفق امیال شیطانی خویش، تغییر دهد.
شارون در حالی تسلیم سنت محتوم هستی شد که کسی نمی داند طی ۸ سال مرگ تدریجی و کمای مرگبار، چه دید و چه شنید!
او در روزگاری که به زعم خود می توانست کودکان و زنان و مردان مظلوم و بی پناه و بی خانمان و غیر نظامی فلسطینی را دژخیمانه و بی رحمانه به خاک و خون بکشد، هرگز به یاد نیاورد که هر جنبنده ای را پایانی است و خوشا جنبنده ای که این پایان را خوش و خرم رقم زند و روزی در آرامشی شکوهمند و ابدی به دیدار پروردگارش برود.
شارون در طول سال ها سیاست کردن، مستقیما رو به روی خدا و خلیفه خدا ایستاد و تا توانست آدم کشت، جنایت کرد، ویرانی به بار آورد و آوارگی ایجاد کرد؛ تا جنین نامشروع صهیونیزم را به بلوغ برساند و آن را بر سرزمین های مادری و مشروع خیل عظیمی از انسان های بی دفاع و بی پناه، مسلط کند.
قصاب صبرا و شتیلا اما فراموش کرده بود که آنهمه نیروی نظامی و ارتش و توپ و تانک و خیل هواداران پر و پا قرص، تا ابد همراه او نیستند؛ او از یک جای راه به بعد باید تنها سفر کند؛ سفری جهنمی و سیاه و وحشتناک و بد آتیه. اکنون این سفر که ۸ سال پیش استارت خورده بود رسما آغاز شده و دنیای ما از قصابی دیگر، خالی شده است.

https://avapress.com/vdcj8teo.uqetxzsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما