تاریخ انتشار :دوشنبه ۹ جدی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۷
کد مطلب : 199232
لزوم برگزاری هدفمند محافل مردمی/ جریان‌های اسلامی کشور در عرصۀ مدیریت و کادرسازی ضعف دارند
نشست صمیمی جمعی از مسئولین، کادرها و اعضای فعال مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شد. در این محفل پیرامون موضوعاتی همچون شرایط گذشته، امروز و آینده کشور و همچنین خدمات و کارکردهای مرکز تبیان در افغانستان دیدگاه‌ها و مطالبی ارائه گردید.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) -مشهد مقدس: حجت الاسلام و المسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این نشست گفت: فلسفۀ خلقت ما حرکت در عرصه های مختلف عبادی بوده و اصولا فلسفه خلقت ما همین مسئله است، چون تنها بحث نماز و روزه و پرداخت وجوهات و امثال این ها عبادت نیستند، ما در هر عرصه ای که کار کنیم در صورتی که هدفمان خدا و رسیدن به نقطه ی اوج و تعالی باشد، قطعا آن فعالیت ما و لحظه لحظه ی حضور ما عبادت محسوب می‌ شود.
 
وی با اشاره به این مطلب که امروز دشمنان ما به صورت بسیار فعال در صحنه بوده و خیلی بیشتر از جبهۀ حق فعالیت دارند، خاطرنشان ساخت: اگرچه ما چه دشمنی باشد و چه نباشد مطابق احکام اسلامی خود عمل می کنیم و موظف به انجام تکالیف مان هستیم، اما حقیقت این است که وقتی دشمنان خود را در سطح دنیا مشاهده می کنیم و می بینیم که آنان چقدر فعال اند و در چه راستاهایی تلاش می کنند، تازه کمی تکان می خوریم و متوجه می شویم که باید در این میدانِ تنازع تلاش و مبارزه کنیم.
 
رئیس مرکز تبیان در تکمیل مطلب فوق اظهار داشت: البته هدف و برنامه و حرکت ما بر اساس تنازع بقا نیست، به این معنا که ما تلاش کنیم و زحمت بکشیم که زنده بمانیم. بلکه ما برای زنده ماندن اسلام کار می کنیم. ما برای زنده ماندن نام و یاد خدا روی کره زمین تلاش می کنیم. ما برای بقای تفکر و اندیشه ائمه معصومین (ع) و گسترش و توسعه این تفکر تلاش و مبارزه و مجاهدت می کنیم.
 
حسینی مزاری اما به این نکته نیز اشاره کرد که اگر فعالیت و حرکت ما در مسیری غیر از زنده نگه داشتن دین خداوند بر روی زمین باشد ارزشی ندارد. وی گفت: اگر عرق ریزی ها و گرسنگی کشیدن ها و مشقّات و معضلات زندگی در راستای غیر از این مسیر و هدف باشد هیچ ارزشی ندارد و ما زیان می کنیم و میدان را می بازیم.
 
این آگاه مسایل سیاسی با بیان اینکه امروز کشور ما از نداشتن مدیران کاردان و صالح رنج می برد، خاطرنشان ساخت: شخصیت های کشور در عرصۀ مدیریت ضعف دارند. اگر ما بخواهیم افغانستان را از این بحران نجات دهیم باید عناصری مدیر داشته باشیم، ما باید عناصر مستعد را شناسایی و جذب و تربیت نمائیم.
 
حسینی مزاری ادامه داد: متاسفانه جریان های اسلامی افغانستان در این عرصه ضعف دارند. تا حالا نتوانستند حتی کادرهای حزبی خودشان را نوسازی کنند. شما حتما برخی از احزاب را می شناسید که نیروهای شان میانسال و مسن شدند و یکی یکی می میرند و از ابتدا نیز به فکر تربیت نوجوانان و جوانان به عنوان مدیر نبودند که آهسته آهسته آن ها را در کارهای مدیریتی و حداقل تشکیلات خودشان بالا ببرند و جای دهند و حزب جوانی در صحنه ظهور و بروز داشته باشد. شخصیت ها یکی پس از دیگری فوت می کنند و یا در اثر ترور و انتحاری از بین می روند اما به جای شان کسی نیست که مسولیت مدیریتی آن ها را به عهده بگیرد.
 
رئیس مرکز تبیان در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: اعضای مرکز تبیان و مهاجرین باید سعی کنند جلسات و محافل عروسی و ختم و عزاداری شان هدفمند برگزار شود. وقتی شما هزینه می کنید نباید یک شخصیت بی کیفیت را دعوت کنید که وقت مردم را بگیرد. باید از هر مراسمی بهره کافی را ببرید. برخی سخنرانان مخاطب را در ابهام و گمراهی نگاه می دارند به طوری که کسانی که در مجالس و محافل حضور دارند، نمی فهمند حق و باطل کدام است. یک ساعت پای منبر سخنران می نشینند و در نهایت هم نمی فهمند حق کدام بود و یا باطل کدام بود.
 
وی افزود: ما که نباید فقط در گذشته مثلا سال 60 هجری بمانیم. شرایط روز را بررسی کنیم، همان مسائل و خطوط و اندیشه هایی که در زمان پیامبر (ص)، امام علی (ع) و سایر ائمه ی معصومین (علیهم السلام) مطرح بود را طبق شرایط موجود شبیه یابی کنیم و خطوط را برای مردم مطرح کنیم تا آنها راه و رسم را پیدا کنند، راه حق و باطل را بدانند، یا حداقل خطوط فعال و منفعل را تشخیص دهند، بدانند چه خطوطی جزو خطوط فعال دینی بوده و چه خطوطی حضور فعالی در عرصه ندارند، مردم باید آگاه و روشن شوند.


 
 
مشروح سخنان حجت‌ الاسلام والمسلمین حسینی مزاری را در این نشست در ادامه مطالعه می کنید:
أعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و به نستعین
خداوند متعال را شکرگزار و سپا‌‌س ‌گزارم که یک بار دیگر توفیق عنایت کرد تا در جمع همکاران و همرزمان و همفکران قرار بگیرم و چنین جلسه و برنامه ای تنظیم شود که با همدیگر تبادل نظر کنیم. صحبت من با شما به عنوان مخاطب معمولی نیست، صحبت من با شما به عنوان همکاران و همفکران و همرزمان در صحنه ها و عرصه های مختلف است.
 
انگیزه اصلی این جلسه که امشب برگزار شده، مهمانی‌ جناب آقای سید عبدالله نایاب و جناب آقای سید حامد موسوی دو تن از همکاران خیلی فعال ما در هرات و مزارشریف است. آقای سید عبدالله نایاب مسئول مرکز تبیان در هرات است که با فعالیت های سنگین و گسترده خود در مهم ترین شهر افغانستان، دستاوردهای مهم و بزرگی برای مرکز تبیان، بلکه برای کل شیعیان افغانستان آفریده است و همچنین جناب آقای سید حامد موسوی که حقیقتا ولایت بلخ را به عنوان قطب فعالیت های فکری و فرهنگی تبدیل کرده است.

قدر و عظمت و بزرگی این دو همکار ما به اندازه ای‌ست که با این نشست و جلسه و مهمانی جبران شدنی نیست، ولی ما صرفا به عنوان ابراز ارادت و فهم اهمیت کارهای آن ها در
افغانستان، این جلسه را دایر کردیم. مهمان بعدی که به جمع ما پیوست، قاری رجب دهقان زاده است که از بزرگان ولایت بلخ و از شخصیت های فعال در عرصه اجتماعی و دینی است. مقدم این عزیزان را در جمع شما مسئولین، کادرها و جمعی از اعضای فعال مرکز تبیان گرامی می ‌داریم.
 
عادت و روند کار معمولی ما بر این است که می خواهیم از این نشست ها چندین بهره را ببریم و به بهانه حضور این سه تن، قرار شد که امشب در اینجا جلسه ای به دنبال سلسله نشست ‌های قبلی مرکز تبیان در ولایات مختلف دایر شود و ما جمع محدودی از مسئولین تشکیلات، کادرها و اعضای فعال را دعوت کنیم تا در کنار هم قرار بگیریم و به تبادل نظر بپردازیم و نسبت به موضوعات گذشته و شرایط امروز و آینده کشور، نکته نظراتی مطرح شود. بنده فرصت را مغتنم می شمارم و ابتدا چند نکته خدمت شما عنوان می کنم:
 
نکته اول) قدردانی از زحمات مسئولین و اعضای مرکز تبیان در داخل و خارج از کشور
تقدیر و سپاس گزاری از همه همکاران و مسئولین و کادرهای فعال مرکز تبیان در داخل و خارج به ویژه در ولایات هرات، بلخ، کابل ، بامیان، غزنی، دایکندی و جای جای کشور و نیز در خارج به ویژه در ایران استان‌های خراسان رضوی، تهران و قم که عزیزان ما حضور دارند و کار می کنند.
 
از همه شما ممنون و سپاسگزارم که حقیقتا در شرایط بحرانی کنونی کشور، در عرصه های مختلف حضور دارید و داشتید و کار کردید، به خصوص مسئولین دفتر مشهد که در بخش های مختلف حضور دارند، از جناب آقای حبیبی گرفته تا جناب آقای هاشمی و جناب سید مصطفی حبیبی، جناب حاج مهدی حبیبی، جناب حاج عزیزالله یوسفی و خانم های دفتر سرکار خانم هاشمی و همکاران شان و همچنین آقای داوود حیدری و سیدابراهیم حسینی و همین طور دوستانی که در خارج از دفتر حضور دارند اما فعالیت شان در قالب تشکیلات است و از مسیر تفکر تشکیلات می گذرد. این عزیزان چه سرکار خودشان و چه در محل هایی که حضور دارند حضور فعال و پرشکوهی دارند و همواره در برنامه ها و مناسبت های مختلف کار کردند و زحمت کشیدند. بنده به عنوان مسئول تشکیلات مرکز تبیان از همه شما عزیزان تقدیر و سپاس گزاری می کنم.
 
نکتۀ دوم) لزوم کار و فعالیت بیشتر.
هرچند امروز مرکز تبیان به عنوان جریانی قدرتمند و اثرگذار در سطح کل مناطق افغانستان بخصوص در مناطق شیعه نشین و در سطح ایران و شهرهایی که ما دفتر داریم مثل مشهد، تهران، قم و اصفهان و در سایر کشورهایی که رابطین فرهنگی یا رسانه ای داریم به خصوص در سطح آمریکا و اروپا و استرالیا و در کشورهای عربی و هند و پاکستان و روسیه و  در سطح دنیا به عنوان یک حرکت ممتاز و اثرگذار مطرح است و فعالیت دارد، اما با وصف این زحمات و تلاش ها که اساس و بنیان این حرکت ها نیز توسط همکاران ما در داخل افغانستان شکل گرفته و جهت ادامه قدرتمندانه کار، مخاطرات جدی را متحمل می شوند، ما نیاز به کار و فعالیت بیشتر داریم.
 
فلسفۀ خلقت ما حرکت در عرصه های مختلف و متنوع عبادی است
امروز دشمنان ما به صورت بسیار فعال در صحنه بوده و خیلی بیشتر از جبهۀ حق فعالیت دارند. اگرچه، دشمنی باشد و یا نباشد مطابق احکام اسلامی خود عمل می کنیم و موظف به انجام تکالیفی هستیم که خداوند متعال خودش در قرآن بیان کرده است. اصولا فلسفه خلقت ما برای عبادت و حرکت در عرصه های مختلف عبادی است، چون تنها بحث نماز و روزه و پرداخت وجوهات و امثال این ها عبادت نیستند، ما در هر عرصه ای که کار کنیم در صورتی که هدفمان خدا و رسیدن به نقطه ی اوج و تعالی باشد، قطعا آن فعالیت ما و لحظه لحظه ی حضور ما عبادت محسوب می‌ شود. اما گاهی اوقات ما نسبت به انجام تکالیف الهی غفلت می کنیم؛ شاید یکی از عوامل این غفلت این باشد که ما چون در رابطه با این مسائل ورود داریم و هر شب و روز در تلاشیم خیلی حساسیت به خرج نمی دهیم. اما حقیقت این است که وقتی دشمنان خود را در سطح دنیا مشاهده می کنیم و می بینیم که آنان چقدر فعال اند و چه مقدار زحمت می کشند و در چه راستاهایی تلاش می کنند، تازه کمی تکان می خوریم و متوجه می شویم که حداقل برای بقا هم که شده است، باید در این میدان تنازع تلاش و مبارزه کنیم .
 
اگر مسلمین در عرصه نیایند و تلاش و فعالیت نکنند نابود خواهند شد
قطعا باید در این میدان تنازع بقا کار اصولی انجام داد. البته حرکت ما برای موفقیت در میدان تنازع بقا نیست، به این معنا که ما تلاش کنیم و زحمت بکشیم که زنده بمانیم. بلکه ما برای زنده ماندن اسلام کار می کنیم. ما برای زنده ماندن نام و یاد خدا روی کره زمین تلاش می کنیم. ما برای بقاء تفکر و اندیشه ائمه معصومین (ع) و گسترش و تعمیق این تفکر تلاش و مبارزه و مجاهدت می کنیم. اگر فعالیت و حرکت ما در مسیری غیر از این باشد ارزشی ندارد. اگر عرق ریزی ها و گرسنگی کشیدن ها و تحمل مشقّات و معضلات زندگی در راستای غیر از این مسیر و هدف باشد هیچ ارزشی ندارد و ما زیان می کنیم و می بازیم.
 
بنابراین به اندازه تقلای دشمن ما هم باید تلاش داشته باشیم، حداقل کار دشمنان ما این است که برای رسیدن به هدف شان حاضرند خود را منفجر کنند، ما هم باید فکر کنیم که آیا حاضریم برای رسیدن به اهداف دینی و اسلامی مان یک خار به پایمان برود؟ یا نه می خواهیم جای مان گرم و نرم و راحت باشد و کارمان هم کاری باشد که زیاد به ما آسیب نرساند؟. این طبیعی است که ما برای شکست دادن دشمن نیاز داریم که حداقل به اندازه آن‌ ها تلاش کنیم، حداقل به اندازه آن ها در عرصه های مختلف دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تلاش نموده و زحمت بکشیم.


 

وظیفه اول اعضا) جذب نیرو و آموزش و تربیت آنها به عنوان مدیران آینده:

نکته بعدی مسیر فعالیت اعضا می‌باشد. این اصل از ابتدای تشکیلات مطرح بوده و هست و در آینده نیز این خط به صورت جدی مطرح خواهد بود، و آن فعالیت اعضا در در دو راستا و مسیر می باشد. مسیر اول عبارت است از جلب و جذب نیروهای مستعد و تربیت آنها به عنوان مدیران آیندۀ کشور و مسیر دوم تلاش برای تأمین مالی تشکیلات مرکز تبیان است. به این دو وظیفه به صورت مفصل پرداخته خواهد شد.
 
ما بعد از این که مردم را بیدار کردیم باید آن ها را آگاه کنیم، باید افکار و اندیشه های شان را به آن سمت و سوی مناسب جهت بدهیم. باید در لابه لای این حرکت، عناصر و اشخاص را شناسایی کنیم و بعد جذب کنیم و سپس آنها را تحت آموزش قرار دهیم و برای حال و آینده کشورمان مدیر تربیت کنیم. چرا که امروز کشور ما از نداشتن مدیر کاردان و صالح رنج می برد.
 
شخصیت های کشور ما در عرصۀ مدیریت ضعف دارند.
الحمدالله همه مردم کشور ما مسلمان اند. ما شخصیت های مختلف و متعددی داریم که در عرصه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی و نظامی افغانستان فعال اند؛ اما چرا ما نمی توانیم در افغانستان کاری کنیم؟ به دلیل اینکه شخصیت های کشور در عرصۀ مدیریت ضعف دارند. اگر ما بخواهیم افغانستان را از این بحران نجات دهیم باید عناصری
مدیر داشته باشیم، ما باید این عناصر مدیر را شناسایی و جذب و تربیت نمائیم. بعضی از شما حتما در داخل افغانستان هم حضور داشته اید، اگر هم نبودید حتما اطلاع دارید که دشمنان ما یا حداقل رقبای ما در داخل برای تربیت کادرهای مدیر چه تلاش هایی می کنند، پول های زیادی را خرج می کنند، در داخل دانشگاه ها عناصر دانشجو را شناسایی می کنند و مورد توجه قرار می دهند و حتی بعد از لیسانس، زمینه مسافرت آن ها را فراهم می کنند، آن ها را به آلمان و آمریکا و کشورهای دیگر برای تربیت می برند و بعد از اخذ دکترا به افغانستان می فرستند. آن آدمی که از آنجا دکترا گرفت و به افغانستان برگشت، به نفع همان کشورها کار می کند. پول های زیادی هم در این راستا خرج می شود.
 
متاسفانه جریان های اسلامی در این عرصه ضعف دارند. تا حالا نتوانستند حتی کادرهای حزبی خودشان را نوسازی کنند. شما حتما برخی احزاب را می شناسید که نیروهای شان میانسال و مسن شدند و یکی یکی می میرند و از ابتدا نیز به فکر تربیت نوجوانان و جوانان به عنوان مدیر نبودند که آهسته آهسته آن ها را در کارهای مدیریتی و حداقل تشکیلات خودشان بالا ببرند و جای دهند تا حزب جوانی در صحنه ظهور و بروز داشته باشد. چنین چیزی را امروز در سطح احزاب، سازمان ها وجریان های افغانستان نمی بینم. شخصیت ها یکی پس از دیگری فوت می کنند و یا در اثر ترور و انتحار از بین می روند اما به جای شان کسی نیست که مسئولیت مدیریتی آن ها را به عهده بگیرد.
 
یکی از وظایف مرکز تبیان شناسایی و آموزش نیروها است.
نتیجه این می شود که خلاء مدیریتی شدیدی در سطح احزاب و سازمان ها به وجود می آید و همین موضوع باعث می شود که وقتی یک شخصیت حزبی فوت می کند، جانشینان او بر سر موقعیت و مسئولیت و انسجام حزبی جور نمی آیند و احزاب منشعب می شود. یک حزب تبدیل به چند حزب می شود، چرا؟ چون مدیری وجود ندارد که بعد از فوت رهبر یا رئیس حزب بازماندگان را مدیریت کند و نگذارد که حزب از هم متلاشی شود. آنچه گفته شد معضل موجود خلاء مدیریتی در سطح احزاب بود. حال اینکه ما در سطح کلان کشور نیز نیاز به مدیر داریم، این عرصه خالی است.
 
 
روش های جذب نیروهای مستعد توسط اعضاء جهت تربیت مدیران شایسته:

1- برگزاری جلسات و محافل در داخل دفاتر تبیان و یا در دیگر مراکز:
یکی از وظایف اعضای مرکز تبیان این است که با برگزاری جلسات و محافل مختلف در داخل دفاتر و یا در بیرون از دفاتر مرکز تبیان و در موسسات و مراکز دیگر، نیروهای جوان را در داخل افغانستان و یا میان مهاجرین شناسایی و جذب نموده و به بخش مربوطه در دفاتر تبیان معرفی کنند تا تحت آموزش قرار بگیرند.
 
2-دعوت از شخصیت‌ها و سخنرانانی از مرکز تبیان جهت سخنرانی در محافل خودِ اعضا :
همۀ عناصر و اعضای تشکیلات بایستی در این راستا فعال باشند. به عنوان مثال جلسات و محافل عروسی و خدای ناکرده ختم و عزاداری اعضا باید هدفمند برگزار شود. وقتی شما هزینه می کنید نباید یک شخصیت بی کیفیت را دعوت کنید که وقت مردم را بگیرد. باید از هر مراسمی بهره کافی را ببریم. شما می‌ توانید با دفاتر مرکزتبیان تماس بگیرید و بگویید که ما یک روحانی می خواهیم که مطابق مسائل روز صحبت کند. برخی از سخنرانان مخاطب را در ابهام و گمراهی نگاه می دارند به طوری که کسانی که در مجالس و محافل حضور دارند، نمی فهمند حق و باطل کدام است. یک ساعت پای منبر سخنران می نشینند و در نهایت هم نمی فهمند حق کدام بود و یا باطل کدام بود. ما که نباید فقط در گذشتۀ مثلا سال 60 هجری بمانیم. شرایط روز را بررسی کنیم، همان مسائل و خطوط و اندیشه هایی که در زمان پیامبر(ص)، امام علی(ع) و سایر ائمه ی معصومین (علیهم السلام) مطرح بود را طبق شرایط موجود شبیه یابی کنیم و خطوط را برای مردم مطرح کنیم تا آنها راه و رسم را پیدا کنند، راه حق و باطل را بدانند، یا حداقل خطوط فعال و منفعل را تشخیص دهند، بدانند چه خطوطی خطوط فعال دینی بوده و چه خطوطی حضور فعالی در عرصه ندارند، مردم باید آگاه و روشن شوند.
 
اگر دوستانی که در اینجا حضور دارید یا مسئولیت دارید و یا از کادرهای ارشد تشکیلات هستید مجالس تان را سازمان یافته برگزار کنید و به مسئولین دفاتر بگویید که سخنران لازم داریم، ما نیز به سخنرانی که از اینجا به محافل می فرستیم، موضوع می دهیم که چه بگوید و چگونه سخن بگوید، لذا از مجالس شما بهره برداری صحیح صورت می گیرد و شما کار خیر و عبادتی انجام می دهید. ابتدا گفتم وقتی کار برای خدا بود، وقتی هدف ما این باشد که از مراسم ها بهره ای در راستای دین برده شود، فعالیت ما عبادت محسوب خواهد شد. اینگونه چند نوع کار عبادی انجام می شود که خیلی مطلوب است. هم کار خود شما انجام شده است، هم کار دین و مذهب و مکتب انجام شده است و هم در مورد کشورمان مباحث لازم مطرح می شود و مسئولیت خود را انجام می دهید.
 
شما که در عرصه ی افغانستان نیستید، ممکن است نتوانید کار مرا انجام دهید اما در این بخش، کار شما مهم تر از کار من، آقای نایاب، موسوی و کسانی که در سنگر و آماده ی خون دادن اند، می باشد. چون شما زمینه را برای حضور ما در صحنه و مطرح کردن افکار و اندیشه های دینی و تاثیر گذاری روی افراد حتی یک نفر فراهم می کنید.
ما باید ازین مجالس و محافل حتی اگر شده یک نفر را نیز شناسایی، جذب و وارد حرکات فکری فرهنگی و مبارزاتی کنیم.
 
3-زمینه ‌سازی برای حضور شخصیت‌های مرکز تبیان در محافلِ اقوام و همسایگان اعضا جهت سخنرانی:
اگر جلسه و یا محفلی از خود اعضا نیست و بلکه متعلق به اقوام یا همسایگان اعضا است و با شما ارتباط دارند ولی با تشکیلات ارتباطی ندارند، اما نیاز به مداح یا سخنران دارند، ساکت ننشینید تا کسی از شما درخواست کند که سخنران یا مداح معرفی کنید، خودتان رایزنی و اعلام آمادگی کنید و به آن ها سخنران یا مداح معرفی کنید. بگویید که ما در فلان عرصه ها به شما کمک می کنیم. ممکن است صددرصد موفق نشوید اما پنجاه درصد که موفق می شوید، لذا حداقل نصف وظیفه دینی خود را انجام داده اید. نزد خدا معلوم است که در راستای به نتیجه رساندن حرکت های دینی مرکز تبیان دست تکان دادید، گام گذاشتید و زبان جنباندید که این خودش عبادت است. بنابراین توقع ما از همه ی همکاران و عزیزان این است که در این عرصه سازمان یافته وارد شوند و زمینه ی حضور شخصیت ها و سخنرانان مرکز تبیان را در محافل مختلف فراهم کنند تا در راستای منعکس کردن اهداف دینی و مکتبی و مذهبی سخنرانی کنند.


 
کمتر شخصیتی غیر از اعضای مرکز تبیان به صورت شفاف جبهه حق و باطل را معرفی می کند
شما
شاهد هستید که غیر از اعضای مرکز تبیان، تا حالا کمتر شخصیتی پیدا شده که در عرصه حضور داشته باشد و شفاف و واضح حرف بزند و مسیر حق و باطل را معرفی کند، کمتر روحانی را می بینیم که آشکارا بگوید که مستکبر اصلی در کل دنیا آمریکاست و اعلام کند که اولویت مبارزه ما، علیه آمریکا و اسرائیل و انگلیس و به دنبالش عربستان و نوچه هایش در منطقه است.
 
امروز ما باید خود را در عرصه های مختلفِ مبارزه و جهاد مجهز کنیم. اگر توطئه ها و دسیسه‌های غرب و آمریکا و هم پیمانانش که در مقابله با مسلمین انجام می دهند را نشناسیم، در سطح افغانستان هرچقدر هم تلاش کنیم حرکت مان در مسیر بردگی آنها خواهد بود. در این صورت ما همیشه باید دست بسته و در به در، اسیر و گرفتار آنها باشیم.
 
استکبار در منطقۀ ما به زانو در آمده است.
امروز هر حرکتی که آشکارا و واضح در راستای شناساندن توطئه‌های غرب انجام بگیرد اثرگذار خواهد بود. چرا امروز غرب اینقدر دستپاچه است؟ چرا امروز دشمنان در برابر دنیای اسلام اینقدر هزینه می کنند؟ بعضی ها نگران هستند که اوضاع جهان اسلام خیلی خراب است و مسلمانان خیلی عذاب می کشند و خیلی کشته می دهند، قطعا این قربانی دادن ها به خاطر تفکر واضح و روشنی است که امروز در سطح دنیای اسلام وجود دارد، آن هم از خیر و برکت انقلاب امام خمینی (ره) و خط ولایت فقیه است که امروز در سطح دنیا چه رسمی و چه غیررسمی مطرح می ‌باشد. برخی از جریان ها مثل حزب الله لبنان همچون ایرانی ها کار می کنند. اما برخی از جریان های اسلامی اهل تسنن هم در این خط فعالیت دارند و زحمت می کشند، ولو اینکه ولایت فقیه نگویند. امروز حماس فلسطین بالاتر از منِ ولایی در مقابل استکبار ایستاده است، جهاد اسلامی فلسطین امروز بالاتر از ما در برابر استکبار ایستاده است. امروز یمنی ها ولایت فقیه نمی‌گویند، شاید خیلی از آن ها شیعه نباشند، زیدیه هستند، اما ببینید چگونه در مقابل استکبار ایستاده اند، استکبار در منطقۀ ما به زانو در آمده است. زمانی فاصله ی ایران با اسرائیل دو هزار و چند صد کیلومتر بود، اما امروز این فاصله صد و پنجاه کیلومتر شده است یعنی از نوار غزه تا تل‌آویو.
 
امروز دستان مسلمین در بیخ گلوی اسرائیل قرار دارد، لذا آنها باید دست‌ پاچه شوند و برای ضربه زدن به جهان اسلام تلاش کنند. اکنون جنگی که در جهان اسلام وجود دارد، به خاطر اقتدار مسلمین و ترس استکبار و عذابی است که آنها می کشند. امروز جهان اسلام اگر با همین رویه پیش برود، آنها نابود می شوند. این را هم بگویم که نابودی آنها مسجل است و در آینده ای نه چندان دور تحقق خواهد یافت، این وعده ی الهی است. اما ما هم باید در این حرکت سهیم باشیم و در گوشه ای از کار قرار بگیریم، آن موقع می توانیم بگوییم که پیرو امام زمانیم، ما باید آن کاری که امام زمان عج در موقع ظهورش انجام می دهد، انجام دهیم و نشان دهیم که اگر در زمان آن حضرت باشیم، همین گونه در رکابشان شمشیر خواهیم زد ولی حال که این توفیق را نداریم، زمینه های مبارزات و ظهورشان را تسهیل می کنیم.
 
وظیفه روحانیت روشنگری است
روحانی و سخنران باید این موضوعات را به مردم بفهماند و روشنگری کند. باید مطلب را برای مردم تفهمیم کند تا آنها از خواب بیدار شوند، آگاه شوند و در صحنه بیایند. خدا شاهد است که اگر روشنگری شود، مردم در صحنه خواهند بود. من که در ایران در هر ولایت و اجتماعی رفتم می ببینم که همه پروانه ‌وار در رابطه با مباحث اسلامی و دینی حضور دارند و عاشقانه آن ها را می پذیرند و هزینه می کنند. این ها نشانگر این است که مردم در صحنه حضور دارند و مطمئن باشید کسی که پول خود را خرج کرد مطمئنا خون خود را هم در این مسیر خرج خواهد کرد و کسی که از مال خود نگذرد از جان خود هم نخواهد گذشت. ما در آیات قرآن داریم کسانی که جهاد می کنند اول باید مال بدهند بعد جان بدهند. ما باید در این مباحث جدی عمل کنیم و عناصری را برای ایراد سخن و کارهای فکری و فرهنگی انتخاب کنیم که به صورت روشن و واضح برای مردم مباحث را بیان کنند .
 
مرکز تبیان از ابتدا در این عرصه فعال بوده و حالا هم هست و می خواهیم در آینده ان شاءالله جدی تر و عمیق تر و گسترده تر فعالیت کنیم. اگرچه از طرف دشمن تحت فشاریم، اگرچه ضربات سنگینی بر ما وارد شده است بخصوص در حادثه 7جدی 96 بیش از 50 نفر از همکاران و نیروهای بالقوه و بالفعل ما به شهادت رسیدند و بیش از 90 نفر زخمی شدند و تعدادی از آن ها اگرچه مداوا شدند اما از کار افتاده اند .اما با کمک خدا و ائمه معصومین علیهم السلام و برکت خون این شهدا ما در صحنه خواهیم بود وجدی تر فعالیت خواهیم کرد و در این عرصه مسئولیت های دینی و مکتبی خود را انجام خواهیم داد.
 
تقاضای من از شما عزیزان این است که در این عرصه جدی تر وارد شویم و همانطور که تاکنون در کنار هم قرار داشتیم و هم افزایی و همکاری داشتیم، از این به بعد نیز مصمم تر وارد عرصه شویم؛ چرا که مسئولیت ما سنگین تر شده است، وضعیت کشور خراب تر و دشمن جدی تر شده است لذا ما هم باید جدی تر مبارزه کنیم.
 
