تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۳ ثور ۱۳۸۸ ساعت ۰۸:۳۶
کد مطلب : 7753
اوباما؛ صد روز با دو بحران
چهل و چهارمين رييس جمهور ايالات متحده را از زاويه اقتصادي چگونه مي توان مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار داد؟
با فرارسيدن 29 آوريل 2009 (9 ثور)، صد روز از آغاز دوره رياست جهموري باراك اوباما، گذشت و در اين حال تحليل گران مسائل سياسي، به تحليل صد روز ابتدايي رياست جمهوري وي پرداختند اما در مطلبي كه پيش رو داريد سعي بر اين است كه اقدامات و نتايج تصميمات دولت آمريكا در طول اين مدت از نقطه نظر اقتصادي مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد.

ممكن است در ابتداي امر اين سوال مطرح شود كه آيا صد روز مي تواند زمان مناسبي براي بررسي عملكرد و نتايج اقدامات يك دولت باشد يا خير؟
در پاسخ به اين پرسش بايد يادآوري نمود كه فرانكلين روزولت، سي و دومين رييس جمهور آمريكا ، در تاريخ نهم مارس 1933 و درست در زماني به قدرت رسيد، كه اين كشور شديدا با بحران اقتصادي دهه 1930 دست به گريبان بود. وي با هدف مقابله با بحران، پنج روز پس از به قدرت رسيدن، يعني در 14 مارس، كنگره آمريكا را جهت تشكيل اجلاس اضطراري فراخواند. اين اجلاس صد روز به طول انجاميد و ماحصل آن تصويب قوانيني بود كه به نحو موثري در بازسازي اقتصاد آمريكا ايفاي نقش نمود و از آن پس، صد روزگي به عنوان ملاك و معيار مناسبي براي بررسي عملكرد رهبران سياسي كشورهاي مختلف معرفي شد.
حال با اين تفاسير، عملكرد چهل و چهارمين رييس جمهور ايالات متحده را از زاويه اقتصادي چگونه مي توان مورد ارزيابي و تجزيه و تحليل قرار داد؟

به نظر مي رسد بهترين ابزار و معيار قضاوت در اين خصوص، نحوه تقابل وي با بحران مالي باشد كه از كشور آمريكا آغاز شد و پس از گذراندن سه مرحله(1) ، به بحراني اقتصادي و جهاني تبديل شد. هر چند ياد آوري اين نكته نيز خالي از لطف نيست كه از سويي اقتصاد اين كشور به عنوان قدرتمند ترين اقتصاد دنيا معرفي مي شود و از سوي ديگر مسئوليت ايجاد بحران كنوني نيز متوجه اين كشور است، لذا بررسي تصميمات، اقدامات و نتايج عملكرد رييس جمهور اين كشوردر طول مدت 100 روز، از اين زاويه به عنوان شاخصه اي براي شناخت و عملكرد وي مناسب خواهد بود.

وي كه دوره رياست جمهوري خود را با ميراثي شوم از جورج بوش؛ دو جنگ ناتمام و بحران جهاني اقتصاد ، آغاز نمود، در همان ابتداي كار سعي كرد تا با تصويب طرحي موسوم به طرح نجات اقتصادي، و با صرف هزينه اي بالغ بر 787 ميليارد دلار، اقتصاد رنجور و بحران زده كشورش را احيا كند اما پس از گذشت بيش از سه ماه، و تخصيص بيش از 85 درصد مبلغ مذكور به شركت ها و بخش هاي بحران زده، اقتصاد اين كشور كماكان در سراشيبي سقوط قرار دارد، هر چند طي هفته هاي گذشته اخبار اميدوار كننده اي مبني بر توقف روند بحران و بهتر شدن اوضاع شركت ها و بانك هاي آمريكايي منتشر شد اما مدتي بعد با انتشار گزارش صندوق بين المللي پول و روشن شدن دليل واقعي مثبت شدن تراز بانكها و شركت هاي امريكايي و اروپايي، اميدها به ياس مبدل گشت.

از سوي ديگر، بررسي شاخص هایی همچون نرخ رشد اقتصادی، بیکاری، تولیدات صنعتی، صادرات، مصرف داخلی و...نيز حکایت از آن دارد که با وجود تلاش دولت آمريكا و ارائه کمک های مالی کلان به شرکت ها، موسسات مالی و بانک ها روند نزولی اقتصاد آمریکا هنوز متوقف نشده است.
به عنوان نمونه، تعداد بیکاران آمریکا از يازده میلیون و يكصد هزار نفر در دسامبر 2008 به سيزده ميليون و دويست هزار نفر در مارس 2009 افزایش یافته است و پیش بینی ها حکایت از آن دارد که طی ماه های آینده، نرخ بیکاری آمریکا که هم اکنون حدود هشت درصد است، دو رقمی خواهد شد.
در طول اين مدت بخش مسکن نيز که یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی آمریکا به شمار می رود، به شدت تضعیف شده و تعداد خانه های فروخته شده در سه ماه اول سال جاری به نصف مقدار مدت مشابه سال 2008 رسیده است. در همین حال کسری بودجه نیز به شدت افزایش یافته واز 703 میلیارد دلار در ژانویه به یک هزار و 139 میلیارد دلار در ماه مارس افزایش پیدا کرده است.

اما اوباماي بد اقبال، طي روزهاي گذشته با چند مشكل اساسي ديگر نيز برخورد كرد، اولين و مهمترين آنها شيوع آنفلوآنزاي خوكي است كه خود به بحراني جهاني تبديل شده و به مثابه نمكي بر زخم عميق اقتصاد بحران زده آمريكا عمل مي كند.

اين بحران كه دنياي اقتصاد را نيز از تاثيرات منفي خود بي نصيب نگذاشته است، اوضاع شكننده و نامناسب اقتصاد جهان و در راس آن اقتصاد آمريكا را با مشكلات بالفعل و بالقوه بيشماري مواجه ساخته كه تدوام آن، اثرات نامطلوبي از خود بر جاي خواهد گذاشت و كارنامه اقتصادي اوباما را كه تقابل با بحران جهاني اقتصاد، انرژي وي را به خود معطوف نموده بود، بيش از گذشته تيره خواهد ساخت.

تداوم اين بحران، در كنار بحران جهاني اقتصاد، ضربات سختي را بر پيكره اقتصاد رنجور آمريكا وارد خواهد كرد و حداقل صنايع توريسم، حمل و نقل و غذاي اين كشور را با مشكل مواجه مي كند.
به اعتقاد كار شناسان اقتصادي، اين بيماري مي تواند با افزايش نرخ بيكاري، دوران باز پروري اقتصاد را براي مدت زيادي به تاخير بيندازد و از اين محل بالغ بر 50 ميليارد دلار بر فعاليت هاي اقتصادي زيان وارد نمايد.

اما مشكل ديگري كه باراك اوباما در آستانه صدمين روز در اختيار گرفتن قدرت با آن مواجه شد، انتشار اخبار ورشكستگي شركت هاي مهم اقتصادي آمريكا بود كه يكي پس از ديگري ورشكسته شده و از چرخه فعاليت هاي اقتصادي اين كشور خارج شدند و از اين طريق، شاخص هاي بازارهاي بورس اين كشور با كاهش شديد مواجه شدند.

با این حال، باراك اوباما با اعتماد به نفس خاصي از بهبودي اوضاع اقتصاد سخن مي گويد و گفته مي شود ، نظرسنجی های مختلف نيزحاكي از افزايش اميدواري آمريكايي ها به برنامه هاي اقتصادي دولت اوباما است اما تحليلگران اقتصادي بر اين عقيده اند كه وعده های اقتصادی اوباما با اما و اگرهای فراوانی همراه است و با توجه به شرایط کنونی دنياي اقتصاد، بعید به نظر می رسد که این وعده ها تحقق یابند ولي مي توان منتظر ماند و صبر كرد تا گذشت زمان، ميزان درستي ادعاهاي هر دو طرف را آشكار سازد. 

                                                نویسنده:سید محمد حسینی
---------------------------------------------------------------
1. مرحله اول خود را در ورشكستگي بانك ها و موسسات بيمه نشان داد، مرحله دوم به صورت كاهش ارزش سهام شركت ها در بازار هاي بورس جهان نمايان گشت و مر حله سوم به ركود عظيم اقتصادي، كاهش توليد و بيكاري گسترده دامن زد و در مجموع به بحراني جهاني تبديل گشت.

منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)کابل
https://avapress.com/vdcd.k052yt05sa26y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما