تاریخ انتشار :جمعه ۵ سرطان ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۳۶
کد مطلب : 9431

افغانستان و مواد مخدر

قسمت اول: بررسي آخرين وضعيت كشت و توليد مواد مخدر در افغانستان
سید محمد حسینی
سید محمد حسینی
متاسفانه بايد اعتراف كرد كه نام كشور افغانستان، در وهله اول تداعي كننده مفاهيم و مضامين منفي است زيرا هر فردي در هر گوشه اي از جهان پس از شنيدن اين نام ناخودآگاه به ياد مسائلي همچون جنگ،
متاسفانه بايد اعتراف كرد كه نام كشور افغانستان، در وهله اول تداعي كننده مفاهيم و مضامين منفي است زيرا هر فردي در هر گوشه اي از جهان پس از شنيدن اين نام ناخودآگاه به ياد مسائلي همچون جنگ، خونريزي، قتل، افراط، تفريط، فقر و صد البته كشت و توليد مواد مخدر مي افتد و چه بخواهيم يا نخواهيم، كشورمان به عنوان بزرگترين و مهمترين توليد كننده ترياك در دنيا شناخته مي شود.

گسترش كشت و توليد مواد مخدر در كشورهايي نظير افغانستان، وانتقال اين مواد به انحاء مختلف به اقصي نقاط دنيا سبب شد تا يك كنفرانس بين المللي تحت عنوان مبارزه با اعتياد و قاچاق مواد مخدر در تاريخ 17 تا 26 ژوئن 1987ميلادي در شهر وين به منظور ابراز عزم سياسي ملتها در امر مبارزه با پديده خانمان سوز و شوم مواد مخدر تشكيل شود.
در اين كنفرانس سندي در چهار فصل تنظيم شد كه بيش از 35 مورد اقدام عملي را همچون ارزيابي ميزان مصرف، پيشگيري از طريق آموزش، نقش رسانه ها در بازگشت معتادان به دامن اجتماع و معالجه آنان، ريشه كني مزارع غير مجاز خشخاش، نابودي شبكه هاي عمده قاچاق مواد مخدر، همكاريهاي حقوقي كشورها و غيره را در خود جاي داد. اين سند در 26 ژوئن مصادف با 5 سرطان به اتفاق آراء مورد تأييد و تصويب كشورهاي شركت كننده قرار گرفت و سالروز تصويب اين سند به نام روز جهاني مبارزه با مواد مخدر اعلام شد.

ازآن پس همه ساله در همين تاريخ سمينارها و كنفرانس هاي مختلف در سطوح منطقه اي و بين المللي تشكيل مي شود و ضمن يادآوري اين پديده شوم به جهانيان، راهكارهاي مبارزه با آن بررسي شده و مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد.

دراین باره که تولید موادمخدر با حجم زیاد در کشور افغانستان، چه آسیب ها و زیانهائی به مردم این کشور و جامعه بین المللی به همراه دارد، شاید کمتر کسی شک و تردید داشته باشد. زیرا همگان می دانند که تولید این مواد افیونی در گام نخست، یک عمل غیرشرعی است که در قانون اساسی، کشت، تولید، استعمال، خرید و فروش و قاچاق آن منع شده و مرتکبین آن به عنوان مجرم، قابل پیگرد و مجازات می باشند. همچنین استعمال و استفاده از این مواد افیونی، زایل کننده عقل و موجب گسترش فساد و جرائم ضداخلاقی در جامعه گردیده و نسل جوان جامعه را از تحرک و فعالیتهای سازنده فکری و جسمانی باز می دارد .
اما در اين خصوص سوالات متعددي وجود دارد كه يافتن پاسخي مناسب براي آنها تا اندازه زيادي مي تواند گره گشاي بخش عظيمي از اين معضل بزرگ باشد.
اولين و شايد مهم ترين سوال اين باشد كه پس از گذشت نزديك به يك دهه از تغييرات حكومتي در افغانستان و ورود نيروهاي چند مليتي با هدف مبارزه با تروريسم و كشت و ترويج مواد مخدر و همزمان با صرف ميلياردها دلار در اين راه و برپايي سمينارها و كنفرانس هاي پر زرق و برق، آيا دستاورد مثبتي نيز حاصل شده است؟
آيا مسئولين اجرايي و نهادهاي قانون گذاري كشور، طرح و پلان مشخصي را دراين زمينه، در دستور كار خود دارند؟
با توجه به مختصات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ملت افغانستان، از چه راه هايي مي توان به مبارزه با اين پديده پرداخت؟
گسترش كشت و توليد مواد مخدر چه زيان هايي را در درجه اول به افغانستان و در درجه بعد به كشورهاي ديگر تحميل مي كند؟
و...