 
3- معرفی نیروی جدید از سوی اعضا
تاکنون گفتم که اعضا به وسیله برگزاری محافل و مجالس خود و آشناهای خویش زمینه فراهم کنند تا مسئولین، کادرهای ارشد و برخی اعضای فعال بیایند با ایراد سخنرانی کیفی وروشنگری لازم، از این مجالس بهره ببرند و پس از بیداری و آگاهی بخشی عمومی، نیروهای لازم را از میان مردم شناسایی و جذب کنند اما این به معنای آن نیست که خود اعضا کاری در این عرصه نکنند بلکه وظیفه مهم اعضا این است که جوانان مرتبط با خود را اعم از بستگان درجه یک و دو و سه و نیز نیروهای آشنا اعم از همسایه و هم محله و هم ولایتی را که از هر طریقی شناخته یا میشناسند به دفاتر مرکز تبیان معرفی کنند تا شناسایی و جذب شوند و آنگاه تحت آموزش قرار داده شده و بدینترتیب مدیران حال و آینده تشکیلات و کشور تربیت شوند و آماده کار گردند.
 
وظیفۀ دوم اعضای مرکز تبیان) تامین منابع مالی برای تشکیلات:
 
مرکز تبیان متکی به کمک های مردمی است.
وظیفه دوم اعضا، تأمین منابع مالی تشکیلات است. مرکز تبیان، دولتی نیست بلکه مرکزی خصوصی است که از طرف تعدادی از عناصر روحانی و دانشجو تاسیس شد و از ابتدا تاکنون متکی به منابع مالی است که خود تشکیلات تامین کرده است. برخی تامینات منابع مالی توسط خود تشکیلات و از ناحیۀ برنامه های اقتصادی آن در داخل و خارج از کشور و بخش عمده ی منابع مالی ما از طریق کمک ها و وجوهات و خیرات و صدقات مردم تامین می شود.
 
ما در حال گسترش هستیم، مرکز تبیان در حال گسترش است. تا قبل از حادثه هفتم جدی ما فقط در هرات و مزار و کابل و تهران و مشهد دفتر داشتیم، بعد از حادثه هفتم جدی فعالیتهای ما در بامیان، دایکندی و غزنی شروع شد و دفتر قم نیز که از مدرن ترین و فعال ترین دفاتر مرکز تبیان است با حضور تعدادی
از نیروهای متخصص و تحصیل کرده، فعالیت خودشان را شروع کردند. نیروهای ما در ولایات مختلف حضور دارند و توقع دارند که ما در آنجا کار بکنیم. ولایت سرپل از جمله ولایاتی است که باید در آن کار را روی دست بگیریم و فعال باشیم. قندهار ولایت مهم دیگری است که ما باید در آن حضور داشته باشیم. در ولایات هلمند، نیمروز و فاریاب نیز ضرورت حضور ما احساس می شود. این گستردگی کار نیاز به امکانات بیشتر دارد. توقع بنده از همه ی عزیزان این است  که در این عرصه احساس مسئولیت نمایند. کم و زیادش مهم نیست، ما باید نهایت تلاش خود را برای فراهم سازی زمینه های تامین منابع مالی از طریق مردم بکنیم.
 
شما نمی توانید در سطح افغانستان هیچ نهاد فکری، فرهنگی و تشکیلاتی پیدا کنید که به اندازه مرکز تبیان در صحنه حضور جدی داشته باشد و کار سازمان یافته انجام دهد. ما از تشکّلاتی بزرگ سوال کردیم که چه برنامه هایی دارند، خودشان به صراحت اعتراف کردند که این حجم از برنامه هایی که شما دارید را نداریم، چه برسد به اینکه در سطح مردم کار کلان و اثرگذار آموزشی و فرهنگی انجام بدهند. حداقلِ کار ما در تمامی دفاتر از ساعت 8 صبح تا 4 بعدازظهر است.
 
مرکز تبیان از ابتدای تاسیس تاکنون هزاران نفر را آموزش داده است.
ما با استفاده از منابع مردمی تاکنون هزاران نفر را آموزش داده ایم. اگر کسی یک ریال یا یک دلار یا یک افغانی در این مسیر مصرف کرده باشد، در این هدایت گری سهیم است و هم در دنیا و هم در آخرت ثواب این کار را خواهد برد. ما تنها در همین دفتر مشهد از سال 77 تا سال 88 بیش از ۴۶ هزار نفر را آموزش دادیم، که تنها 5 هزار نفر از این تعداد، در بخش علوم  قرآنی آموزش دیده اند. کودکان پیش دبستانی از اول تعطیلات تا شروع مدارس در کلاس ها شرکت می کردند و  قرآن یاد می گرفتند و گواهینامه آموزش  قرآن را با امضای ما دریافت می کردند و در مدت سه ماه، روخوانی و روان خوانی یاد می گرفتند. ما طی این مدت بیش از 350 خبرنگار تربیت کردیم که هم در قالب مرکز تبیان و خبرگزاری آوا فعال هستند و هم در دنیا خبرنگاران ما در عرصه های مختلف حضور دارند.
 
همچنین در عرصه کامپیوتر و زبان انگلیسی دفتر ما تنها دفتری بود که برای اولین بار جوانان مهاجر افغانی را با کامپیوتر آشنا کرد، اصلا آن زمان کامپیوتری مطرح نبود و یا خیلی کم مطرح بود و مردم کم می شناختند. اما مرکزتبیان با همکاری کمیساریای عالی سازمان ملل متحد و اداره امور اتباع و مهاجرین خارجی مشهد مقدس مرکز آموزشی دایر کرد و هزاران نفر را در این عرصه آموزش داد. این مسایل کارهای کمی نیست، مرکز تبیان دستاوردهای خیلی خوبی داشته است.
 
ما بیش از ده هزار نفر را در آموزشگاهی که در کابل داشتیم آموزش دادیم. یک مجتمع علوم قرآنی داشتیم و یک مجتمع آموزشی هدف داشتیم. این دو مجتمع در خدمت آموزش بودند و اینها بخشی از کارهای آموزشی ما در کابل بود. حالا هم دفاتر ما  در رشته های مختلف، آموزش های کوتاه مدت، بلندمدت و آکادمیک به صورت های مختلف به ویژه بورسیه شدن تعدادی جوانان فعالیت دارد. ما سالانه ده ها نفر را به دانشگاه های مختلف به خصوص در ایران بورسیه می کنیم. به عنوان مثال سال 1397 بیش از 150 نفر را معرفی کردیم. این مرکز علاوه بر اینکه بانی و پیشقدم در ترویج تفکر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، منشاء این خدمات نیز می‌ باشد.
 
حرکت مرکز تبیان رو به گسترش است.
ما تنها ده سال نشریه ای به نام فریاد عاشورا داشتیم که به صورت بین المللی مطرح شد و هر هفته رادیوهای بیگانه از نشریه ما نقل قول می کردند. حضرت آیت‌الله سید محمدعلی شیرازی می گفت؛ آقای مزاری! اگر شما هیچ کاری هم نکرده باشید، هیچ مطلبی هم در این نشریه ننویسید و چاپ نکنید، تنها همین که نام عاشورا و امام حسین علیه السلام توسط هفته نامه شما منتشر می شود کافیست. ما از خیرات و برکات همین نام نیز گسترده شدیم و حالا چون حرکت ما با نام امام حسین علیه‌ السلام گره خورده، حرکت ما رو به گسترش است و رو به ریشه دواندن به سطوح مختلف در داخل و خارج افغانستان است. حرف من این است که شما برادران و خواهران با جدیتی بیشتر از گذشته در این دستاوردها شریک باشید.
 
مرکز تبیان امروز تنها تشکیلاتی است که علنی و بدون رو در بایستی، با شفافیتِ کامل در راستای خط پیامبر (ص)، علی (ع) و اولاد علی علیهم السلام در عرصه ی بین المللی کار می کند. ما در اجلاس آلمان موضع خود را با صراحت مطرح کردیم چه رسد به داخل افغانستان. همه ی ما و شما باید افتخار کنیم که در یک چنین تشکلی حضور داریم، باید افتخار کنیم که در مسیر گسترش این تشکیلات و دامنه دار شدن آن زحمت می کشیم و پول خرج می کنیم و خون می دهیم. مرگ در این مسیر و در این حرکت مایه ی افتخار است. در این راستا حرکت کردن و مردن افتخار دارد. اینکه ما لحظه به لحظه در این مسیر حضور داریم، برای همه ما باعث خوشحالی و سربلندی است.
 
شما امشب از ابتدای جلسه تا حالا که آمدید، نشستید و گوش می کنید تا پایان جلسه تشریف دارید، این خودش عبادت است. اینکه امام خمینی(ره) می فرمودند؛ حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، یعنی چه؟

نماز و روزه واجب است، پرداخت وجوهات واجب است، خیلی از اعمال دیگر ما واجب هستند، اما امام خمینی (ره) می فرمایند که حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، چرا؟! بخاطر اینکه نظام  اسلامی اگر برپا بماند، بقیه واجبات و مستحبات برپا خواهد شد، و الا بقیه واجبات هم نخواهد بود. حالا هم که مرکز تبیان در راستای فراهم سازی اقامه واجبات و مبارزه با منکرات در حال فعالیت است، پس هم حفظ این تشکیلات واجب است و هم حمایت از این تشکیلات از اوجب واجبات است.
 
کوچکترین حرکت در راستای اهداف اسلامی و ولایی دارای ثمره در دنیا و آخرت است
حال نکته مهم این است که عموم اعضا نیز در بحث مالی سهیم باشند و کمک کننده کل تشکیلات باشند. درست است که خود تشکیلات برنامه های اقتصادی دارد اما کافی نیست و حتی اگر کافی باشد باز سلب کننده ایفای رسالت اعضا در این زمینه نمی باشد. بنابراین همگی موظف هستیم در خصوص جلب و جذب وجوهات شرعیه، تبرعات و نیز کمک های متفرقه از سوی خیرین فعال باشیم و نیز سعی کنیم همانگونه که نیرو جهت تربیت مدیر به دفاتر مرکز تبیان معرفی می کنیم در راستای شناسایی و جذب و معرفی تجار، سرمایه گذار، بازاری و کسبه نیز به مرکز تبیان نهایت بذل توجه را داشته باشیم و روی دست گرفتن این روند بزرگترین کار و خدمت از سوی اعضا در جهت رشد، گسترش و ماندگاری تشکیلات مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان خواهد بود و مطمئن باشید که خداوند بابت تحمل زحمات در این عرصه ها، ده برابر نه، صد برابر نه، بلکه هفتصد برابر پاداش را  پرداخت خواهد کرد. بیش از این وقت شما را نمی گیرم. ان شاءالله خداوند متعال کمک کند که در عرصه های دینی، مکتبی و فرهنگی و تبلیغی توفیقات روزافزون پیدا کنیم.
 
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
 
https://avapress.com/vdcdsn0fxyt0nx6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما