تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۲ سرطان ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۱۶
کد مطلب : 69486
ضعفِ همه جانبه ما، دشمنان ما را قوی کرده است!
پس از ایجاد دفتر قطر و پایین کشیده شدن لوحه و بیرق طالبان از فراز آن، رابطه میان کابل و اسلام آباد به گونه چشمگیری رو به وخامت و خرابی گذاشته است. بر خلاف تصور اولیه که در نصب لوحه و پرچم طالبان انگشت انتقاد و اعتراض به سمت امریکا و قطر نشانه می رفت، اینک و پس از گذشت چند هفته، همه ی نگاههای خشم و اعتراض به سوی اسلام آباد معطوف شده است.
در تازه ترین اظهار نظر نسبت به مقامات پاکستانی، معین سیاسی وزارت امور خارجه کشور ما آقای ارشاد احمدی، پرده از حقایق تلخ و تکان دهنده ای بر می دارند. معین سیاسی وزیر خارجه کشورما می گوید که پاکستان طرح مشارکتی قدرت بین کابل و طالبان را به مثابه بخشی از "بازی نهایی" در مذاکرات صلح ارائه کرده است که این عمل خشم دولت کابل را برانگیخته است.
به گزارش رسانه ها، ارشاد احمدی، معین سیاسی وزارت خارجه کشورما در مصاحبه ای با خبرگزاری رویترز گفت که پاکستان این برنامه را با سفیر افغانستان در اسلام آباد مطرح کرده است. این مساله در دیدار روز جمعه سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان و عمر داوود زی، سفیر افغانستان در اسلام آباد عنوان شده است. این پیشنهاد شامل ایجاد نوعی فدرالیسم و واگذاری قدرت به طالبان در برخی از ولایات افغانستان است. ما بر این عقیده ایم که این فدرالیسم وسیله ای برای پاکستانی هاست تا به آنچه که از طریق نایب شان (طالبان) در میدان جنگ دست نیافته اند، به دست آورند.
گشایش دفتر طالبان به این شکل، برنامه پاکستانی ها بود تا پرستیژ بین المللی این گروه را بلند ببرد. طالبان با گشایش این دفتر بیرق خود را به اهتزاز در آوردند و لوحه "امارت اسلامی افغانستان" را نصب کردند که نشان دهنده یک حکومت در تبعید بود.
عناصری در درون حکومت پاکستان هستند که در تلاشند تا از پروسه صلح به عنوان ابزاری برای تضعیف دولت افغانستان و ایجاد یک اقطاع کوچک در اطراف کشور استفاده کنند. طالبان به عنوان یک سرمایه مهم استراتژیک پاکستان، نقش تاثیرگذاری را در این امر بازی می کنند.
این امیدواری وجود داشت که با روی کار آمدن نواز شریف در پاکستان، این کشور دست از مداخله در امور افغانستان بردارد، اما حکومت ملکی پاکستان بازی دوگانه نظامیان و سازمان استخبارات نظامی این کشور (آی اس آی) را تقویت می کند.
بعد از برداشتن بیرق و لوحه طالبان از دفتر شان، شماری و یا همه نمایندگان طالبان با افسران "آی اس آی" در دوحه ملاقات داشتند. ما این مسایل را نظارت می کنیم و می دانیم که فعل و انفعالات مرتبی وجود دارد".
اظهارات بالا، عین کلمات و عباراتی است که از زبان معین سیاسی وزارت امور خارجه کشور نقل شد. به نظر نمی رسد سخنان آقای احمدی چیزی تازه ای باشد؛ چرا یک چنین طرح خطرناک و همسایه آزاری، حدود چند سالی است که در ذهن سران اسلام آباد وجود داشته و آنان را ذوق زده کرده است.
تنها تازگی سخنان ارشاد احمدی در این است که ایشان از عملی کردن این طرح ویرانگر توسط مقامات پاکستانی و البته به وسیله طالبان خبر می دهد. در واقع باخبری از همین طرح دخالت جویانه همسایه جنوبی بود که رییس جمهور کشور را وادار به اتخاذ موضع تند و اعتراض آمیز کرده و موجب شد تا حامد کرزی، به دعوت نواز شریف، پاسخ منفی بدهد.
کرزی به خوبی می دانست که با رفتن به اسلام آباد، دولت نواز از او خواهد خواست تا به طرحی تن در دهد که علاوه بر تجزیه کشورش، سروری و آقایی همسایه جنوبی در افغانستان را برای سالهای طولانی و شاید هم همیشه، تثبیت می کند. معنی دیگر حکومت فدرالی و آن هم در کشوری مانند افغانستان که هر والی و قوماندانی، خودش را رییس جمهور می پندارد، چیزی جز تجزیه تحمیلی کشور نخواهد بود.
رییس جمهور با درک این واقعیت، به دعوت نواز شریف چنانکه می بایست، پشت کرد و پاکستانی ها نیز قطعاً این عصیان مقدس را به روشنی درک کردند و برای همین بود که "ایاز چودری"، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان بلافاصله هرگونه پیشنهاد برای واگذاری برخی ولایات به طالبان را رد کرد و گفت که این مسائل در این دیدار مطرح نشده است و ادعا کرد که در این دیدار مشاور امنیت ملی پاکستان با سفیر افغانستان در مورد روابط دوجانبه با یکدیگر به گفتگو پرداختند، اما به واگذاری ولایات افغانستان به طالبان اشاره ای نکرده اند.
می دانیم که ردیه جناب چودری را نباید به حساب عقب نشینی پاکستانی ها از اصل طرح مذکور، بگذاریم و در اساس نباید هم آنقدر ساده لوح و خوشبین بود که فکر کرد سران اسلام آباد به این آسانی ها، دست از طرحی و برنامه ای بکشند که عمری برای آن کار کرده و نقشه کشیده اند.
اگر چه رییس جمهور حامد کرزی در نشست خبری اش با کامرون با رد طرح مذکور، آن را اشغال کشور توسط کشوری دیگر دانست و گفت:" واگذاری یک یا دو ولایت به طالبان"، از سوی مردم افغانستان به عنوان تعرض نگریسته خواهد شد." اما به نظر می رسد مبارزه در برابر شرارتهای سران اسلام آباد به اتخاذ سیاست های راهبردی تر و تدبیر برنامه های منسجم و ملی همه رهبران، نخبگان و سیاستمداران کشور، بستگی تام و تمامی دارد تا همگان با تشریک فکر و ابتکار و عمل، بتوانند از منافع ملی و تمامیت ارضی ملت و کشور خویش در برابر هر بدخواه و شرارت پیشه ای، اعم از همسایه و غیر آن، دفاع کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcce0qe.2bqo48laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما