تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۲
کد مطلب : 192150
به‌کارگیری مشاوران خارجی و غرب‌زده؛ چرایی و اهداف؟!
در این ایام که رسانه‌ها سرگرم آنالیز کردن شخصیت‌های انتخاباتی هستند، خبری ناگهان فضای مجازی را تکان داد و حواس‌ها را متوجه برگه‌ای با تایید محمد اشرف غنی جهت منظور کردن معاش ۴۱ هزار و دو صد و پنجاه دالری یک مشاور خارجی از وزارت مالیه نمود.

با وجود آنکه این دستور واکنش‌های زیادی از نهادهای مختلف به دنبال داشت، ولی تاکنون از‌ جانب ارگ توضیح قابل ملاحظه‌ای پیرامون آن ارائه نشده است. این عدم ارائۀ توضیح مسلّما به این خاطر است که این مورد، یکی از صدها مورد کاملا عادی از بهره‌گیری مشاوران خارجی و مشاوران غیرضروری ارگ است که آمار آنها تا ۵۰۰ نفر نیز می‌رسد که تماما با معاش‌های هنگفت از بیت‌المالِ یک کشورِ فقیر تغذیه می‌کنند.

اگر نگوییم تماما اما بیشترِ انتقادها بر سر این موضوع بود که چرا آقای غنی، مشاوری با این معاشِ هنگفت استخدام کرده است. اما در این مطلب سعی می‌شود جدای از نکوهش پرداخت معاش‌های سنگین به مشاوران، به این سوال پاسخ داده شود که چرا در حکومت افغانستان باید صرفا مشاوران خارجی و یا مشاورینی که در غرب تحصیل کرده‌اند به کار گمارده شوند؟!

با آن که در این سال‌ها صدها مشاور خارجی در افغانستان آمده‌ و معاش‌های ده‌ها هزار دالری دریافت کرده‌اند؛ اما کارکرد و نقش این مشاوران و کسانی که به عنوان اهل تخصص و شایستگی، معاش بلند و امتیازهای دیگر دریافت کرده‌اند، در بخش‌های مدیریتی و دیگر بخش‌ها هیچ‌گاه روشن نشده است.

نمی‌توان گفت که دلیل استخدام این افراد، نبود کادر فنی در کشور است. هرچند در طول چهل سال جنگِ خانمان‌سوز حقیقتا می‌توان گفت کشور با مشکلِ نبود افراد زبده در موقعیت‌های مختلف روبرو است، اما این نقصان نمی‌تواند دلیل اصلی این استخدام‌ها باشد.

با این وجود می‌توان به دو دلیل عمده در این زمینه اشاره کرد:

دلیل اول) نظام سرمایه‌داری
افغانستان پس از توافق بن با کشورهای اروپایی، در واقع مورد حمایت کشورهایی قرار گرفت که در آن‌ها اصل نظام سرمایه‌داری حاکم می‌باشد و هیچ امکانات رایگانی به کسی ارزانی نمی‌شود. این رویه، نسبت به کشور ما که متکی به کشورهای دارای نظام سرمایه‌داری است، نیز صادق می‌باشد.

کشورهای دارای نظام سرمایه‌داری هیچ‌گاه کمک خودشان را بدون نگاهِ سرمایه‌گذاری در افغانستان به مصرف نمی‌رسانند و پولی که به کشور ما به‌ عنوان کمک پرداخت می‌شود در یک برنامۀ متفاوت زمینۀ کار را برای مردم کشورِ کمک‌کننده فراهم می‌کند. غربی‌ها عملا این‌گونه می‌توانند پولی را که در کشور ما مصرف می‌کنند به شیوه‌های مختلف دوباره وارد کشور خود کنند. لذا اکثریت کسانی که تابعیت کشور را ندارند ولی در بدنۀ دولت معاش هنگفت می‌گیرند و فعالیت دارند، از اروپا و کشورهای کمک‌کنندۀ افغانستان می‌باشند.

دلیل دوم) استعمار در دیپلماسی
شاید برخی‌ها بتوانند خود را با این توجیه که در کشور‌های اروپایی، اصل بر نظام سرمایه‌داری استوار است و هیچ سرمایه‌ای بدون بازگشت در هیچ جایی گذاشته نمی‌شود قانع کنند، اما یک مطلب اساسی دیگر نیز در مورد این نوع سرمایه‌گذاری‌ها باقی می‌ماند که نیازمند ارائۀ توضیح و شایستۀ پرداختن به آن می‌باشد.

در حال حاضر در بدنۀ دولت افغانستان افراد شرق‌بنیاد کمتر دیده می‌شوند و حتی ارتش کشور هم در یک پلانِ طراحی‌شده از سوی آمریکا، از وجود شرق‌بنیاد‌ها پاک‌سازی شد.

این پروژه برای این بود که فعالیت‌های دورن کشور و تصمیم‌های سیاسی دیپلماسی و نظامی کشور در قالب پیمان‌های بین‌المللی با کشورهای همسایۀ متمایل به غرب و با توجه به خواسته‌های غرب باشد. به همین منظور با وجود این مشاوران غرب‌بنیاد و یا غربیِ ارگ، دولت افغانستان نمی‌تواند با کشورهای شرقی و آسیایی بخصوص ایران و روسیه که تاثیرگذارترین کشورها بر امنیت خاورمیانه و آسیای میانه هستند رابطۀ مستحکمی داشته باشد.

به بهانه‌های مختلف از جمله جوان‌سازی بدنۀ دولت، اکثر مشاورین آقای غنی از میان افراد دو تابعیتی انتخاب شده‌اند که در غرب تحصیل کرده‌اند و حتی بعضی از آن‌ها به زبان فارسی یا پشتو مسلط نیستند و تمام افکارشان متمایل به غرب بوده و در همان جهت فعالیت دارند. به عنوان نمونه، یکی از این افراد مشاور یکی از نهاد‌های حساس کشور است که تحصیل‌کرده و بزرگ‌شدۀ غرب می‌باشد، شخصی که سلفی گرفتن از راه دور با ترامپ رئیس جمهور آمریکا را جزء افتخارات بی‌بدیل خود می‌داند!

نویسنده: عباس نادری
https://avapress.com/vdcft0dyxw6d1ya.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما