تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۱۲
کد مطلب : 34810

بوسه بر طاق آسمان زند دانش ما، اگر...

(به بهانه روزهاي آغازين ثبت نام امتحان كانكور)
بوسه بر طاق آسمان زند دانش ما، اگر...
آنچه كه قابل توجه است و نگران كننده مي نماياند، عدم كوشش مردم و جوانان افغانستان در راستاي كسب علوم روز نيست بلكه مشكلاتي است كه زيربناي علمي ما را لرزان ساخته و نميتوان بر آن اعتماد نمود.
تاريخ افغانستان به خوبي گواه است كه مردمان اين مرز و بوم در راه كسب دانش و علم تا چه حد مستعد و كوشا بوده و چه انديشمنداني را نه تنها به افغانستان بلكه به جهانيان تقديم نموده اند، ابن سيناها و ابوريحانها و عارفان و اديباني چون مولاناي بلخ و خواجه عبدالله هروي و... همه و همه از اين ديار برخاسته اند.
مردمي سخت كوش كه همواره در برابر مشكلات كسب دانش، مقاومتها كرده و سدهايي بس عظيم و بزرگ را فتح نموده و دروازه هايي بس قفل زده را گشوده اند اما...!
اما در اين مقطع زماني كه كشور را ميتوان افغانستان پس از بحران ناميد، مردمان كشورمان از ترقي علمي به دور مانده اند و مي بايست براي جبران عقب ماندگي شان از دنياي علم تلاشهاي بسيار كنند، اما آنچه كه قابل توجه است و نگران كننده مي نماياند، عدم كوشش مردم و جوانان افغانستان در راستاي كسب علوم روز نيست بلكه مشكلاتي است كه زيربناي علمي ما را لرزان ساخته و نميتوان بر آن اعتماد نمود، زيربناهايي كه براي استحكامش واقعا اقداماتي در خور توجه صورت نگرفته است.
وزارتخانه هاي مسئول در اين رابطه جز به برنامه هاي مقطعي و گذرا به اقداماتي بنيادي در راستاي بهينه سازي مراكز آموزشي، دانشگاهها و موسسات تحصيلات عالي اقدام نكرده اند و همواره به همين اقدامات گذرا اكتفا نموده و كاستيهاي تحصيلات عالي را نپذيرفته اند و چه بسا همواره در برابر رسانه ها از تمجيد اغراق آميز خويش اندكي دريغ نكرده اند!
اما واقعيت آن است كه در سيستم تحصيلات عالي ما كمبودها و كاستي هاي بسياري وجود دارد كه بخش اعظم آن نه به شرايط پس از جنگ، بلكه به كم كاريهاي مسئولين دولتي برمي گردد.
سيستم و نصاب كهنه و دروس نامطلوب دانشگاهها و مراكز تحصيلات عالي، دانشجويان را آنگونه كه منطبق با نياز روز باشند بار نمي آورند و اساتيد دانشگاهها نيز از دانش و تخصص كافي برخوردار نيستند، اما كدام يك از دانشجويان را جرات آن است كه به استادي كه دانش كافي ندارد اين مهم را يادآور شود!
از سويي فارغان مكاتب نيز كه با اميد به كاميابي در كانكور و پذيرش در دانشگاهها شبانه روزي تلاش مي كنند، در نهايت پس از اعلام نتايج كانكور حتي با نمرات بالا نيز از پذيرش در دانشگاهها طرد شده و يا در ليست بي نتيجه ها قرار مي گيرند!
اين معضل در كشور طي سالهاي اخير بسياري از جوانان مستعد را از ادامه تحصيل و تعقيب طريق دانش و معرفت بازداشته و به تبع، جامعه را از وجود آنان بي بهره نموده است، حاكميت اين سيستم بر امتحانات كانكور، بسياري از كساني را كه در صورت كاميابي و جذب به مراكز تحصيلات عالي ميتوانستند به نخبگاني علمي در جامعه تشنه به علم ما تبديل شوند، به سوي ياس و نوميدي سوق داده و به آنان خواسته و ناخواسته خيانت كرده اند! چرا كه شايد بسياري از اين جوانان نتوانند سرخوردگي ناشي از ناكامي را تاب آورده و نيز بابت احساس انزجاري كه از دولت خويش به ايشان دست مي دهد به نيروهايي خاموش مخالفي كه در درون دولت اند اما بر خلاف اهداف نظام گام برميدارند تبديل گردند و نيز براي احقاق حقوق از دست رفته خود از مجاري نامشروعي چون رشوه گيري، اختلاس، واسطه گرايي و... مدد مي گيرند، مگر نه آن است كه بسياري از كساني كه در امتحانات كانكور به ناكامي بر مي خورند و جذب برخي ادارات مي شوند، در صدد آن برمي آيند كه در اداره مربوطه خود، به دولت آسيب برسانند و به تعقيب اين، مردماني كه براي رفع گرفتاري خود به ادارات يادشده مراجعه مي كنند در نهايت قرباني خشم اين جوانان مي شوند، بنابراين دادن عنوان مخالفين خاموش به اين جوانان چندان بي مسمي هم نيست!
اكنون باز هم در روزهايي قرار داريم كه ثبت نام فارغان صنوف دوازدهم براي اشتراك آنان در كانكور آغاز شده و اگر اندكي گوشها را تيزتر كنيم زمزمه هايي خواهيم شنيد از جوانان كه خبر از ياس و نوميدي آنان مي دهد و عجين شده با نگراني از حقوقي كه ضايع خواهند شد!
اين نگراني ها ناشي از تجربه كساني است كه يا ديگران را ديده و تجربه اندوخته اند يا خود تجربه تلخ ناكامي را داشته اند و براي بار دوم به ميدان نبرد علمي آمده اند.
در اين روزها با آنكه جوانان براي شركت در امتحانات آمادگي مي گيرند اما تشويش هايي كه ذكر گرديد چون خوره اي به جانشان افتاده است، اما با آنهم وزارت تحصيلات عالي ميتواند با رعايت اصل شايسته سالاري و عدم رجحان روابط بر ضوابط، از تشويش هايي كه گريبانگير آنان است و نيز از تضييع حقوق اين جوانان جلوگيري به عمل آورد، نكته اي كه اين وزارت با وجود آگاهي بدان، از رعايتش سر باز زده و اينكه چرا، در خور تامل است.
در كنار معضل امتحان كانكور و كاستي هاي آن، موضوع فارغان دانشگاهها نيز امسال همچون سالهاي گذشته چندان مورد توجه نهادهاي ذيربط قرار نداشته و در خصوص كاريابي براي فارغان دانشگاهها و مراكز تحصيلات عالي اقدامي در خور توجه و ستايش صورت نگرفته است.
هنوز هم آناني كه از دانشگاهها فارغ شده اند نتوانسته اند جاي نيروي از كار افتاده ادارات افغانستان را بگيرند، گويي برخي از كارمندان دولت به هيچ وجه مشمول تقاعد قرار نمي گيرند و مي بايست تا لحظه واپسين عمر، چوكي هاي ادارات را تحت اشغال خود داشته باشند!
در تمامي دنيا نيروي كار، متشكل از جوانان و نيروهاي تازه نفس است و بدين سبب است كه مسير ترقي علمي و نيز اقتصادي به سرعت طي ميشود اما در افغانستان چنان كه شاهد هستيم يا جوانان جذب دانشگاهها نمي شوند يا پس از جذب و سرانجام فراغت از دانشگاه، زمينه كار برايشان فراهم نيست و زمينه هاي جزئي و اندكي نيز كه فراهم مي گردند، براي كساني است كه پشتوانه هايي چون برخورداري از روابط در ادارات و قدرت پولي دارند نه براي كساني كه تنها به توانايي علمي و نيروي جواني خويش تكيه كرده اند و فاقد پشتوانه هاي ياد شده هستند.
بر بنياد آنچه ذكر گرديد، بايد گفت افغانستان در صورتي ميتواند به مشكلات اجتماعي كه گريبانگير جامعه آشفته ماست پايان داده يا لااقل آنان را كاهش دهد كه به سيستم تحصيلات عالي توجهي جدي نموده و اقداماتي عملي و سريع را براي بهبود نظام تحصيلات عالي روي دست گيرد در غير اين صورت، مشكلات و معضلات اجتماعي روز به روز رشد كرده و بحران از آنچه هست هم بيشتر خواهد شد.

نویسنده: مرضيه جعفري
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل
https://avapress.com/vdcfxcdm.w6djyagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما