تاریخ انتشار :يکشنبه ۸ جدی ۱۳۸۷ ساعت ۱۹:۱۳
کد مطلب : 4020
سید محمد رضا موسوی
سید محمد رضا موسوی
یک سال از ترور بی نظیر بوتو در ششم جدی سال گذشته ( 27 دسامبر 2007 میلادی ) می گذرد ودر ظرف این مدت پاکستان تحولات فراوانی را پشت سر نهاده است. 

سقوط مشرف، پیروزی تمام عیار حزب مردم و آصف علی زرداری در انتخابات ریاست جمهوری، حادثه ی هتل ماریوت ( یازده سبتامبر پاکستان )، گسترش حملات پیاپی آمریکایی به نواحی شمالی پاکستان، بروز تنش جدید میان هند و پاکستان و... مهم ترین چیزهایی بودند که در ظرف این مدت زمان یک ساله از رسانه های خبری درباره ی پاکستان منتشر شده است. 

به هر حال یک سال از ترور بوتو در راولپندی می گذرد و تا کنون هیچ گونه پاسخ باید وشاید و قانع کننده ای در این باره که واقعا چه کسانی او را به قتل رساندند از سوی هیچ جریانی ارائه نشده است. بوتو در حالی در راولپندی کشته شد که این شهر یک شهر عادی و معمولی محسوب نمی شود و به عبارتی این شهر بیشتر از آن که شهر باشد یک پادگان نظامی است. ساکنان راولپندی اکثرا از نظامیان سابقه داری محسوب می شوند که اکثرا یا بازنشسته ی ارتش هستند و یا از عالی رتبه ترین نظامیان فعلی ارتش پاکستان به شمار می روند. 

راولپندی محل استقرار قدرتمند ترین دستگاه های امنیتی - استخباراتی و همچنین مقر مهم ترین لشکر های نظامی پاکستان مانند تیپ 101 راولپندی می باشد و به قول یکی ازتحلیل گران اگر اسلام آباد پایتخت سیاسی پاکستان است، راولپندی پایتخت نظامی و ارتشی پاکستان به شمار می رود و بسیاری از تصمیمات اساسی پاکستان نه از مجالس دو گانه ای این کشور بلکه از مجتمع های نظامی – امنیتی پاکستان صادر می شود، لذا با توجه به همین نکات است که بسیاری از تحلیل گران ترور بوتو را با برخی از نهادهای امنیتی و نظامی مرتبط می دانند و یا در حداقل ممکن ترین حالت نهاد های امنیتی و ارتش پاکستان را از بروز واقعه مطلع می دانستند. 

برخی تحلیل های دیگری هم مبنی بر دست داشتن جریان های افراطی تروریستی مانند طالبان پاکستانی و القاعده نیز از سوی تحلیل گران مطرح می شد و دلایل قانع کننده ای را نیز در توجیه آن ارائه می کردند. بی نظیر در ماه های آخر عمرش به شدت به سیاست های ضد بنیادگرایانه روی آورده بود. از گسترش مبارزه با تروریسم دفاع می کرد و خواهان گسترش مناسبات سیاسی، امنیتی و... با غرب ( مخصوصا با آمریکا ) شده بود و همین امر باعث شد که طرح ترور او از سوی برخی جریانات بنیادگرا ریخته شود و در نهایت هم کرامت الله بلال ( عامل ترور بوتو ) آن را با موفقیت اجراء کند. 

اکنون بعد از یک سال به نظر می رسد که پرونده ی ترور بوتو اندک اندک در حال بسته شدن است و آن هم بدون هیچ گونه روشنگری و توضیح قابل قبول. 

حال سوالی را که می توان در این راستا مطرح کرد این است که چرا حزب مردم و شخص آصف علی زرداری در این باره چندان فعال عمل نکردند و چرا پرونده ی بی نظیربوتو مانند پرونده ی رفیق الحریری درلبنان، تبدیل به یک مسئله ی مهم بین المللی نشد و این درحالی بود که حزب مردم و شخص زرداری به خوبی می توانستند با توجه به فضای به وجود آمده پس از ترور قضیه را با نوعی نگاه و رویکرد بین المللی پیگیری نمایند. 

هر چند برخی از تحلیل ها شرایط کنونی پاکستان را مساعد برای هرگونه رسیدگی به پرونده بوتو نمی دانند اما واقعیت این است که پیگیری پرونده ی بوتو در شرایط فعلی چیزی از کلیت قضیه را تغییر نمی دهد. حزب مردم و شخص زرداری به تمامی چیزهایی که می خواستند رسیده اند و هم اکنون بعد از ارتش پاکستان مهم ترین نیروی تاثیر گذاردر پاکستان به شمار می روند. از سوی دیگر در شرایط فعلی نیز حزب مردم را در وضعیتی قرار داده است که این حزب را از هر گونه تنش با ارتش و نیروهای امنیتی این کشور بر حذر می دارد. بی نظیر بوتو چند مدت قبل از اینکه از تبعید به پاکستان باز گردد، نامه ای را به مشرف ارسال داشت که در آن نام تعدادی از مقامات نظامی و امنیتی خود را به عنوان دشمنان خود معرفی کرده بود. نامه ای که وقتی خبر ارسال آن منتشر شد بازتاب گسترده ای در مطبوعات پاکستان پیدا کرد و گمانه زنی های فراوانی را درباره ی محتوای نامه در پی داشت. هر چند زرداری هر از گاهی که از همسرش یاد می کند او را قربانی تروریسم سلفی پاکستانی می نامد لکن شواهد و قراین فراوانی وجود دارد که ارتش و نیروهای امنیتی پاکستان در ارتباط با ترور بوتو بی تقصیر نیستند. 

سوای از بحران های اقتصادی وفسادهای گسترده ی اداری و همچنین مشکلات عدیده ای که از گذشته برای حزب مردم میراث گذاشته شده است، حزب مردم هم اکنون با سه چالش اساسی خود را درگیر می بیند که عبارت اند از: 

1 : فشار افکار عمومی نسبت به حملات پی در پی و رو به گسترش آمریکا به نواحی شمالی پاکستان. 

2 : تاسیس و گسترش حرکت ها و جریانات بنیادگرایانه که عملا حزب مردم را هدف گرفته اند.
3 : حوادث اخیر بمبئی که دولت هند را شدیدا در یک موضع خصمانه نسبت به اسلام آباد قرار داده است. 

حل و فصل بحران های فوق بدون تعامل با ارتش به هیچ وجه ممکن برای حزب مردم امکان پذیرنیست حزب مردم هم اکنون خود را بیش از هر زمان دیگر نیازمند همکاری با ارتش می بیند و درست به همین دلیل است که انگیزه های پی گیری ترور بوتو را نیز از دست داده است. چرا که هر گونه پیگیری بحث ترور بوتو قطعا پای ارتش و برخی نهاد های امنیتی پاکستان را نیز به قضیه باز خواهد کرد. لذا تا زمانی که چالش های فوق به نحوی از پیش روی حزب حاکم برداشته نشود گمان نمی رود زرداری و دیگر زمامداران حزب مردم بتوانند چندان از عاملان اصلی و طراحان ترور بوتو سخنی به میان آورند و این پروسه ای است که به آیندهی پاکستان موکول شده است.


منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)
https://avapress.com/vdch.inkt23nvvftd2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما