واعظ‌زاده بهسودی به دنبال لیبرالیزه کردن ارزش‌های اسلامی از کانال تحریک احساسات قومی

امر به معروف و نهی از منکر در مرحله بعد از مسلمان شدن افراد و یا جامعه‌ موضوعیت دارد و تا زمانی که افراد وارد اسلام نشده باشند، امر به معروف و نهی از منکر در رابطه با آنان موضوعیت پیدا نمی کند و جناب واعظ‌زاده بهسودی با خلط مبحث و با قیاس مع الفارق، مثالهایی را که از صدر اسلام و یا از ادوار قبل از پیامبر گرامی، از برخورد حضرت موسی ع و حضرت هارون با فرعون و هم برخورد حضرت نبی اکرم(ص) را با یهودیان به عنوان مثال برای الگوگیری از رویه آنان در خصوص بایسته ها و نبایسته های قوانین جامعه و حکومت اسلامی موضوعیت بخشید، هیچگونه سنخیت و مطابقت ندارد و با دست مالی به بایسته های دینی زمینه اباحه‌گری را فراهم خواهد آورد.
 
زیرا ما اگر می خواهیم سیره و رویه حکومتی و سنت حکومت داری نبی اکرم(ص) و همچنان دیگر ائمه علیهم السلام را معیار قرار بدهیم بایستی عملکرد آنان را در نسبت با جامعه اسلامی و مسلمانان مبنا و ملاک قرار بدهیم نه اینکه روش و رویه برخورد آنان را با مردم غیر مسلمان، به دلیل این؛ تا زمانی که کسی وارد ساختار دین اسلام نگردیده باشد شامل حدود الهیی‌که در اسلام موضوعیت دارد، نمیشود.
 
شما تا زمانی که وارد ساختار حوزه علمیه و دانشگاه نشده باشید کسی بر شما قوانینی را که در ساختار آنجا وجود دارد اعمال نمی تواند اما به محض اینکه وارد ساختار نظام دانشگاهی و یا حوزوی شدید، بخواهید یا نخواهید بایستی به مجموعه ی قوانین آنجا تن بدهید و الزامات ساختارهای قانونی آنجارا رعایت کنید.
 
از این رو پر واضح است تا زمانیکه کسی مسلمان نشود و غیر مسلمان باشد رویه و رفتار اسلام با آنان به صورت دعوت و تبلیغ است نه اجرای حدود الهی، اما جامعه و مردمی که بیشتر از هزار سال است که مسلمانند و ده ها نسل است که از پدران و مادران مسلمان به دنیا آمده اند مگر میشود با آنها نیز طبق رویه و روشی‌که با غیر مسلمانان برخورد می‌نماییم رفتار کرد؟! آنهم در جامعه و کشور اسلامی؟!
 
بنابرین ادله، نمونه های رفتاریی را که جناب واعظ‌زاده بهسودی در سخنرانی اش از برخورد پیامبر گرامی اسلام با غیر مسلمانان، برای چگونگی برخورد با جامعه اسلامی از طرف حکومت اسلامی بیان و تاکید نمود غیر عقلانی و غیر تخصصی و حتی غیر اسلامی بود.
 
ایشان در بخشی دیگری از سخنانش ابراز داشت که بحث بدحجابی مربوط به حوزه فردی و اخلاقی مسلمانان می شود و حکومت از توصیه و موعظه نمودن بیشتر، نباید در زندگی فردی و شخصی و اخلاقی مردم دخالت و برخورد کند.
 
جناب واعظ‌زاده بهسودی با نداشتن فهم عمیق از دین و ارزشهای دینی به این معنی و مفهوم پی نبرده است که در جامعه و حکومت اسلامی، حجاب طبق دستور صریح قرآن و طبق دستورات همه مراجع عظام، امری است ضروری و همانند سایر قوانین الزامی و بنابر داشتن آثار اجتماعی از جمله قوانین و قواعد اجباریست و شخص مسلمان وقتی در بین جامعه حضور پیدا می کند طبق دستورات دینی ملزم به رعایت پوشش و حجاب است.
 
زمانی فرد مسلمان می تواند در امر پوشش و حجاب اختیاری عمل کند که تنها در حریم خصوصی زندگی اش و به دور از انظار و دید دیگران قرار داشته باشد که البته اخلاق اسلامی در همان حالت تنهایی نیز برهنگی و یا نامستوری را مجاز نمی داند زیرا عالم همه محضر خداست و در محضر خدا نامستوری نوعی بی حیایی و بی حرمتی محسوب می شود و از جمله حلال های مکدر است.
 
واعظ‌زاده بهسودی دچار توهمات دیگری نیز شده است و آن اینکه وی ادعا نمود که مرجع تقلید ۸ تا ۱۰ میلیون نفر در افغانستان است، با وجود اینکه مراجع اعلم جهان تشیع بنابر تعدد مرجعیت هیچکدام از چنین رقم بالای مقلدین در افغانستان برخوردار نیستند. دروغی که آقای غلام عباس واعظ ‌زاده بیان کرد، اهلیت آیت‌الله بودن که هیچ حتی از امام جماعت بودن ایشان را عزل می کند.
 
در بخش نهایی سخنانش به شخصیت مبارز و مقتدر همیشه در صحنه نیز اتهامات وارد نمود و آن اینکه گفت؛ " عیسی مزاری نه یک زن، نه ده زن، نه صد زن، بله همه زنان غرب کابل را فاحشه گفته است" و همچنان گفت؛ "عیسی مزاری، همه مردم غرب کابل را کافر گفته است" این افترائات و اتهامات وی نمایانگر اوج حماقت و نادانی اش را بیان می کند، زیرا تعمیم بخشیدن آمار فحشای دوره جمهوریت به همه مردم خدعه و کیدی است که جناب واعظ‌زاده هدفش از آن تحریک مردم علیه شخصیت آقای حسینی مزاری می‌باشد.
 
آیا وقتی می گویم فلان جا معتادین و کثافات موضوعیت دارد معنی اش این است که همه را معتاد و کثیف گفته ایم؟!
آیا اگر می گویم در فلان بازار ده باب مغازه دارانی بودند که گران فروشی می کردند معنی اش این است که همه بازاریان را و دوکان داران را گران فروش گفته ایم؟!
آیا برای آسیب شناسی جامعه نباید واقعیت ها را بیان ساخت؟!
غلام عباس واعظ‌زاده آمار کلیساهای خانگی دروان جمهوریت را نیز تعمیم بخشیده و میگوید عیسی مزاری همه را کافر گفته است! این عمومیت بخشیدن ها جز نفهمی و ندانی و بازی کردن در مسیر و زمین دشمنان اسلام که صهیونیسم جهانی است دیگر دلیل و منطق ندارد.
ازینرو آقای واعظ‌زاده با رویکرد تحریک گسلهای قومی، در قالب روشنفکری دینی به دنبال استحاله نمودن ارزشهای اسلامی و مابه ازای آن القاء ارزشهای مکتب لیبرالیستی، در برابر جریان صدرصد دینی و ارزشگرای اسلامی قد علم نموده است و با دو نوع حرکت تاکتیکی؛ یکی در میدان واقعی و دیگر در فضای دیجتالی یا همان مجازی به طور جدی برای خدشه دار نمودن وجه جریان بزرگ فرهنگی اجتماعی تبیان و ریس کل آن، در یکی سه چهار ماه اخیر هجمه و حمله نموده است.
به صورت قطعی می توان گفت؛ آقای واعظ‌زاده، هم دروغگو، هم قومگرا و هم لیبرال و هم نادان و از همه بدتر و در خوشبینانه ترین حالت، بازیگر ناشی در میدان دشمن است.