در مقام پاسخ به اين سوالات بايد گفت هرچند طالبان در اواخر حاكميت‌شان در افغانستان به خاطر بالا بردن قيمت فروش موادمخدر در بازارهاي جهاني، كشت ترياك را ممنوع اعلام كردند اما به اعتقاد اكثر كارشناسان، آزاد گذاشتن توليد و تجارت موادمخدر در سال‌هاي اول حكومت طالبان، باعث ترويج فرهنگ كشت ترياك درميان اكثر كشاورزان افغانستان شد.
با فراهم شدن زمينه‌هاي سقوط طالبان در افغانستان و برگزاري كنفرانس بن و تشكيل حكومت موقت به رهبري آقاي كرزي، يكي از ميراث‌هاي باقي‌مانده و چالش برانگيز از دوران طالبان، هزاران هكتار از زمين‌هاي زير كشت ترياك و تجارت این مواد در افغانستان بود.
با روي كار آمدن دولت‌هاي موقت و انتقالي در افغانستان و حضور نيروي ائتلاف به رهبري آمريكا، انتظار مي‌رفت تا يكي از بندهاي مهم توافقات بن براي افغانستان، يعني ريشه‌كن كردن توليد موادمخدر در اين كشور به عنوان يكي از پديده‌هاي تروريسم، به اجرا گذاشته شود و افغانستان از سايه شوم توليد موادمخدر رهايي يابد.
اما نه تنها اين هدف عملي نشد، بلكه توليد موادمخدر بعد از تشكيل حكومت‌هاي موقت و انتقالي و حضور نيروهاي خارجي و بين‌المللي در افغانستان نسبت به زمان طالبان افزايش چشم‌گيري يافت، چنانكه توليد موادمخدر در سال 2001، يعني پايان حاكميت طالبان به كمتر از 200 تن در سال رسيده بود اما در سال‌هاي 2002 و 2003 ميلادي با ايجاد تحولات جديد سياسي در افغانستان، توليد موادمخدر رشد به مراتب فزاينده اي داشت و به ترتيب به 3400 و 3600 تن در سال افزايش يافت كه در سال 2004 ميلادي با شكستن ركورد توليد، به 4200 تن رسيد.
در سال 2005 با 100 تن كاهش، توليد به 4100 تن رسيد اما پس از اين سال نيز روند توليد حالت صعودي پيدا كرد و با افزايش سرسام آوري در سال 2007، سطح توليد به 8200 تن يعني دقيقا دو برابر سال 2005 رسيد.
نمودار زير كه از آخرين گزارش سازمان ملل متحد در سال 2009 اخذ شده مويد اين مطلب است كه در سالهاي اخير، ميزان توليد مواد مخدر و سطح زير كشت در افغانستان، افزايش چشم گيري نسبت به دوره طالبان داشته است.








(نمودار1 ميزان توليد و سطح زيركشت مواد مخدر در افغانستان بين سالهاي 1994 تا 2008 ميلادي)

همان طور كه در گزارش رسمي سازمان ملل متحد منعكس شده و آمار و ارقام نيز به خوبي گوياي اين واقعيت هستند، متاسفانه عليرغم ادعاهاي گسترده و صرف پول هاي هنگفت در اين راه، دولت مركزي و نيروهاي ائتلاف، نه تنها هيچ توفيقي در اين زمينه كسب نكرده اند بلكه، روند توليد اين افيون خانمان برانداز، سير صعودي نيز داشته است.
اينكه چرا برخلاف انتظار مردم افغانستان و جامعه جهاني، توليد موادمخدر بجاي ريشه‌كن شدن، بعد از توافقات بن، در اين كشور افزايش پيدا كرده سؤالي است كه بايد كشورهاي مستقر در افغانستان به آن پاسخ دهند.
اما كارشناسان در پاسخ به اين سوال معتقدند كه افزايش توليد موادمخدر در افغانستان بعد از سقوط طالبان و تشكيل حكومت‌هاي موقت و انتقالي، يكي از برنامه‌هاي ازقبل حساب شده مافياي سياسي موادمخدر بوده است تا افغانستان همچنان به عنوان مركز اصلي توليد مواد افيوني در جهان تلقي شده و حضور نظامي غرب در اين كشور توجيه سياسي داشته باشد. 
                                 نویسنده:سید محمد حسینی

(ادامه دارد...)

منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهد مقدس
https://avapress.com/vdci.pa3ct1a5zbc2t.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما